عرصه سوم- سعید آگنجی: شبکه های اجتماعی، امروزه جهانی مجازی را پدید آورده اند که تاثیرات آن بر زندگی انسانها کاملا قابل مشاهده است و هر روز کاربران بیشتری حیات مجازی خود را در این فضا آغاز کرده و با این روند، تسلط و کنترل شهروندان را برای دولتها تسهیل می نمایند. شبکه های اجتماعی همچنین شاهد حضور فراگیر سیاستمداران، مدیران کمپانی ها و شرکت های چند ملیتی و صاحبان صنایع و قدرتمندان در شبکه های اجتماعی هستند که در طول فرایند یکسان سازی ظاهری در این گونه شبکه ها، صاحبان قدرت نیز همچون طیفهای مختلف مردم از امکانات این شبکهها استفاده میکنند و ارتباطی بی واسطه با مردم عادی برقرار می کنند. از این رو می توان گفت حضور سیاستمداران و قدرتمندان در عرصه شبکه های اجتماعی می تواند راه را برای کنترل همین سیاستمداران و قدرتمندان هموار می نماید.
حضور دولت مردان و سیاست مداران ایرانی در فضای مجازی نیز از این قاعده مستنثی نیست. بسیاری از سیاست مداران ایرانی در فیس بوک و تویتر عضویت دارند که از جمله آنان آقای علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی است که از ۳ سال پیش در تویتر و از۱ سال پیش در فیس بوک عضویت دارد. اما هیچ کدام از سیاست مداران و دولت مردان در ارتباط با مخاطبان خود به اندازه جواد ظریف وزیرامور خارجه ایران موفق نبودند. ظریف با هوشمندی به ضرورت و اهمیت حضور در شبکه های اجتماعی و ارتباط با طیف های گسترده مردم پی برده است و با استفاده از امکانات این شبکه ها علاوه بر گزارش های روزانه از جلساتی که حضور دارد، از این فضا نیز برای بیان موضع گیری های رسمی و غیر رسمی استفاده می کند و ارتباط خود را نه تنها با مخاطبان ایرانی بلکه با مخاطبان خارجی نیز برقرار کرده است و از همین طریق نظرات و باز خوردهای آنان را نسبت به موضوعات مطرح شده دریافت می کند.
این در حالی است که کاربران اینترنت در ایران برای دسترسی به سرویسهای محبوب جهانی٬ از جمله فیسبوک و توییتر و یوتیوب٬ چارهای جز بهرهگیری از فیلترشکن٬ ویپیان یا دیگر راههای مرسوم برای دور زدن فیلترینگ اینترنت ندارند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ شاهد بودیم که بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری از پتانسیل شبکه های اجتماعی فیس بوک و توئیتر برای تبلیغات استفاده می کردند. با روی کار آمدن دولت جدید حسن روحانی سایت شخصی اش را فعال تر کرد و حضور فعال محمد جواد ظریف وزیر خارجه، دیپلماسی فیس بوکی و توئیتری سیاستمداران ایران هم فعال تر شد. این نکات بیانگر این موضوع است که دولت مردان ایرانی و بخصوص رئیس جمهوری ایران مانند بسیاری از سیاست مداران خارجی این موضوع را پذیرفته اند که برای ارتباط مستقیم با مردم و بخصوص قشر جوان چاره ای به جز ارتباط به وسیله شبکه های اجتماعی ندارند. همچنین آنان به اهمیت و میزان تاثیر گذاری شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر و میزان مخاطبین بیشتری که نسبت به مطبوعات و رسانه های خبری مانند صدا وسیما دارا هستند، پی بردند. از این رو انتظار می رود بر اساس مصاحبه ای که رئیس جمهوری ایران با شبکه آمریکایی CNN داشت مبنی بر “تلاش برای دستیابی راحت مردم ایران از همه اطلاعات و شبکه های اجتماعی موجود در سطح جهانی” و همچنین حضور دولت مردان ایران در شبکه های اجتماعی، دولت ایران گامی موثر برای رفع فیلتر از این شبکه ها بردارد.
شکبه های اجتماعی در انتشار اخبار نقش مهمی ایفا می کنند .حتی کاربرانی که رسانه های خبری را مطالعه نمی کنند با حضور در شبکه های اجتماعی از اخبار مطلع می شوند و به نوعی شبکه های اجتماعی جایگزین رسانه های خبری شده اند. در سفر هیئت دولت و رئیس جمهوری ایران به نیویورک برای شرکت در نشست سازمان ملل شاهد بودیم که اخبار رویدادهای نشست رئیس جمهور و هیئت همراه خیلی سریع تر از رسانه های خبری ابتدا توسط هیئت همراه رئیس جمهور و برخی خبرنگاران ایرانی در شبکه های اجتماعی منتشر می شد و در مرحله دوم رسانه های خبری پوشش دهنده رسمی اخبار بودند. این موضوع بیانگر افزایش مخاطب و میزان تاثیر گذاری شبکه های اجتماعی در سطح جوامع است. از این رو برای نخستین بار در شبکه های اجتماعی شاهد بودیم که وزیر امور خارجه ایران با ارائه گزارشات روزانه و انتشار عکس از جلسات خودش و رئیس جمهور خیلی زودتر از رسانه های خبری، اخبار را در اختیار کاربران قرار می داد و این نمایانگر رویکرد جدیدی است که وزیر امورخارجه ایران برای ارتباط با مخاطبین داخلی و خارجی در پیش گرفته است.
به نظر می رسد اعضا کابینه روحانی با ورود به فضای مجازی و عضویت در شبکه های اجتماعی تلاش می کنند در محل تمرکز خرد اجتماعی- سرمایه اجتماعی افراد یک جامعه- با هدف ایجاد انگیزه اعتماد میان آنان وارد شده و سپس در لایه های میانی اجتماعی- اتحادیه ها، گروه ها، احزاب و رسانه ها- نفوذ کنند تا بتوانند نظرات و دیدگاه های خود را تحقق ببخشند.
ماهیت قدرت در جهان امروز دچار تغییرات بنیادین شده است. تاثیر روابط عمومی خوب که به بی واسطه ترین شکل خود در شبکه های اجتماعی قابل پیاده سازی است و وسوسه ای که برای بسیاری از سیاستمداران امروز ایران اجتناب ناپذیر است. دولت مردان ایرانی از وزن سنگین این شبکه ها در شکل دادن به افکار عمومی باخبرهستند. شهروندان ایرانی نیز که به دلیل ماهیت غیر دموکراتیک قدرت همواره تشنه ارتباط تاثیرگذار و البته با حفظ کرامت انسانی با سیاستمداران بوده اند و البته نشان دادند که فرصت های نهفته در شبکه های اجتماعی برای این امر را نادیده نمیگیرند. شبکه اجتماعی بر گرفته از سیاستمداران ایرانی کالای تازه ای است که تقاضای وسیعی میان شهروندان دارد و این تقاضا عرضه خود را خواهد ساخت و دیگر سیاستمداران هم دیر یا زود به این عرصه کشیده خواهند شد.