عرصه سوم- سعید آگنجی: مداحی در ایران پدیده ای جدید با قدمتی تاریخی است. جدید از این منظر که منجر به شکل گیری شبکه جدید در لایه های اجتماعی ایران امروز شده است و قدیم از آن منظر که رابطه مدح و قدرت ریشه ای تاریخی در فرهنگ ایران دارد.
اما این شبکه چگونه شکل گرفت؟ چه کارکردی در جامعه مدنی ایران دارد و چه نقشی در میان جامعه مدنی و ساختار قدرت بازی می کند؟
اوائل دی ماه، محمود کریمی از مداحان مشهور درجریان یک درگیری ناشی از در یک سانحه رانندگی،با اسلحه کمری خود شش گلوله به خودروی مقابل شلیک و صحنه را ترک کرد.
وقتی سرنشینان خودروی پژو ۲۰۶ از مداح تیرانداز شکایت کردند و مشخص شد وی مداحی است در حضور رهبر ایران مراسم اجرا می کند ، پرسش های عمومی در این باره که این پرونده به کجا خواهد رسید، صفحههای روزنامهها و شبکههای اجتماعی را درنوردید. با این وجود، پس از مدتی شکایت کنندگان شکایت خود را پس گرفتند و پرونده مختومه شد.
پس از این اتفاق پرسشی برای جامعه ایران طرح شد که چرا مداحان می توانند اسلحه داشته باشند و چرا از حمایت دستگاه قضایی و امنیتی برخوردار هستند؟
دربهمن ماه عبدالحسین مختاباد خواننده و عضو شورای شهر تهران در نامه ای به برخی دانشجویان اصول گرا که به برگزاری کنسرت او در برج میلاد انتقاد قرارداشتند نوشت:”دوستانی که این حرفها را میزنند تشریف ببرند و از برخی از آقایان مداح که بنرها و تبلیغات آنها در اقصی نقاط شهر نصب میشود و بنا به گفتهها شرکتهای خصوصی دارند و صادرات و واردات انجام میدهند و در کار خرید و فروش کشتی هستند، بپرسند که این پولها را از کجا آوردهاند و هزینه این تبلیغات وسیع آنها چگونه تأمین میشود”.
البته او هیچ گاه به اینکه کدام یک از مداحان به کار صادرات و واردات مشغولند اشاره نکرد اما به گمانه زنی ها در خصوص قدرت و مصونیت فراقانونی این گروه دامن زد.اما مداحان کیستند و چطور به گروهی با مصونیت آهنین تبدیل شدند تا جایی که برخی از آنها به عنوان «مافیای مداحی» یاد می کنند؟
سابقه جریان مداحی در ایران
گرچه بنابه برخی از نظرات، سابقهی مداحی در فرهنگ ایران و ایرانی به دورههای ماقبل تاریخ اسلام بازمیگردد، اما باید ظهور این نوع از مداحی را مربوط به دورهی بعد از تجزیه امپراطوری عباسی و بوجودآمدن دولتهای شیعی در جهان اسلام بویژه در دوران صفویه دانست.
از سوی دیگر مسافرتهای ناصرالدین شاه به اروپا و تماشای تئاترهای اروپایی نقش مهم و عمدهای در ظهور این مراسم ها داشته است. تکیهها و تعزیهها به مرور به تأسی از شاه در تمام نقاط کشور راهاندازی شد. با گذشت زمان روحانیت نیز در ترویج این شیوه تایید و تشویق کرد.
در دوره پهلوی اول برگزاری مداحی ممنوع شد اما به دلیل پیوند برگزارکنندگان این مراسمها با طبقات مختلف جامعه فراموش نشد. در دوره پهلوی دوم این مراسمها بیشتر در سطح طبقات پایین جامعه و همچنین متوسط سنتی که نماینده روشن آن بازار بود ریشههای بیشتری یافت. بعد از انقلاب با آمیخته شدن شعرهای حماسی و گاهاً مرثیهگونه در دوران جنگ، بخشی از این مراسم –یعنی مدیحهسرایی- بطور چشمگیری در کانون توجه و استفاده قرار گرفت.
در واقع جنگ هشت ساله ایران و عراق نقطه عطفی برای جریان مداحی جدید در ایران بود. در این دوره مداحان زیادی فعال شدند و نفوذ زیادی نیز در ساختار حاکمیت پیدا کردند. برای مثال از صادق آهنگران و غلام کویتی پور می توان نام برد. میزان نفوذ مداحانی همچون آهنگران به قدری بود که در جریان حمله های نظامی از او پیش از حمله برای تشویق سربازان برای حضور در عملیات های نظامی استفاده می شد. او پس از جنگ سمت سرداری گرفت. بسیاری از مداحان دیگر که در جریان جنگ مشهور شده بودند نیز به خاطر حضور در جبهه های جنگ سمت های بالایی در سپاه پاسداران دریافت کردند.
