خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا) در روز 13 شهریور جاری خبر اعدام شش نفر را در اهواز منتشر کرد. این افراد به جرم قاچاق مواد مخدر و اعمال خلاف شرع به دار آویخته شده اند. از سوی دیگر حجت الاسلام عبدالحمید امانت معاون دادگستری خوزستان در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرد که سه نفر از این متهمان به استناد مواد 108 و 110 قانون مجازات اسلامی به مرگ محکوم شده بودند. این مواد قانونی در قانون مجازات اسلامی به هم جنس گرایان اختصاص دارد. به این معنا اگر دو مرد با یکدیگر رابطه جنسی داشته باشند به مرگ محکوم خواهند شد. اعدام این سه نفر به اتهام داشتن رابطه جنسی با مردان، نقض قوانین بینالمللی مدافع حقوق انسانی اقلیتهای جنسی و هم جنس گرایان است.
انتشار این خبر هولناک و تأیید آن از زبان یکی از مقامات رسمی دادگستری نشان میدهد که تبعیض و مجازات شهروندان هم جنس گرا (دگرباش) درجمهوری اسلامی هم چنان به قوت خود باقی است. هم جنس گرایی در ایران جرم و مردان به مجازات اعدام و زنان به مجازات شلاق و زندان محکوم می شوند. در قوانین اسلامی هم جنس گرایی نوعی ارتداد و درتقابل با احکام الهی و دینی قرار می گیرد.
امروزه تحقیقات زیست شناسانه، پزشکی و روان شناسی نشان میدهند که هم جنس گرایان نه بیمارند و نه منحرفان اخلاقی، تنها به هم جنسان خود گرایش جنسی دارند. پژوهش های علمی نشان میدهند که چهار تا هفت درصد افراد جامعه بشری تمایلات هم جنس گرایانه و یا دوجنس گرایانه دارند. متأسفانه آزار و سرکوب هم جنس گرایان در تمام جوامع بشری و دوران های تاریخی وجود داشته است. یکی از وظایف جامعه مدنی و مدافعان حقوق بشر در دنیای امروز حمایت و دفاع از حقوق همه اقلیتهای قومی، مذهبی، جنسی و غیره است. در یک جامعهی دموکراتیک که حقوق فردی و اجتماعی شهروندان تامین میشود و آزادی بیان وجود دارد، نوشتن و بحث دربارهی مسایل ممنوعه بهتدریج جای خود را در رسانهها و افکار عمومی باز کرده و تابوشکنی بیشتر عرصههای دینی و دنیوی را در بر میگیرد. دفاع از حقوق اقلیتهای جنسی یکی از وظایف مدافعان حقوق بشر و هم دولت های دموکراتیک است.
اما هم جنس گرایی در جامعه ایران تابوی بزرگی است و هم جنس گرایان بیماران و منحرفان اخلاقی محسوب می شوند که باید تنبیه و اصلاح شوند. باورهای قدیمی و خرافی در مورد مسائل جنسی و گرایش جنسی در ایران درمیان مردم به شدت رواج دارند. به نظر اکثریت مردم چه مذهبی و چه غیرمذهبی افراد هم جنس گرا مطرود و هم محکوم هستند. آموزش و روشنگری درباره جنبههای متفاوت این مسئله در جامعه و برای اقشار گوناگون مردم وجود ندارد. و حتی بسیاری از افراد تحصیل کرده آگاهی کافی در مورد نتایج تحقیقات پزشکی در این مورد ندارند. هم جنس گرایان ایرانی اغلب در معرض تبعیضات بی شمار، خشونت و تجاوز جنسی قرار دارند. بخشی از داستان محمد، یک ایرانی هم جنس گرا که به ترکیه فرار کرده را در اینجا می خوانید:
«من در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدم، در یکی از شهرستانهای مذهبی ایران. سه برادر و یک خواهر داشتم. پدر صاحب یک مسئولیت داوطلبانه مذهبی بود. خانواده ما با رعایت شدید اصول مذهبی اداره میشد.
در بچگی رفتار دخترانه داشتم. به همین خاطر در خانه و در کوچه، وقت بازی با بچههای دیگر، به شدت تنبیه میشدم. از هر دو گروه طرد میشدم. نه دختر بودم که با دخترها اجازه بازی داشته باشم، نه شبیه پسرها بودم که در بازی شریکام کنند. تنها بودم.
حدود یازده، دوازده سالگی یکی از دوستان برادر بزرگم با من رابطهای را شروع کرد. چیزی شبیه به رابطه جنسی، اما نه رابطه کامل. اولین تجربه رابطه کامل را در دوره راهنمایی داشتم، با همان دوست برادرم. این رابطه را دوست داشتم، اما اذیت میشدم.
