عرصه سوم: پس از ناپدید شدن سه کوهنورد ایرانی در ارتفاعات “برودپیک “، کمپینی در برای نجات جان این سه کوهنورد از سوی تعدادی از فعالان مدنی در فضای مجازی شکل گرفته است که هدف از آن فشار بر مسئوولان رسمی و ترغیب سایر فعالان مدنی برای پیگیری عملیات نجات است.
آیدین بزرگی ، پویا کیوانی و مجتبی جراهی پس از صعود موفقیت آمیز به این ارتفاع بلند در رشته کوههای هیمالیا هنگام فرود ناپدید شدند. بدنبال این حادثه، ستادی برای نجات جان این سه کوهنورد در ایران و پاکستان تشکیل شد و تعدادی از کوهنوردان پاکستانی، ایرانی و اروپایی در عملیات نجات مشارکت داشته اند اما آخرین اخبار و گزارشها حکایت از شکست این عملیات داشته است.
باشگاه کوهنوردان آرش امروز پنج شنبه سوم مرداد در اطلاعیه ای اعلام کرد با موافقت خانواده کوهنوردان عملیات جستجو خاتمه یافته است اما کمپین همچنان تلاش می کند تا عملیات نجات متوقف نشود. کمپین با انتشار لحظه به لحظه آخرین گزارشها از پیگیریهای صورت گرفته تلاش کرده نگذارد این حادثه به فراموشی سپرده شود. فعالان کمپین امیدوارند که با افزایش تلاشها و پیگیریها و در اختیار گذاشتن امکانات بیشتر بتوان جان این کوهنوردان را نجات داد.
اعضای این کمپین همچنین از عملکرد ستاد پیگیری این موضوع و همچنین فدراسیون کوهنوردی کشور انتقادات شدیدی داشته اند. کمپین ابتدا گزارش رسمی ستاد را از عملیات نجات منتشر کرده است. در این گزارش آمده است:” روز یکشنبه بعد از گشتن در ارتفاع 3500 متری (آخرین ارتفاعی که آیدین به اشتباه اعلام کرده بود) و عکسبرداری از زوایای مختلف، پس از بررسی های توماس لامل، نظر او بر این بود که امیدی نیست و باید برای دوستانمان شمع روشن کنیم.روز دوشنبه، بعد از 2روز، بالاخره مختصات آخرین تماس آیدین مشخص شد. ارتفاع 7580 متر، این بار هم تنها کسی که قصد کمک داشت، توماس لامل بود که برای سه شنبه مرحله دوم عملیات جستجو رو در نظر گرفت، اما اظهار داشت که این عملیات نجات نیست، فقط جهت پیدا کردن اجساد حرکت می کنند.روز سه شنبه، توماس لامل بعد از پرواز با بالگرد (که شاید اوج تکنولوژی هوایی در پاکستان بود) به ارتفاع 6300 متری رفت و پس از بررسی، مجدد اعلام کرد که بچه ها مردن و اجساد آنها را باید بعد از 6روز بارش برف و طوفان گشت تا شاید پیدا کرد.”
کمپین سپس در انتقاد از این وضعیت به پرسشگری روی آورده است. یک فعال کمپین می پرسد:” چرا توماس لامل؟ هیچ کس دیگه ای قادر نبود عکس ها را نگاه کند؟ هیچ کس قادر نبود سوار اسباب بازی پرنده پاکستان شود و به ارتفاع برود.توماس لامل می گوید بچه ها در ارتفاع 7500 متری به دلیل کم آبی، قطعا مرده اند. توماس لامل هنوز هم پافشاری می کند که عملیات پیدا کردن اجساد هم با پای انسان باید انجام شود و نه ابزار هوایی، از پنج شنبه گذشته تا به حال می شد 2بار از مسیر ایران به قله رسید، تا قبل از امروز 4شنبه هم که هوا خیلی نامساعد نبود. ضمنا گفته شده که دو باربر ارتفاع به قله رفتند و پرچم ایران را در آنجا دیدند و مسیر ایران را ثبت کرده اند.”
