«وقت آن رسیده است که ما به آنها (هنرمندان) یادآوری کنیم که عضویت در هر جامعهای، اعم از ایرانی، جامعه هنرمندان یا همین جامعه مجازی، در کنار منافعی که برایشان دارد، وظایفی نیز بر عهدهشان میگذارد که شانه خالی کردن از زیر آنها، موجب از دست رفتن منافعشان میشود و انفعال فرصتطلبانه آنان از چشم مخاطبانشان پنهان نیست.»
در میان پیچهای پرشمار فیسبوک، کم نیستند صفحههایی که به کمپینهای مختلف در سراسر جهان اختصاص دارند. در میان صفحههای مجازی فارسیزبانان نیز کمپینهای بسیاری به چشم میخورند که در راستای تلاش برای انجام فعالیتهای مدنی در ایران و همچنین در میان ایرانیان خارج از کشور ایجاد شدهاند. کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت» یکی از این کارزارهاست که در مرداد ماه سال 1390، کار خود را در فیسبوک آغاز کرده است.
آنچه در آغاز این گزارش خواندید هم بخشی از اعلامیه این کمپین است.
در بخش دیگری از اعلامیه هنرمندان آمده است: «… شاهدیم که گروه وسیعی از هنرمندان محترم کشورمان که برای اکران نامناسب فیلمشان، سانسور شدن بخشی از اثرشان، پخش نشدن تبلیغ اثرشان از تلویزیون، به تعویق افتادن قسط دست مزدشان و مسایلی از این دست، بیمحابا فریاد میکشند و برای احقاق حق شخصی خودشان از هر فرصتی برای اعتراض و انتقاد در رسانهها و جلب توجه مردم به مشکلشان استفاده میکنند، آنجا که پای همکارانشان در میان است به تماشاگران بیعمل فاجعه تبدیل شدهاند.»
یکی از گردانندگان صفحه کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت» درباره این اعلامیه و انگیزههای شکلگیری این کمپین میگوید: «این صفحه و کارزار، به همت چند نفر از هنرمندان و هنردوستان، به انگیزه شکستن سکوت هنرمندان و جلوگیری از بیتفاوتی نسبت به فشارها و بازداشتها که گریبانگیر هنرمندان مردمی بوده، ایجاد شده است.»
استقبال کاربران، سکوت کمپین
صفحه کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت» تا بهحال توسط بیش از یازده هزار کاربر فیسبوک، «لایک» شده است. با وجود این اما نام آن در رسانهها و حتی در میان فعالان مدنی و اجتماعی کمتر شنیده میشود.
پاسخ دهنده سؤالات بنیاد «عرصهسوم» از کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت» که میخواهد نامش محفوظ بماند، در اینباره میگوید: «با وجود عدم حمایت رسانهها و خبرگزاریها از کمپین، تاثیرات آن در جهت انعکاس اخبار، مشکلات و اعتراضات هنرمندان و اهالی فرهنگ، ملموس بوده است و امیدواریم که روزی هنرمندان ایران با اتحاد و انسجام در برابر هنر ستیزی، بیقانونی، فشار و سانسور بایستند تا شاهد رشد و تعالی فرهنگ و هنر و جایگاه والای هنرمندان در جامعه باشیم. مطمئنا اگر تبلیغ این کمپین در خبرگزاریها یا صفحههای پربیننده شکل میگرفت، میزان استقبال به مراتب بیشتر میشد اما با وجود شرایط حاضر، استقبال هنرمندان، بسیار خوب ارزیابی میشود.»
او درباره علت آنچه عدم حمایت رسانهها و خبرگزاریها از این کمپین میخواند و در پاسخ به این سوال که فکر میکنید چرا رسانهها تا بهحال به این کمپین نپرداختهاند نیز میگوید:
«عدم ارتباط موثر ما در این زمینه میتواند نقش داشته باشد. امید که رسانههای خودجوش مردمی نظیر این کمپین هم توسط رسانههای رسمی به حساب آیند.»