یک روز پدرم دید. پس از آن رفت و آمد او را به خانه و ارتباط او با من و برادرم را ممنوع کرد و من را به شدت تنبیه کرد. پدرم وقتی مرا میزد با خشونتی میزد که بیهوش میشدم. پس از آن در یک کلاس قرآن نامنویسی کردم. در کلاس پسری به نام سعید، به من فشار آورد تا همان رابطهای که با دوست برادرم داشتم را با او هم داشته باشم. همه خبر داشتند. نمیتوانستم از خودم دفاع کنم. فشاری که پدرم به من وارد میکرد قدرت دفاع را از من گرفته بود. ناچار با سعید رابطه گرفتم. بعد از او برادرش نیز با زور با من رابطه گرفت و سپس نفر سوم هم به این باجخواهی اضافه شد. من به رابطه با پسرها علاقه داشتم، اما دوست نداشتم به زور با من رابطه داشته باشند. دوست نداشتم با تهدید با من رابطه داشته باشند. دوست داشتم به کسی علاقهمند و با او آشنا بشوم و بعد با او رابطهای داشته باشم که باعث آزار و اهانت و ایجاد ترس در من نباشد. اما در آن محلهی مذهبی، با خانوادههای کمدرآمد و با تحصیلات پایین، بیشتر اوقات دلهره داشتیم، از همه چیز. من بیشتر از همه میترسیدم چون همیشه کسی بود که من را لو بدهد، یا باج بخواهد، و همیشه پدر و برادری بودند که من را با خشونت زیاد و به خاطر رفتار «نامناسب» بزنند تا از اصلاح بشوم. . نمیدانستم چطور اصلاح بشوم.» ( به نقل از رادیو زمانه ، به لینک پایین صفحه مراجعه کنید.)
دفاع علنی از حقوق انسانی هم جنس گرایان یکی از معضلاتی است که کنشگران حقوق بشر در ایران با آن درگیرند. آگر چه بسیاری از گروهها ی مدافع حقوق بشر در کشور خواهان دفاع از هم جنس گرایان و روشنگری دراین مورد هستند، اما به علت محدودیتهای فرهنگی، مذهبی و ترس از تشدید احساسات منفی و تند مردم اغلب در این مورد سکوت میکنند و در موضع گیری ها و فعالیتهای خود کمتر به افشاگری در این مورد می پردازند.
در سالهای اخیر ایرانیان مهاجر ساکن در دنیای غرب در برپایی تشکل ها، انتشار مجلات و آموزش آنلاین در زمینه هم جنس گرایی فعالیتهای بسیار موثری داشته اند. دامنه این تلاشهای مدنی هم چنین به داخل کشور هم گسترش یافته است. از کوشش های مؤثر این گروهها میتوان به انتشار جزوات آموزشی در زمینه ارتقائ آگاهی مردم و آموزش برای هم جنس گرایان در زمینه پیشگیری از بیماریهای مقاربتی و ایدز اشاره کرد. یکی از مهمترین زمینههای کار برای حمایت از این گروه آسیبپذیر فعالیت در زمینه آگاهی رسانی، حمایت همه جانبه از هم جنس گرایان ، شناسایی مبتلایان به ایدز و کمک به آنان است.
انتشار اخبار مربوط به آزار و اذیت و مجازات افراد با تمایلات هم جنس خواهانه و توجه سازمان های حقوق بشری به این معضل در سالهای اخیر روز به روز بیشتر شده است. تشکل های مدافع حقوق هم جنس گرایان روز بیست و هشتم تیر را روزی برای اعتراض به وضعیت این گروه در ایران اعلام کرده اند.
یکی از وظایف سازمان های مدافع حقوق بشر و فعالین مدنی دفاع از حقوق اقلیتها است. هم جنس گرایان در ایران چه درخانه و چه در اجتماع با تحقیر، توهین و خشونت مواجه اند. قانون مجازات اسلامی آنان را مجرم دانسته و به شدت مجازات می کند. حمایت از هم جنس گرایان، افشای جنایاتی که برآنها روا شده و آگاهی رسانی در مورد وضعیت آنان یکی از وظایف مهم و اساسی سازمان های حقوق بشر در ایران است.
لینک مصاحبه با رادیو زمانه:
http://radiozamaneh.com/society/degarbash/2011/07/26/5720
برای اطلاعات بیشتر به این سایت سازمان دگرباشان ایرانی نگاه کنید.