اما بعد ازجنگ و فوت آیت الله خمینی جریان مداحی پا به عرصه تازه ای گذاشت که سردمدار آن شخصی به نام حسین سازور است. حسین سازور یکی از نیروهای بیت آقای خامنه ای و مسئول یکی از قسمت های حفاظت اطلاعات بیت رهبری بود. او که یکی از نیروهای مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی توانست نسبت به دیگر مداحان جایگاه مهم تری در بیت رهبری داشته باشد و همین موضوع باعث شد که هدایت جریان مداحی در ایران در دست بگیرد.
حسین سازور بعد از خارج شدن از بیت رهبری، به دلیل اینکه از گذشته مسئولیت چندین هیئت مذهبی بزرگ در تهران و کشور را عهده دار بوده و همچنین رابطه نزدیکی با هیئت رزمندگان وابسته به سپاه پاسداران داشته، توانسته است رهبری هیئت های عزاداری و شبکه مداحی را در دست بگیرد.
مداحان، واسطه سلطه قدرت بر جامعه مدنی
مداحان افرادی هستند که اکثرا در خانواده های مذهبی بزرگ شده اند و در مقاطع زمانی مختلف در پیوند با جنگ و مناسبت های مذهبی، اندک اندک با طبقه ای که خاستگاه حکومت در آن قرار گرفته است ارتباط برقرار کرده، در آن نفوذ و خود را با سرچشمه های قدرت نزدیک کردند.
این ارتباطات بعد از انقلاب ابتدا در حاشیه جنگ شکل گرفت. مداحان موتور محرکه تبلیغ و ترویج پیام های نظام جمهوری اسلامی بودند و تهییج احساسات انقلابی نقش جدی ایفا می کردند. همین موضوع باعث شد بعد از جنگ هم مورد حمایت قرار بگیرند و نه تنها راه آنها به صداوسیما باز شد، بلکه عملا برای تبلیغ ماموریت های سیاسی، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و نیز یارگیری برای گروه ها و افراد سیاسی درون حاکمیت مورد استفاده قرار گرفتند.
چنین دسترسی هایی همراه با حمایت های مالی و همچنین دسترسی آنها به قدرت سیاسی و امنیتی بود. آنان توسط افراد و نهاد های وابسته به حاکمیت مانند هیئت رزمندگان حمایت می شدند. تشکیلاتی که در دوران اصلاحات نیاز فراوانی را به سازماندهی نیرو احساس می کردند.
این هیات پس از جنگ از سوی تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران از جمله سردار نجات (فرمانده سپاه ولی امر و قائم مقام شورای عالی امنیت ملی)، سردار محمد اسماعیل کوثری، سردار باقری، سردار سعدالله زارعی، حجت الاسلام احمد خاتمی، علیرضا پناهیان، حجت الاسلام سعادتی، حاج صادق آهنگران و سردار مداحی تاسیس شد. آنان شبکه گسترده ای را در کشور ایجاد کردند و در تمامی استانها و شهرها شعبه زدند و عموماً از فرماندهان سپاه همان شهر و استان به عنوان رئیس هیئت آنجا استفاده کردند.
این جریان از مداحان که به نحوی جریان سنتی محسوب می شوند با حمایت و به وسیله امکاناتی که توسط سپاه پاسداران در اختیارشان قرار گرفت به عنوان یکی از بازوهای هیئت رزمندگان سپاه، شروع به سازماندهی نیرو در سراسر کشور کردند. احترام سیستم به این افراد در حدی است که یک روز در سال (تولد دخت پیامبر اسلام) به پیشنهاد حسین سازور برای مداحان در حسینیه “امام خمینی” دیداری با آقای خامنه ای اختصاص داده می شود. در صورتی که بسیاری از اقشار و جریانات بسیار با نفوذ از گرفتن چنین امتیازی محروم ماندهاند و حتی کارتهای ورود به مراسم آن روز در اختیار سازور قرار داده میشود تا همه زیر چتر وی جمع شوند.
جایگاه مداحان در کشور امروزه در سطحی است که می توان آنان را در طراز روحانیت و حتی رقیبی جدی برای آنان به شمار آورد. نقش مداحان در جامعه مدنی موضوع پرونده ای خواهد بود که در آینده به آن بیشتر پرداخته خواهد شد.
نظرات وارده لزوما دیدگاه عرصه سوم نیست.