گفتوگو با سحر رضا زاده و مسیح علینژاد
عرصه سوم- رضا حاج حسینی: “نه به حجاب اجباری” نام کمپینی است که از بیستم تیر ماه امسال، با انتشار فراخوانی فیسبوکی کار خود را آغاز کرده است. گرچه مدت کوتاهی از آغاز به کار این کارزار مدنی میگذرد، اما در همین مدت، افراد بسیاری از داخل و خارج از ایران با آن همراه شدهاند. شعار این کمپین “حجاب اختیاری، حق زن ایرانی” است و چهرههای شاخصی از میان گروههای مذهبی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از آن حمایت کردهاند.
“فرشته قاضی“، روزنامهنگار، در گزارشی درباره این کمپین که در “روزآنلاین” منتشر شده است با اشاره به سخنرانی روز ۲۰ اسفند سال ۱۳۵۷آیتالله “سید محمود طالقانی” که در آن بر اختیاری بودن حجاب تاکید شده است، مینویسد: “۳۳ سال پیش که این سخنان آیتالله طالقانی در روزنامه اطلاعات منتشر شد شاید کمتر کسی تصور میکرد انقلاب در اولین گامها، آزادی پوشش را از زنان ایرانی سلب کند و برخورد با زنان بدحجاب، به زعم حکومت، به یک شغل در جمهوری اسلامی تبدیل شود، صحبت درباره آزادی پوشش و مخالفت با حجاب در رسانهها ممنوع و به تابو تبدیل شود و گذار بسیاری از شهروندان به دلیل مورد پسند واقع نشدن پوشش آنها از سوی حکومت، به اداره اماکن و پلیس بیفتد.”
کارزار “نه به حجاب اجباری” برای اعتراض به سیاست تحمیل پوشش اسلامی شکل گرفته است. “سحر رضازاده“، سخنگوی این کمپین که فارغالتحصیل دانشگاه “علامه طباطبایی” است، درباره ایده شکلگیری این کمپین به عرصهسوم میگوید: “ایده شکلگیری این کمپین از سوی گروه دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال مطرح شد و پس از مشورت هایی که با فعالان سیاسی و اجتماعی صورت گرفت، این کمپین کار خود را به صورت یک صفحه در فیسبوک آغاز کرد.”
رضازاده معتقد است این کمپینتاکنون بسیار موفق عمل کرده و در عرض چند روز بیش از ده هزار حامی در فیسبوک داشته: “قرار فعالیت کمپین، انتشار عکس افراد با شعار حجاب اختیاری، حق زن ایرانی، با گرایشهای متفاوت فکری است و بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، هنرمندان و مردم عادی با ارسال عکس از این کمپین حمایت کردهاند و این حمایتها همچنان ادامه دارد.بسیاری از افراد محجبه در داخل و خارج کشور هم عکسهایشان را برای حضور در این کمپین فرستادهاند، که استقبال زیادی از حمایت آنان شده است.”
این کمپین به جز انتشار عکس، برنامههای دیگری از جمله ثبت خاطرههایی از افراد در این زمینه و به خصوص دخترانی که با گشت ارشاد برخورد داشتهاند را پیگیری میکند. همچنین گفتوگوهایی با متفکران در باب مقوله حجاب اجباری داشته که توسط کمپین منتشر میشوند.
اثرگذاری در داخل
سخنگوی کمپین «نه به حجاب اجباری» درباره تاثیر این کمپین در داخل ایران میگوید: “در این سی و چند سال که از انقلاب اسلامی میگذرد، این مطالبه بهحق زنان، همیشه در حاشیه قرار گرفته و هیچگاه بهعنوان مطالبهای اصلی در میان منتقدان مطرح نشد. هدف این کمپین جلب توجه فعالان و منتقدان از هر گروه و دسته و با هر رای و عقیدهای، به این مسئله است. تا بهحال بسیاری از افراد با نحلههای فکری گوناگون، از بخشی از روشنفکران دینی و اصلاحطلبان گرفته تا منتقدان بنیادی جمهوری اسلامی، فعالان زنان و غیره به تفاهم در این مورد رسیدهاند که جای خوشحالی بسیار دارد. این کمپین همه منتقدان را دور هم جمع و جای خودش را باز کرده تا شاید در آینده ایران اثرگذار باشد. گرچه اجباری بودن حجاب از پایههای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی به حساب میآید اما این استقبال بینظیر از چشم حاکمان نیز دور نخواهد ماند.”
