حرکت زیر پوست شهر
عرصه سوم– جنبشها و فعالیت های مردمی و مدنی درهفتههای قبل و دوران پس ازانتخابات جنجال برانگیزریاستجمهوری درخردادماه سال۱۳۸۸، رشد و گسترش چشمگیری پیدا کردند. حرکتهای خودجوش مردمی اگرچه درابتدا شکلی خیابانی داشتند و اقشارمختلفی ازمردم با آنها همراه بودند، اما شدت سرکوب حکومت پس ازاعلام نتایج انتخابات باعث شد تا این پویشها به فضای مجازی کوچ کنند. با توجه به نظارت امنیتی و فیلترینگ درایران، جنبشهای اعتراضی اینترنتی بتدریج به بیرون ازایران محدود شدند. اکنون فعالان مدنی درایران کمتر با نام خودشان فعالیت میکنند. گرچه هنوزهم هستند کسانی که هم چنان با شجاعت به کارشان ادامه میدهند وبیهراس اززندان و شکنجه و… با ایمان به آرمان هایشان، برای استقرار صلح، آزادی و جامعه مدنی تلاش میکنند. حال پرسش این است که امکان بازتولید جنبش اجتماعی درمیان مردم چگونه است وچه راههایی برای عبور از موانع حکومتی پیش روی معترضان وجود دارد؟ ویا چگونه میتوان اقشارمردم را به فعالیتهای اجتماعی و مدنی جلب کرد؟ آیا جنبش های مدنی میتوانند راههای تازهای برای برقراری ارتباط با مردم پیدا کنند؟
مقاله رضا حاجی حسینی براساس گفتگو با زینب پیغمبرزاده فعال جنبش زنان را دراینجا می خوانید.
آموزش سازماندهی، سازماندهی آموزش
یکی ازدغدغههای فعالان مدنی برای گسترش پویشهای اجتماعی، بحث آموزش است. این که شیوههای آگاهی رسانی و مقاومت بدون خشونت به درستی به عموم مردم آموزش داده شود تا سازوکارها وسازمان دهی مناسبی برای حرکت به سوی دموکراسی درلایههای مختلف اجتماع به وجود آید. به عنوان مثال یکی ازسازمانهایی که خود را تشکلی سیاسی- فرهنگی معرفی و برای شکلگیری قدرت اجتماعی درایران تلاش میکند، درشرح وظایف خود آورده است: “لازمه شکلگیری قدرت اجتماعی، فرهنگسازی ازپایین وسازماندهی درصحنه سیاسی است. برای این منظورباید پیوندی تنگاتنگ میان افراد در داخل و خارج و نیزمیان اقشارمردم و کنشگران فعال ایجاد کرد.”
وسایل ارتباط جمعی، ازابزارهای مورد نظر این سازمان برای رسیدن به مقصود است: “ما میخواهیم با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، آموزشها و آگاهیهای لازم دراین مورد را به میان مردم ببریم.”
گرچه ایده استفاده ازرسانههای جمعی وگروهی برای معرفی کمپینهای مختلف و مشارکتجویی ازعموم مردم، ایدهای مناسب و تاثیرگذاراست اما مشکل اینجاست که این رسانهها چگونه ازسد پارازیت حکومت ایران خواهند گذشت و تا چه اندازه خواهند توانست پیامشان را به مخاطب هدف خود برسانند؟ سوی دیگر ماجراهم آن است که اساسا چه کسانی درایران به تجهیزات ماهوارهای دسترسی دارند وازشبکههای غیرحکومتی به چه منظوری استفاده میکنند؟ درمورد شبکهها ورسانههای اینترنتی هم وضع به همین ترتیب است.
زینب پیعمبرزاده، فعال زنان و ازاعضای کمپین یک میلیون امضا دراینباره میگوید: «جدیدترین آماررسمی اعلام شده حاکی ازآن است که تنها ۱۱میلیون نفر ازمردم ایران به اینترنت دسترسی دارند وازآن جا که سرعت اینترنت پایین و بیشترسایتهای فعالان اجتماعی وهم چنین شبکههای اجتماعی فیلترهستند، درعمل مخاطب کمپینهای فضای مجازی، تنها بخش کوچکی ازشهروندانداخل کشورند ودرفضای مجازی، ایرانیان خارج کشورنقش فعالتری دارند” .
نکته مهم اما آنکه با وجود این شرایط، تلاش فعالان اجتماعی برای اثرگذاری برجامعه مورد نظرشانبا همه محدودیتها هم چنان ادامه می یابد.
مخاطب یک کمپین کیست؟
نحوه فعالیت پویش هایاجتماعی بستگی به مخاطبان آنها دارد. یعنی لزومی ندارد همه کارزارها ویا کمپینها به اطلاع عموم مردم برسند وهمه بخواهند درآنها مشارکت داشته باشند. خانم پیغمبرزاده با تجربهای که درکمپین یک میلیون امضا اندوخته، دراینباره میگوید: “گاهی گروه مورد نظریک کمپین، سیاستمداران وافراد صاحب قدرت هستند. مثلا ممکن است گروهی از فعالان اجتماعی ازسازمانهای بینالمللی حقوق بشری بخواهند که برای بهبود وضعیت حقوق بشر، به حکومت ایران فشار بیاورند. گاهی نیز فعالان عرصه مجازی مخاطب این کمپینها هستند. مثل لگوی کمپین ما:”سانسور وقیح است نه زن“، که چند سال پیش دروبلاگها ووبسایتهای فارسی با هدف اعتراض به فیلترینگ سایتها و وبلاگهای زنان نمایش داده میشد. اما دربیشترموارد، هدف کمپینها فرهنگسازی، جلب مشارکت اجتماعی و بسیج اجتماعی است. دراین موارد طبیعی است که باید کنشگران تلاش کنند صدایشان را به افرادی که به فضاهای مجازی دسترسی ندارند نیز برسانند. درسالهای اخیر، فعالان اجتماعی ایران تجربیات موفقی درعمومی کردن مطالباتشان داشتهاند.”