یکی از آخرین اقدامات عملی کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت»، فراخوان برای جلب حمایت اهالی فرهنگ و هنر و امضای بیانیه درخواست از نسرین ستوده (وکیل دربند) برای شکستن اعتصاب غذا و درخواست از مسئولان برای رسیدگی به خواستههایش بوده است. اعتصاب غذایی که با برآورده شدن خواستههای خانم ستوده، روز سهشنبه، چهاردهم آذر ماه، بعد از 49 روز شکسته شد.
این گرداننده صفحه کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت»، همچنین در پاسخ به این سوال که چرا فیسبوک را برای فعالیت انتخاب کردهاید و فکر میکنید فعالیتهای اینچنین چهقدر میتواند بر توسعه جامعه مدنی در ایران تاثیر بگذارد، میگوید:
«فیسبوک رسانهای رو به رشد است که تاثیرات چشمگیری در اطلاعرسانی و شکلگیری مناسبات اجتماعی و کنشهای مدنی دارد. ایرانیان زیادی هم در این شبکه اجتماعی حضور دارند و این روند، رو به گسترش است. آگاهی بخشی در شرایط فعلی بسیار اهمیت دارد و فیسبوک در این زمینه امکان ارزشمندی است که میتوان از آن بهره برد.»
چرا شکستن سکوت؟
در گفتوگو با گرداننده صفحه کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت»، از او میپرسیم که اسم این کمپین بر چه اساسی انتخاب شده است و آیا فکر نمیکنید که عبارت «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت» جذابیت چندانی برای تشویق کردن به همراهی نداشته باشد؟
او در پاسخ میگوید: «در شرایطی که کمپین شکل گرفت، هدف اصلی شکستن سکوت بود. شرایط خاصی که هنرمندان بزرگی چون محمدرضا شجریان، جعفر پناهی و … تحت فشار و حمله بیهنران بودند. شاید اگر در شرایط آرامتری بودیم، عنوان بهتری انتخاب میشد. به هر حال ما تا زمانی که توان داشته باشیم برای اطلاعرسانی و نشر مشکلات و معضلات فرهنگی و هنری تلاش خواهیم کرد.»
او همچنین درباره جلب بیشتر هنرمندان، آینده این کمپین و امکان و احتمال رسیدن آن به هدفهای مطلوبش میگوید:
«ما آینده همه مردم ایران را آزاد میخواهیم و کشورمان را آباد و برای رسیدن به چنین آیندهای تلاش و مبارزه خواهیم کرد. حتما پیوستن بیشتر هنرمندان به این کمپین هم میتواند تاثیری اساسی در رسیدن به این آینده داشته باشد. شرایط ایدهآل برای ما متحد شدن و همصدایی هنرمندان در مقابل فشارها و از همگسیختگی فرهنگی است. هنرمندان باید به این مهم برسند که نسبت به مسایل فرهنگی، هنری و اجتماعی خود بیتفاوت نباشند و از تاثیری که میتوانند بر جامعه داشته باشند، غافل نشوند. متاسفانه حاکمان فعلی با ترویج بد اخلاقیها (دروغ، دزدی، الفاظ رکیک، تهمت و …)، فرهنگ جامعه را به سمت نامطلوبی پیش میبرند. این کمپین قصد دارد با انعکاس این بد اخلاقیها و درخواست از هنرمندان برای واکنش نسبت به این مسایل، نقش مورد نظر خود را ایفا کند.»
به اعتقاد گردانندگان صفحه کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت»، «هنرمند باید احساس مسوولیت داشته باشد و به مردمش ادای دین کند، چرا که بی مردم، هنر هنرمند معنا پیدا نمیکند.»
این عضو کمپین در اینباره میگوید: «البته میتوان با ابزار هنر تجارت کرد اما آنها که نسبت به شرایط فرهنگی، هنری و اجتماعی بیاعتنا یا غافل هستند را تاجر هنر بنامیم، صحیحتر است چون هنرمند حقیقی خود را از مردم و جامعه جدا نمیداند و هنر فروشی نمیکند.»
این گرداننده صفحه کمپین «درخواست از هنرمندان برای شکستن سکوت»، درباره ایدههای دیگر و فعالیتهای آینده این کمپین نیز میگوید: «فکرها و ایدههایی مطرح شده است اما به دلیل اینکه گردانندگان کمپین، هر کدام گرفتاریهای زیادی دارند، این ایدهها هنوز به انجام نرسیدهاند.»