عرصه سوم– داشتن فضایی ازآن خود در جامعه بخشی از حقوق بدیهی و انسانی شهروندان هر کشور است. فضایی که افراد بتوانند با خیال آسوده در آن تردد کنند. تمام شهروندان زن و مرد درشهر و یا روستایی که درآن ساکن هستند باید بتوانند در پارک، رستوران،کافه، کتابخانه و اماکن دیگر به آزادی، راحتی و در امنیت آمد و شد کنند، و از خدماتی که به آنها عرضه میشود، استفاده کنند. محروم کردن شهروندان از آزادی اجتماعی و استفاده از فضای عمومی به بهانه جنسیت و یا ارزشهای مذهبی و فرهنگی حاکمیت اسلامی در تقابل با ارزش های دموکراتیک و مصوبات حقوق بشری جامعه بینالمللی است.
افزایش کنترل پوشش، تحمیل ارزشهای رفتاری تبعیض آمیز برای شهروندان زن در حوزه عمومی و یا طرح ضربتی در کنترل اماکن تردد شهروندان در هفتههای اخیر درصدرخبرها بود. ازجمله میتوان به طرح مجدد تفکیک جنسیتی درفضای آموزشی، یا تشدید برخورد با نوع حجاب زنان در کنترل آنان در هنگام ورود به برج میلاد در تهران برای شرکت دربرنامه های هنری اشاره کرد.
اکنون این محدودیتها با طرح ضربتی بستن رستورانها و قهوه خانهها در منطقه فرحزاد تهران ادامه پیدا کرده اند.درخبرهای روز شنبه این هفته بود که ماموران پلیس امنیت، پلیس اماکن و پلیس امنیت اخلاقی به صورت مشترک دراین طرح حضور داشتند و پس از بررسی صد رستوران سنتی و قهوه خانه، دستور پلمب کردن و بسته شدن 87 مکان را صادر کرده اند. در اجرای این طرح هم تأکید ویژه بر دستگیری زنانی بود که به زعم نیروی انتظامی «بدحجاب» نامیده میشوند. از جمله دلایل بسته شدن این مکان ها که محل رفت و آمد و تجمع اقشار گوناگون است، به عدم رعایت شئونات اسلامی و قلیان کشیدن زنان اشاره شده است. پلیس اعلام کرده است که این طرح درتمام محلات تهران به اجرا درخواهد آمد.
نیروی انتطامی جمهوری اسلامی در اردی بهشت ماه امسال در اطلاعیه ای از شرکت 70 هزار پلیس درطرح امینت اخلاقی خبر داده بود. احمد روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی گفته بود که عدم رعایت حجاب و داشتن ماهواره ازجمله موارد «نقض حقوق شهروندی» است که با آن به شدت مقابله خواهد شد.
نقض حقوق شهروندی و مقابله همگانی
با این مقدمه لازم است در مورد محدودیت گسترده حقوق شهروندان در فضای عمومی شهرهای بزرگ ایران از منظر حقوق انسانی افراد در یک جامعه دموکراتیک بحث کرد. درسه دهه گذشته جامعه ما ناظر نقض ابتدایی ترین حقوق افراد درزمینه استفاده از فضای عمومی و شهری است. اقشار مختلف جامعه، شهروندان متعلق به طبقات متوسط، و بهخصوص زنان و جوانان که آگاهانه خواهان استفاده از حق بدیهی و طبیعی خود در فضای عمومی هستند، روزانه با قوانین دست و پاگیر، اما و اگرهای نامحدود درزمینه چگونگی حضور و استفاده از خدمات در جامعه روبرو هستند. دراین میان شهروندان زن با معضل کنترل حجاب و رفتار فردی با محدودیتهای بی حد و حصر بیشتری از سوی نیروی انتظامی درگیرند. آنان به عناوین گوناگون مورد تبعیض قرار گرفته و مجازات می شوند.
سرخوردگی و بیزاری اقشار جوانتر جامعه از کنترل شدید رفتار و اعمال خود در حوزه خصوصی و عمومی، یا در کافه ها، رستورانها و مکان های دیگر تنها به ناامیدی، افسردگی و دلزدگی فردی محدود نمیشود. بلکه یکی از نتایج این سیاست صد چندان شدن نیاز و حسرت برای آزادی فردی است. بدون شک یکی از دلایل اصلی مهاجرت جوانان و فرار مغزها از کشور نبودن آزادی و امنیت فردی شهروندان درجامعه است. تجربههای عینی در دنیای معاصر نشان میدهند که هیچ کشوری بدون تأمین آزادی کامل فردی و اجتماعی برای شهروندان خود قادر به پیشرفت و کسب مقامی درخور در جهان امروز نخواهد بود.
