کارزاری برای ماندن
درهمراهی با کارزارها و کمپینهای مختلفی که به نیتها و بهانههای گوناگون شکل میگیرد، یکی از اولین پرسشها این است که آیا آن کارزار موفقیتآمیز خواهد بود و همراهی با آن میتواند تاثیری بر نتیجه بگذارد یا خیر؟ پاسخ دادن به این پرسش کار آسانی نیست و نمیتوان انتظار داشت که هر کارزاری در کوتاهمدت به نتیجه مطلوب و مورد نظر برسد، اما خواندن و شنیدن خبر کارزارها و کمپینهای موفق که از خود تاثیری آنی و مثبت بر جای میگذارند، لذتبخش است و دلگرم کننده.
کسانی که برای گسترش دموکراسی و صلح و توجه هرچه بیشتربه حقوق بشر درجهان تلاش میکنند، نیازمند و مستحق آگاهی از خبرهای خوب، مثبت و امیدوارکننده هستند تا با امید، انگیزه و دلگرمی بیشتری به کارشان ادامه دهند. یکی ازتازهترین این خبرها، موفقیت گروهی از فعالان حقوق پناهندگی درسوئد است که مانع ازاسترداد محمدرضا حامدی اصفهانی، پناهجوی ایرانی، به جمهوری اسلامی شدند. به این ترتیب این پناهجوی سیاسی ایرانی، موقتا از خطربازگردانده شدن به ایران نجات پیدا کرد.اتفاقی که نشان میدهد کمپینها و کارزارها حتی درکوتاه مدت هم میتوانند منشا ثمرواثرباشند. اما این پایان ماجرا نیست وحتما باید برای تغییر وضعیت شمارزیادی از پناهجویان ایرانی درسراسر جهان، کمپینهایی جدی به راه انداخت. کمپینهایی مثل آنچه که در مورد حامدی اصفهانی بهراه افتاد.
داستان چی بود؟
وقتی مارتین ویهلن (Martin Wihlén)، یکی از فعالان حقوق بشرو ازمدافعان حقوق پناهندگی در استکهلم، با کمک مالی مدافعان پناهندگی درنروژ، بلیتی تهیه کرد تا سوارهواپیمایی بشود که قرار بود یک پناهجوی ایرانی را ازسوئد به ایران بازگرداند، شاید چندان به عاقبت کاری که میکرد مطمئن نبود.اما او میدانست که باید این کار را انجام بدهد، حتی اگر نتیجهاش شکست باشد. مارتین سوار هواپیما شد. سرجایش نشست و وقتی بقیه مسافرها آمدند، ناگهان بلند شد و شروع به سخنرانی کرد. او برای مسافران توضیح داد که اگر محمدرضا به ایران تحویل داده شود، چه خطرهایی تهدیدش خواهد کرد و چه آیندهای در انتظارش خواهد بود. مارتین ازمسافران خواست تا اعتراض کنند و جلوی این اتفاق را بگیرند. این راهی بود که مارتین برای کمک به محمدرضا انتخاب کرده بود.
مارتین و محمدرضا همدیگر را ندیدند. نیروهای امنیتی، مارتین را ازهواپیما بیرون بردند و پلیس، محمدرضا را به هواپیما آورد. اما با آمدن محمدرضا که از ماجرا بیخبر بود و تلخی و اضطراب برجانش نشسته بود، مسافران شروع به اعتراض کردند. محمدرضا جا خورده بود. اصلا انتظار دیدن چنین وضعیتی را نداشت. بغض کرده بود و امید، دردلش جان گرفته بود. اعتراضها آنقدرادامه پیدا کرد که کاربالا گرفت و خلبان هواپیما، مجبور به دخالت شد. او درپاسخ به اعتراض مسافران، از پلیس خواست که همراه با محمدرضا، هواپیما را ترک کنند. مسافرها دست زدند. بغض محمدرضا، اشک و لبخند شد و بازگرداندن اجباری او به ایران، دستکم درروز ۱۴فوریه امسال، سال۲۰۱۲، انجام نشد.
یک خبر خوب
در متن خبری که وبسایت “انجمن زنان دربند” درباره این اتفاق منتشر کرده است، کنش موفقیتآمیز و اعتراض مسافران هواپیمایی که قراربود حامدی اصفهانی با آن به ایران برگردانده شود، عامل این اتفاق اعلام شده است. نکتهای که نشان میدهد بیتفاوت بودن یا نبودن افراد به وقایع محیط اطراف، تا چه حد میتواند برسرنوشت دیگران اثر بگذارد و حتی زمینه گرفتاری یا نجات یک فرد را فراهم کند.ضمن اینکه بررسی دقیقتر این پویش نشان میدهد که اگر کنشی در زمان و مکان مناسب و با برنامهریزی دقیق انجام شود، میتوان به نتایج آنی و لحظهای و البته نتایج بلندمدت آن امیدوار بود.