فعال دیگری پس از انعکاس اطلاعیه فدراسیون کوهنوردی از آن انتقاد می کند. این فدراسیون در اطلاعیه خود نوشته است:” پس از تلاش قابل توجه اعضای این تیم در مرحلهی صعود، به محض اطلاع از حادثهی پیش آمده در مرحلهی فرود، فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی به رغم اینکه نقشی در سازماندهی و اعزام این تیم نداشته است با عنایت به جایگاه خود و مقتضیات اخلاقی و انسانی و نیاز کوهنوردان کشورمان به پشتیبانی؛ با تمام توان، ظرفیتها و ارتباطات خود در راستای پیشبرد امور مربوط به جستوجو، امداد و نجات اعضای این تیم اقدام نموده که مشروح آن در پایگاه خبری فدراسیون طی روزهای گذشته منعکس گردیده است” اما کمپین معتقد است که فدراسیون واکنشی ضعیف و دیرهنگام به این سانحه نشان داده است و می نویسد: ! پس فدراسیون پس از چند روز سکوت فقط به توجیه این پرداخته که کوهنوردان به دلیل خودسری و توجه نکردن به ایرادات این فدراسیون دچار مشکل شده اند! دست آخر هم تلاش های چند روزه ی رایزن فرهنگی ایران ، سفارت ایران، متخصصان آلمانی و اروپایی و همه شما دوستان و دل نگرانان کوهنواردان مفقود شده را به حساب خود گذاشته اند. “
اما یک فعال دیگر در این کمیپن حکایت دیگری را از رابطه کوهنوردان و نهادهای مدنی متعلق به آنان با فدراسیون کوهنوردی تصویر کرده است. وی که روزنامه نگار و مستند ساز در تلاش برای ساخت فیلمی است که بخشی از آن را در صفحه فیس بوک کمپین منتشر ساخته است. وی می نویسد: “بخشی از فیلمی که به زودی خواهم ساخت . فیلمی که می خواهد روایتگر قصه ی تلخی باشد که چطور منافع … یک عده ی معدود در سیستم دولتی ورزش کوهنوردی ایران ، جوانان ما را این چنین به مسلخ می فرستد . جوانانی که پر از توانایی و شور و انگیزه اند! .. پر از رشادت و پهلوانی… آنچنان که “آیدین بزرگی” همین که عکسش روی این ویدئو ست ، در یکی از آخرین تماسهایش با پایین کوه پشت بیسیم به سرپرست می گوید: حتی فکرش را هم نکن که کسی را که راه نمی تواند برود اینجا تنها بگذارم و برگردم! .. و همین کار را هم می کند”. وی در نوشته خویش همچنین گفته است:” در آنسوی داستان … و منفعت طلبانی مثل رئیس فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی قرار دارند که پول هلیکوپتر اعزام شده را از خانواده ی قربانیان می گیرد! هر خانواده هفتصد دلار!!!! .. یکی جانش را آن بالا برای دوستش می گذارد بی آنکه مسئولیت چیزی را داشته باشد و یکی اینجا که لقب … به نام مسئول را یدک می کشد ، هنوز خون در بدن این جوانان خشک نشده ، بیانیه می دهد که فکر نکنید که ما مسئول چیزی هستیم! اینها که از ما مجوز نگرفته اند! اگر هم کاری برایشان کرده ایم (چند تا تلفن مثلا به اسلام آباد زده اند!) از سر انسان دوستی و خیر خواهی بوده! …”
فعالان مدنی در ایران در هر شاخه ای صریح، بی باک و با سرعت عمل بالاهستند. کمپینهایی که نشان از پتانسیلهای بالای جامعه مدنی ایران دارند.چنین کمپینهایی گرچه بیشتر در فضای مجازی شکل می گیرد اما همواره ازاثرگذاری بالایی برخوردار بوده است و این کمپین یکی از نمونه های آن می تواند باشد. در عین حال این فعالان بخاطر همین نوع فعالیتها نیز که صرفا برای نجات جان همکاران یا دوستان خود صورت می گیرد و فاقد هر نوع انگیزه سیاسی است دچار مشکل و متحمل پرداخت هزینه می شوند.
محمدرضا سرداری