عرصه سوم- درجوامع امروزی حضور گسترده و پویای مردم در جامعه و نقش آنان در موافقت و یا مخالفت با سیاستهای جاری اصلی خدشه ناپذیر در شکوفایی نهاد های دموکراتیک برای کنترل روابط قدرت و نظارت بر تصمیم گیری ها است. در تعاریف رسمی این به معنی شرکت مردم در جامعه مدنی یعنی بخش گسترده و خارج از دو حوزه رسمی یعنی دولت و اقتصاد است، یعنی حوزه تلاش و ابتکارات فردی، فعالیتهای متنوع، جنبش های اجتماعی و تشکیل گروه های داوطلب برای پیگیری و حل مشکلات جامعه است.
اما سرمایه اجتماعی چیست و چه نقشی در تکوین و پویایی شبکههای مردمی و مدنی دارد؟
سرمایه اجتماعی مفهومی است که درسه دهه اخیر در مطالعات جامعه شناختی مطرح، از زوایای مختلفی تعریف و تحقیقات مهمی درباره آن انجام شد. واضح است که ما برای زندگی به سرمایه ها و یا منابع متعددی نیازداریم. درادبیات جامعه شناختی اغلب مفهوم دارایی یا سرمایه برای موجودی مادی و یا فرهنگی جامعه به کار می رود، اما بتدریج واژه سرمایه برای روشن کردن ذخایر دیگری مانند سرمایه انسانی و یا منابع طبیعی و غیره هم به کار گرفته شده است.
اصطلاح سرمایه اجتماعی برای اولین بار توسط جین جاکوب در اثری به نام : «مرگ و زندگی در شهرهای امریکایی»، عنوان شده است. دراین اثر نویسنده از شبکههای اجتماعی فشرده در محدوده شهرها به عنوان سرمایه اجتماعی نام می برد.
از دهه هفتاد میلادی تحقیق درباره سرمایه اجتماعی به شدت رواج یافت و بارها اززوایای متفاوت تعریف شد. چگونگی رشد و نقش انباشت سرمایه اجتماعی در توسعه مورد بحث قرار گرفته و روز به روز هم بر اهمیت این مفهوم افزوده شده است. پانتام یکی از پژوهشگران مطرح دراین مبحث تمام ویژگیهای اجتماعی نهادها و سازمان ها از نوع هنجاری،شبکه ای و اعتماد میان آنها را سرمایه اجتماعی می نامد.
او سرمایه اجتماعی را اغلب محصول جانبی فعالیتهای مردم می داند. به این معنی که این ویژگی از مجموع پیوندها، رفتارها و اعتماد میان افراد به وجود می آید. مثال خوب دراین مورد رفتارهای هنری، فرهنگی، ورزشی و غیره درجامعه و ارزشهای حاکم برآنان هستند. چه ویژگیهای رفتاری و ارزشی در روابط وجود دارند و عملکرد این عوامل کدامند؟ سرمایه اجتماعی به طور طبیعی درروابط و از طریق افزایش میزان اعتماد و همکاری میان مردم ایجاد می شود. به زبان دیگر میزان بالای درجه همبستگی جمعی را میتوان سرمایه اجتماعی نامید. یا بهتر آنکه قدرت و توانایی مثبت مردم برای ایجاد ارتباط با یکدیگر، مداراگری و درک متقابل در همکاری جمعی را سرمایه اجتماعی بنامیم.
ویژگیهای سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی درکجا تشکیل می شود؟ جواب این سؤال ساده است در شبکههای رسمی و غیر رسمی میان مردم، از پیوند های خانوادگی گرفته تا روابط با همسایگان و فعالیت درمحله تا شرکت داوطلبانه در امور خیریه و یا هر عمل اجتماعی دیگر.
جامعه شناس معروف پیر بوردیو سرمایه اجتماعی را یکی از نیروهای مهم در اجتماع و همطراز با سرمایه های فیزیکی و انسانی درنطر می گیرد. از نظر این محقق مجموعه منابع حاصل از روابط و شناخت متقابل در شبکههای بادوام سرمایه جمعی را به وجود میآورند و سبب اعتبار و اعتماد می شوند. بنابراین مهارت ها و قابلیتهایی که افراد به آن دست می یابند و دررابطه با دیگران در پیشبرد موقعیت شان به کار میگیرند، نیز دراین تعریف می گنجد. یکی دیگر از خصوصیات مهم در تعاریف مربوط به سرمایه اجتماعی ایجاد فرهنگی مبتنی بر تساهل گرایی و تحمل عقاید و تفاوت ها در روابط اجتماعی است.
دربررسی های سه دهه اخیر پژوهشگران از زوایای گوناگون به تعریف سرمایه اجتماعی و کیفیتهای آن پرداخته اند. ارائه تمام این تعاریف دراینجا مدنظر نیست بلکه چگونگی عملکرد و نقش آن در تدوین و تقویت نهاد های مدنی مورد نظر است. اساس ایجاد نهادهای دموکراتیک درجامعه مبتنی بر استفاده از خرد جمعی، همکاری گروهی و گسترش عدالت اجتماعی برای حفظ منافع فردی و جمعی مردم است. به این معنی افزایش درجه خردورزی و ایجاد وجدان جمعی ویژگیهای دیگری از مفهوم سرمایه اجتماعی اند که به طور طبیعی به انباشت میزان اعتماد در میان اقشار مردم ، شفافیت و ساختن فرهنگ انتقادی دربستر مذاکره و مشاوره مدام منتهی خواهد شد.