بهنظر میرسد داشتن فکر و برنامه برای آینده کمپین “نه به حجاب اجباری” و ایجاد امکانی برای انتقال آن به فضای واقعی، از نکات مهم در رابطه با این کمپین باشد.سحر رضازاده در اینباره به عرصهسوم میگوید: “ما امیدواریم این کمپین در ادامه کار همچنان باقی بماند و به کار خود در قالب یک نهاد اینترنتی ادامه دهد. البتهاین را هم باید در نظر داشت که این نهاد اینترنتی مطمئنا تاثیر خود را بر فضای واقعی خواهد گذاشتزیرا امروزه به خصوص در عرصه تبادلات سیاسی- فکری، نمیتوان حد و مرز مشخص و قاطعی میان دنیای مجازی و دنیای واقعی ترسیم کرد و بهخصوص نقش شبکههای اجتماعی و تاثیرگذاری آنها در برهه کنونی و اعتراضات مردمی درکشورهای مختلف، بسیار پررنگ شده است.”
او در پاسخ به این پرسش که چه میزان از مشارکتکنندگان در این کمپین از داخل ایران هستند و آیا امکانی برای افزایش مشارکت داخلی وجود دارد یا خیر، میگوید: “بیش از نیمی از عکسهای ارسالی برای کمپین از داخل ایران بودهاند. تا روز ۱۵جولای هم ۶۶ درصد لایکها از ایران بوده که با وجود محدودیتها، چه از نظر مشکلات فیلترینگ و چه از نظر رعب و وحشتی که از سوی حکومت منتقل میشود، جای خوشحالی بسیار دارد و نشانگر آن است که بحث حجاب اجباری بهعنوان دغدغهای مهم از سوی مردم پیگیری میشود.”
کمپین، آینده، دیگران
گروه دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال امیدوارند که کمپین«نه به حجاب اجباری»بتواند باقی بماند و به ترویج گفتمان حجاب اختیاری بپردازد و در راستای نقد هرگونه اجبار در حجاب فعالیت کند. سخنگوی این کمپین میگوید: “کار ما از یک جهت نیز خاص است و آن اینکه ما عکس هایی از چهرههای مختلف داریم که شعار «حجاب اختیاری، حق زن ایرانی» روی آن درج شده است. ما این عکسها را بهعنوان سند نگاه میداریم تا اگر این افراد در ایران فردا، خواستند نظری غیر از نظر امروزشان داشته باشند، عکسشان را در برابرشان قرار دهیم.”
اما یکی از کسانی که عکسش در کمپین نه به حجاب اجباری منتشر شده، “مسیح علینژاد“، روزنامهنگار و فعال مدنی است. خانم علینژاد در متنی که زیر عکسش منتشر شده، پیشنهاد داده است که به جای فرستادن عکس، از خود زنان ایرانی دعوت شود تا خاطرهها و تجربههایشان در مورد حجاب اجباری را بنویسند. او در مورد انگیزهاش از پیوستن به این کمپین و طرح چنین پیشنهادی، به عرصهسوم میگوید:
“من در عین حال که کار این کمپین را بسیار ارزشمند میدانم، چون فضای گفتوگوی بسیار خوبی این روزها به وجود آورد، اما همیشه باورم این بوده که هیچ دسته و گروه و جریانی به اندازه خود زنان نمیتوانند در مورد دغدغههای زنانه و ظلمی که در حق آنها در یک جامعه استبداد زده صورت گرفته، به شیوهای اثرگذار سخن بگویند. چون زنان سهم و منفعت سیاسی از این خواسته ندارند پس بیشک خود آنان روایتگران صادقتری هستند از تجربه سخت پوشش اجباری در ایران. برای همین هنگامی که از من دعوت شد تا عکسی برای پیوستن به این کمپین بفرستم، ترجیح دادم پیشنهادی بفرستم مبنی بر اینکه باید فراخوانی اعلام شود تا خود زنانی که باوری به حجاب اجباری ندارند شروع به نوشتن خاطرههای خود بکنند از حجاب اجباری و تجربه پوشش آزاد در عرصه عمومی.”