درهمین مورد اخیر، بازگرداندن این پناهجو با اعتراض “برنامهریزی شده” جمعی از فعالان حقوق پناهندگی و هم چنین مسافران هواپیما متوقف شد. داستان از آنجا شروع شد که حدود ۵۰نفر از فعالان حقوق پناهندگی درفرودگاه “آرلاندا” گردهم آمدند تا مانع ازاین بازگشت اجباری شوند. آنها در جریان یک فعالیت مسالمتآمیز، قبل ازپرواز هواپیما، میان مسافران اعلامیه پخش کردند و آنان را از عواقب ناگوار اخراج محمدرضا از سوئد و بازگرداندنش به ایران خبردار کردند. این مدافعان حقوق پناهندگی از مسافران خواستند که با اعتراض خود درهواپیما، مانع از این بازگشت اجباری شوند. البته درهمین زمان، عدهای از مدافعان حقوق پناهندگی هم در فرانکفورت، یعنی جایی که قرار بود این هواپیما قبل از پرواز به ایران در آنجا بنشیند، آماده میشدند تا اگر تلاشها در استکهلم نتیجه نداد، وارد عمل شوند.
همه با هم
ماجرای جلوگیری از اخراج محمدرضا حامدی اصفهانی که سایت “رادیو کوچه” هم آن را منتشر کرده است، موفقیت مهمی برای فعالان حقوق بشر درسوئد به حساب میآید چرا که این کشوردرسالهای اخیر کارنامه چندان مثبتی در برخورد با پناهجویان ایرانی و غیرایرانی نداشته است. ضمن این که در این موفقیت، گروهها، سازمانها و نهادهای مدنی و اجتماعی مختلف و متعددی سهیم و شریک هستند.سازمانهایی مثل جنبش پناهندگی در استکهلم، حزب عدالتخواه سوسیالیست سوئد، میشنفری ایران، گروه آکسیون علیه اخراجها، سازمان سراسری پناهندگان بیمرز و فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی و دیگرانی که برای نجات پناهجویان تلاش میکنند.
با به ثمر رسیدن این کوششها، همبستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در سوئد، دربیانیهای از تلاش نهادها، سازمانها و مردمی که برای حق پناهجویان تلاش میکنند، قدردانی کرده و این موفقیت را به آنان تبریک گفته است. دراین بیانیه آمده است: “مبارزه و اعتراض متحدانه ما طبعا تا متوقف کردن قطعی همه اخراجها و گرفتن اجازه اقامت برای پناهندگان سیاسی که در کشورهای خود خطر اعدام و زندان آنها را تهدید میکند، ادامه خواهد یافت.”
همه این اتفاقها درحالی رخ داده که روز دوشنبه، ۱۳فوریه، به دعوت فدراسیون پناهندگان ایرانی در استکهلم، تظاهراتی در اعتراض به اخراج پناهجویان درمقابل اداره مهاجرت سوئد در این شهر برگزار شد.
پیش از موفقیت
فعالیتها برای جلوگیری ازبازگرداندن اجباری محمدرضا اصفهانی به ایران در حالی آغاز شده بود که بسیاری از فعالان مدنی و اجتماعی، امید چندانی به موفقیت آن نداشتند و شاید اگرمسافران هواپیما وارد این کارزار نمیشدند، این کوششها درعمل بینتیجه میماند. این مساله نشاندهنده اهمیت، جایگاه و نقش مردم درهمراهی با کمپینها و اعتراضات مدنی است. اعتراضهایی که گرچه ممکن است تا مدتها با انتشار بیانیه و فعالیت در فضای مجازی ادامه پیدا کنند، اما تا به میان مردم نیایند، کاری از پیش نخواهند برد. درهمین مورد هم روز ۱۳فوریه وهمزمان با تجمع اعتراضی دراستکهلم، بیانیهای منتشر شده بود. در این بیانیه، ۴نفر از فعالان ایرانی حقوق بشر، از اداره مهاجرت سوئد خواسته بودند تا انسانیتر رفتار کند:
“… باید به دولت ناشفاف سوئد اخطارکنیم که رفتارهای غیرانسانی و نژادپرستانه این کشوردرسال۲۰۱۱ درحق پناهندگان ایرانی و غیرایرانی، موجب شده است دیدگاه جامعه جهانی درباره دموکرات بودن کشورسوئد به کلی تغییر کند. به همین جهت ازدولت این کشور میخواهیم سیاستهای انسانیتری را درباره مساله پناهندهپذیری خود در پیش بگیرد ودولت سوئد باید به تعهدات خود نسبت به حقوق پناهجویان پایبند باشد. ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی کشورامنی نیست و نباید هیچ پناهجویی به ایران بازگردانده شود.”
گرچه امضای محمد محمدی، فعال حقوق بشر و موسس کمیته مرکزی گزارشگران پناهجو درترکیه، مریم محمدی، فعال حقوق بشر و عضو کمیته مرکزی گزارشگران پناهجو در ترکیه، گلاویژ رحمانی، فعال در بخش پناهندگی و سیروان عنایتی، روزنامهنگار پناهجو در ترکیه پای این بیانیه بود، اما این بیانیه میتوانست به امضای بسیاری دیگر از فعالان حقوق بشرهم برسد و شاید نگرانی ازبه نتیجه نرسیدن این تلاش، تنها چهارامضا را پای آن نشانده بود. چهارامضای موثر و مفید که امیدشان برای به نتیجه رسیدن یک کارزار، آنان را به هدف رساند.