پیغمبرزاده با نگاهی گذرا به فعالیتهای مدنی درسالهای اخیراضافه میکند: “ازشروع دوره اصلاحات، با بازشدن فضای اجتماعی،تاسیس تشکلهای مردمی وانتشارنشریات مختلف، امکان فعالیت اجتماعی و حتی سیاسی گسترش یافت. هرچند با پایان این دوره، فضای اجتماعی محدود ترشد. اما شبکههای اجتماعی دراین مقطع شکل گرفتند وفعالان اجتماعی با تجربهای که دراین دوره به دست آوردند، روشهای خلاقانهتری را درفعالیتهایشان به کارگرفتند.”
یکی ازموفقترین کمپینها دربرقراری ارتباط با عموم مردم: “کمپین یک میلیون امضا برای قوانین برابر»است که از روشهای گوناگون ارتباط با مردم استفاده میکند. به گفته این عضو کمپین، جمعآوری امضا، پخش کتابچه ودفترچه، برگزاری کارگاههای آموزشی یا حتی پوشیدن نمادهای کمپین مثل تی شرت ویا با استفاده ازگل سینه ، دستنبد و روسری کمپین درفضای عمومی، برای ایجاد ارتباط با مردم استفاده میشود. البته این پویش درفضای مجازی هم فعال است و با بخشی ازمخاطبان خود به این ترتیب وارد گفتگو می شود.”
فعالیت در فضای بسته
کمپینهایی که اهداف اجتماعی را دنبال میکنند و کمتربه مسایل سیاسی میپردازند، هنوزهم فضای محدودیبرای فعالیت عمومی دارند. گرچه بعد ازانتخابات جنجالی ریاستجمهوری سال۱۳۸۸درایران، بسیاری از فعالان اجتماعی احساس کردند دیگرامکان به کاربستن روشهای پیشین برای برقراری ارتباط با مردم وجود ندارد، اما تجربه نشان داد افرادی که بسیاری از آنها سابقه فعالیت اجتماعی نداشتند، بهخصوص در سال اول بعد ازانتخابات، خودشان بخشی ازنقش اطلاعرسانی را ازطریق توزیع شبنامه، دیوارنویسی، اسکناسنویسی و… بر عهده گرفتند.
خانم پیغمبرزاده درتوضیح ادامه این وضعیت میگوید: “پس ازآن که جواعتراضات سیاسی کمکم فروکش کرد و فضای عمومی کمی بازتر شد، برخی از فعالان اجتماعی هم آرام آرام جرات بازگشت به فضای شهری را پیدا کردند. به عنوان مثال در تابستان سال۱۳۸۹، مثل تابستان سال۱۳۸۷، جمعآوری امضا برای اعتراض به لایحه مربوط به خانواده آغاز شد. تجربه موفق این اعتراضها وهمینطورتجربه دومین نظرسنجی کمپین (پنجم شهریورماه سال۱۳۸۹)، برای آگاهی ازمیزان آشنایی مردم با آن، نشان داد که هنوزامکان ارتباط بیشتربا مردم درفضاهای عمومی وجود دارد و می توان به جمعآوری امضا علیه قوانین نا برابرادامه داد. البته درحال حاضر بسیاری ازفعالان اجتماعی به تلاش درجمعهای بسته تر و توانمندسازی کنشگران جوان روی آوردهاند و کمتربه فعالیت درفضاهای عمومی میپردازند“.
به نظرمیرسد برای تاثیرگذاری برعموم مردم، در شرایط کنونی چارهای جز تشکیل همین هستههای فعالیت اجتماعی نباشد. هستههایی که اگرفعال شوند، گرچه کارکردهای سازمانهای بزرگ را ندارند وجای آنها را هیچگاه نخواهند گرفت؛ اما به خصوص درشرایطی چون وضعیت امروزجامعه ما، میتوانند ایده چاره جویی، تفکر جمعی و کنش اجتماعی را زیر پوست آرام و ناامید جامعه به پیش ببرند و گسترش دهند. این هستهها باید مقاومت مردمی درتقابل با سیاستهای غیردموکراتیک را گسترش دهند وهم تلاش کنند تا دربرابرسرکوب مقاوم بمانند. به این ترتیب به نظرمی رسد فعالانجنبشهای اجتماعی خواهند توانست بتدریج شیوه ارتباط با مردم درشرایط جدید را احیا کنند.
برای اطلاعات بیشتر درمورد” کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز” ازسایت : تغییر برای برابری، بازدید کنید:
برای امضای بیانیه کمپین به این سایت مراجعه کنید:
http://www.we-change.org/spip.php?article11
حق ویرایش مقالات رسیده برای بنیاد عرصه سوم محفوظ است. نقل مطالب با ذکرماخذ آزاد است. نظرات نویسنده الزاما نظرات بنیاد عرصه سوم نیست.