زنان، خودشان بیایند
علینژاد اما در شرح و توضیح پیشنهاد خود میگوید: “انگیزه اصلی من این بود که میدیدم در این کمپین آدمهایی با چهرههای آشنا و ناآشنا، عکسهایشان را میفرستند و میگویند که با حجاب اجباری مخالف هستند. آدمهایی که هم ما ، هم مخاطب و هم حکومت میداند که آنها با حجاب اجباری مخالفند. مثلا کسی از مهرانگیز کار یا شاهین نجفی توقعی غیر از این هم ندارد که با حجاب اجباری مخالف باشند. به همین دلیل احساس کردم این کمپین موجی گذرا خواهد داشت چون بالاخره انتشار این عکسها و شعارها تا کی میتواند ادامه داشته باشد که مخاطب را دچار یک نوع خستگی از یکنواختی نکند. اگرچه برای یادآوری مطالبه بخش چشمگیری از جامعه ایرانی همین قدم هم ارزشمند است اما برای ماندگاریاش باید خود زنان از حقشان به صورت فعال حرف بزنند.”
این فعال مدنی با اشاره به اجرایی شدن پیشنهادش در صفحه “برابری زن و مرد” در فیسبوک میگوید: “صفحه برابری زن و مرد که از صفحههای قدیمی و شناخته شده در فیسبوک است و مستقل از هر جریان سیاسیای فعالیت میکند، اعلام آمادگی کرد که حاضر است تمامی خاطرههای زنان را در این زمینه، در یک تالار گفتوگوی مشترک منتشر کند تا بشود اسناد تاریخی یک اعتراض مدنی و قابل تامل. این صفحه بالای ۱۳۰ هزار عضو دارد و این روزها هم میبینیم که فعالانه دارد مجموعهای از ناگفتههای زنان ایرانی و خاطرهها و انگیزههای سادهشان برای دوست نداشتن حجاب اجباری را به همراه دو عکس متفاوت از همان زنان، که یکی باحجاب است و دیگری ممکن است پس از برداشتن حجاب باشد، در یک آلبوم مشترک منتشر میکند. زنانی که خودشان روایتها و ناگفتههایی را شرح میدهند که هم برای ما و مخاطب و هم برای حکومت میتواند نکاتی تازه و قابل تامل باشد. اینکه چگونه شهروندان معمولی شروع کردهاند از حق ساده خود برای پوشش آزاد و حذف حجاب اجباری حرف بزنند و دلایل خود را بدون هیچ انگیزه سیاسی و جناحی برای جامعه بازگو کنند تا بشود اسناد تاریخی یک اعتراض مدنی و قابل تامل، مسالهای بسیار قابل توجه است.”
حجاب اختیاری و جامعه مدنی
خانم علینژاد در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید تاثیر احتمالی چنین تجربههایی در شکلگیری یک جامعه مدنی پرتوان در ایران چیست، به عرصهسوم میگوید: “اعتقاد دارم از فعالیتهایی که در شبکههای مجازی صورت میگیرد باید توقعی به اندازه خود شبکههای مجازی داشت. یعنی نه دچار توهم اثرگذاری مطلق شد و نه دچار وهم بیاثری مطلق. این شبکهها و به خصوص این کمپین نمیتواند زنان یا مردانی که به حجاب اجباری باور دارند را با انتشار عکس و شعارهایی علیه حجاب اجباری تغییر دهد، یا نمیتواند در روند سیاستگذاری مسئولان و تصمیم گیران تاثیری بگذارد. اما قطعا میتواند به ایجاد یک فضای گفتوگوی عمومی به شکل فعالانه کمک کند. چنانچه شاهد بودیم همین روزها بحثهایی که زیر برخی عکسهای خاص در این کمپین در گرفته، برای شهروندان ایرانی تمرین دموکراسی خوبی خواهد بود. ما بهعنوان شهروندان ایرانی به دلیل زیستن در یک فضای دینی استبدادزده که همیشه مخالف را سرکوب کرده، به شکل ویژهای ابتدا نیاز داریم خودمان با خودمان کنار بیایم. مذهبی و غیرمذهبی نیاز دارند که کنار هم بنشینند و گفتوگو کردن را مشق کنند، تا با پیشفرضها و آمادگی بهتری مطالباتشان را از حکومت طلب کنند. در بزنگاههای مهم و برای دغدغههای مشترک، حداقل توافقات مردمی را در مسیر همین گفتوگوها شکل دهند. یعنی این جور کمپینها یک جور مدرسه مدنیسازی و تمرین برای چگونگی طرح مطالبات مردمی است در برابر حکومتی که تا دندان در برابر همین مخالفان، مسلح است.”