یکی از شرایط داشتن یک جامعه مدنی قوی و مؤثر میزان بالای مشارکت مردم در حوزه فعالیتهای اجتماعی است. این فعالیتها میتوانند درمقیاس کوچک،یا بزرگ، و هم از نظر موضوعی بسیار متنوع باشند. مانند فعالیتهای حقوق بشری، سازماندهی مقطعی برای کمک به زلزله زدگان، یا ایجاد مراکز پزشکی و حمایت از بیماران ، فعالیتهای هنری، ورزشی و صدها موضوع دیگر.
به زبان ساده هرچه بر کیفیت و کمیت روابط انسانی بعنی میزان سرمایه اجتماعی در شبکههای اجتماعی افزوده شود، زمینه برای تقویت جامعه مدنی و درونی شدن هنجارهای مثبت بیشتر خواهد شد. واضح است که در جوامع استبداد زده میزان اعتماد جمعی در ارتباطات میان مردم با دولت مردان و بالعکس ناچیز و به تبع آن فضای شک، بی اعتمادی و ترس حاکم است. افزون برآن نابرابری در برابر قانون، و عدم توزیع عادلانه منابع مادی لازمه پیشرفت از دلایل پایین بودن ارتباط و تعامل میان اقشار فقیر و غنی است. یکی از پیامدهای چنین شرایطی پایین بودن میزان سرمایه اجتماعی نازل است. در چنین جوامعی مردم اغلب از دسترسی به رسانههای مستقل و آزادی بیان محرومند، و از واکنشهای اعتراضی به علت ترس از دستگیری و مجازات هراس دارند. بنابراین فضای آزاد و ارتباطی لازم برای کنش و واکنش را دراختیار ندارند. و همواره حق مخالفت و انتقاد بسیار محدود و تبعیضات قانونی دربیشتر موارد مانع از پویندگی و شکوفایی شبکههای مردمی است به همین خاطر میزان سرمایه اجتماعی محدود و تنها در شرایط استثنایی مانند جنگ و یا وقایع ناگهانی و به صورت مقطعی افزایش می یابد. برای مثال در دوران جنگ هشت ساله ایران با عراق میزان فداکاری، روحیه جمعی و همکاری در مردم دردفاع از کشور بسیار بالا و در نتیجه میزان سرمایه اجتماعی سیر صعودی داشت.
کاهش سرمایه اجتماعی درایران
اما در شرایط حاضر فعالان اجتماعی درایران اغلب از پایین بودن میزان مشارکت مردم در حوزه فعالیتهای داوطلبانه، دلسردی و ناامیدی شدید آنان از وضعیت اجتماعی می گویند. افزایش درصد بیماران روحی و شیوع افسردگی از پیامدهای مستقیم نابسامانی اجتماعی است. تورم و گرانی شدید، خطر جنگ، گسترش فقر و بیکاری تأثیر تعیین کننده بر شدت آسیب پذیری، نگرانی و اضطراب افراد، پایین بودن میزان اعتماد اجتماعی، یا غلبه دیدگاههای یأس آلود درمیان مردم دارد.
از دلایل دیگر کاهش سرمایه اجتماعی درجامعه نبود فضای آزاد بحث و گفتگو، و هم معضلاتی مانند افزایش بزهکاری، اعتیاد و سایر مشکلات است. از نتایج بررسی های انجام شده در فاصله 1385- 1388 میتوان نتیجه گرفت که میزان اعتماد مردم نسبت به سیاست مداران بسیار پایین و هم چنین از نظر مردم ارزشهایی چون امانت داری، صداقت، و تحمل در جامعه کاهش پیدا کرده و ضد ارزشهایی مانند کلاهبرداری و چاپلوسی افزایش یافته است. یکی از پیامد های کاهش شدید سرمایه اجتماعی ایجاد تنش در روابط فرد با محیط پرامونی، تقلیل ارزشهای معنوی و از هم گسیختگی فکری است که نمود آن در افزایش جرم و جنایت و بزهکاری در ایران مشاهده می شود.
سطح بالای سرمایه اجتماعی در هر جامعه نشانگر رضایت از کیفیت زندگی است. برای مثال طبق یک بررسی رتبه شادمانی در ایران در میان 69 کشور رتبه 61 است. در تحقیق گسترده دیگری در دوسال پیش که درمیان 220 کشور دنیا انجام شده است، ایران در رتبه 202 از نظر میزان شادی و رضایت از زندگی قرار گرفته است. به این ترتیب میتوان از تأثیر شدید نابسامانی های اجتماعی بر پایین بودن میزان رضایت از زندگی و در نتیجه کاهش سرمایه اجتماعی درایران صحبت کرد.