داشتن فضایی از آن خود در مکان های عمومی یکی ازابتدایی ترین حقوق شهروندی است. محلی برای نشستن یا غداخوردن، برای قدم زدن یا مطالعه، برای دیدن فیلم و یا شنیدن موسیقی، یا بازی کردن، تفریح کردن و غیره. نداشتن فضایی برای خود در جامعه و الزام و اجبار به رعایت قوانینی که نه مبنای عقلانی و نه مبنای انسانی دارند، شهروندان را تنها به اطاعت از قوانین از ترس مجازات وادار نمیکند، بلکه آنان را بیشتر به مقابله با وضعیت موجود می کشاند. جامعه ما در سه دهه گذشته بارها شاهد اعتراضات فردی و عمومی به ایجاد محدودیتها دراین زمینه ها بوده است. این اعتراضات به اشکال گوناگون و گاه خود به خود به وجود آمده و گسترش می یایند تا فضای امنیتی موجود را نادیده گرفته و هم نظم مبتنی بر قوانین ناعادلانه را منکر شوند. به این مفهوم از منظر مطالعات جامعه شناختی به تعبیر نانسی فریزر،این وضعیتCounterpublics یا «مقابله همگانی» را ایجاد می کند. او بخصوص از زنان به عنوان شهروندان محروم از داشتن فضای اجتماعی برای خود، یاد می کند.
واکنش اعتراضی شهروندان تهرانی به تحمیل اخلاق خشک مقدسانه در ماجرای آب بازی درپارک های تهران درتابستان گذشته مثال خوبی برای بررسی نحوه به وجود آمدن مقابله همگانی است. در فرهنگی که درآن هرگونه آزادی رفتاری، تحرک، شادی و نشاط شهروندان در حوزه اجتماعی حرام و جرم محسوب میشود، شهروندان با حرکتی خود جوش و با به راه انداختن آب بازی در پارکهای تهران به مقابله با نداشتن آزادی تفریح دستهجمعی درفضای عمومی پرداختند. بازی سمبلیک در اعتراض و رد فرهنگ تحمیلی به سرعت درمیان بخشی از مردم طرفدارانی پیدا کرد و همه گیر شد. تصاویر این حرکت خود جوش هم خیلی سریع در سایتها پخش شد. واکنش نیروی انتظامی در کنترل و ممنوع کردن آب بازی هم نشانگر حساسیت شدید کارگزارن دولتی به هرنوع حرکت دستهجمعی و حتی حرکاتی معصومانه از این دست است.
تشدید کنترل زنان به بهانه پوشش در هفتههای اخیر و واکنش اعتراضی گروهی از مخالفان حجاب اجباری در به راه انداختن یک کمپین اینترنتی علیه حجاب اجباری مثال دیگری در توضیح مقابله همگانی شهروندان با سیاستهای تبعیض آمیز و خشن است. کمپینی که به سرعت در رسانههای اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت.
قهوه خانه ها، رستورانها و یا هر مکان عمومی دیگر متعلق به همه شهروندان یک شهر هستند. به این مفهوم که شرکت افراد درزندگی اجتماعی و حضور آنها در حوزه مدنیت در هر جامعه از طریق حق حضور افراد دراین اماکن رسمیت می یابد. در فضای عمومی مردم حق اجرای فعالیتهای روزمره زندگیشان را دارند و این اماکن متعلق به یک جنسیت خاص نیستند. بر طبق قوانین جاری در جمهوری اسلامی نمیتوان زنان را ازحضور در مراکز خدماتی به بهانه نوع پوشش و یا نوع رفتار محروم کرد. قلیان کشیدن زنان بخشی از سنت مردم در سراسر ایران است و نمیتوان هیچ دلیلی برای نقض شئونات اسلامی درآن یافت. درهیچ کدام از اصول تدوین شده قوانین کشور از قلیان کشیدن زنان به عنوان عملی خلاف ارزشها و شئونات اسلامی نام برده نشده است. تعطیلی مراکز خدماتی با توسل به این گونه دستاویزهای غیر اصولی و بی بنیان نقض حقوق قانونی شهروندان و هم صاحبان این مراکز است.
این نیروهای انتظامی درجمهوری اسلامی و نه شهروندانند که حقوق مردم را نقض می کنند.