یادی از وانگاری ماتای: «من آن مرغ مگس خوارم.»
در این فیلم، وانگاری ماتای، برنده جایزه نوبل، داستان یک مرغ مگس خوار را تعریف می کند که بیشه ای را از نابودی نجات می دهد، در حالی که دیگر حیوانات کناری ایستاده اند و ابعاد بزرگ مشکل آنها را در جایشان میخکوب کرده است.
«باور من همیشه این بوده که، فرقی نمی کند که شب چقدر تار و تیره است، چون پایان آن همواره روشن است، و این حقیقت همان چیزی است که باید کانون توجه و تمرکز ما باشد.»
– پروفسور وانگاری ماتای
نوشتاری از عرصه سوم به یاد پروفسور وانگاری ماتای که به تازگی در اثر ابتلا به بیماری سرطان تخمدان درگذشت.
برای بسیاری از ما، او در چهارچوب یک قهرمان می گنجد، کسی که ابعاد مشکلات هرگز او را دلسرد نمی کرد. به قول یکی از همکاران عرصه سوم:
«تصور اینکه پروفسور وانگاری ماتای دیگر در میان ما نیست خیلی سخت است. در حالی که خیلی از جوانتر ها در مقابل مسائل و مشکلات شانه خالی می کنند، انگاری که وانگاری ماتای اصلاً 71 ساله نبود. با این همه، کسانی هستند که ما فقدانشان را حتی در خیال خود هم بر نمی تابیم. برای من، ماتای یکی از این آدمهاست.»
وانگاری ماتای مؤسس جنبش «کمربند سبز» بود. او در سال 1977، در واکنش به تخریب محیط زیست جنبش فوق را راه انداخت. حرکت ماتای با درختکاری آغاز شد. او، خود، در این باره نوشته است:
تجربیات و مشاهداتم من را به این باور رسانده است که تخریب فیزیکی زمین ما را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. اگر ما در یک محیط زیست بیمار زندگی کنیم – جایی که آب آلوده است، هوا پر از دوده و گازهای سمی است، خوراک ما آغشته به فلزهای سنگین و پسماندهای پلاستیکی است، یا خاک در عمل «غبار» است – این همه به ما آسیب می رساند و سلامتی ما را ذره ذره نابود می کند و مشکلات جسمی، روانی و روحی برای ما به بار می آورد. انحطاط محیط زیست در واقع، انحطاط خود ماست.
عکس این قضیه هم صادق است. روند یاری رساندن به زمین و درمان آن، یاری رساندن به خود ماست. اگر امروز می بینیم که کره زمین از نبود خاک حاصلخیز و تنوع زیستی در رنج است یا خشکسالی و بیابان زایی رمق سیاره مان را از او گرفته است، و اگر به دنبال این هستیم که آنچه را از دست رفته بازیابیم – مثلاً از طریق احیای جنگل ها – زمین هم، در مقابل، ما را در تلاش نجات بخشمان یاری خواهد کرد.
وقتی بتوانیم خوراک سالم تر و دستکاری نشده بخوریم، وقتی هوای پاک تنفس کنیم و آب زلال بنوشیم؛ وقتی خاک سبزیجات و غلات سالم را به فراوانی به ما ارزانی می دارد، طبیعتاً بیماری های ما و زندگی نا سالممان بهبود خواهند یافت. همان شیوه هایی که در درمان زمین کاربرد دارند برای بهبود ما نیز سودمند اند. ما می توانیم همانطور که خود را دوست می داریم زمین را نیز دوست داشته باشیم؛ می توانیم سپاسگزار انسان بودنمان باشیم و، در عین حال، برای نعمت های زمین نیز شکر گزار باشیم. می توانیم برای بهبود شرایط خود گام برداریم و، در همان حال، این بهبودی را برای زمین نیز بخواهیم. خدمتگذار نوع بشر باشیم، و برای زمین نیز داوطلبانه خدمت کنیم.
زمانی که از حقوق بشر، جامعه مدنی، آزادی، آزادگی، عدالت و مواردی مشابه سخن می گوییم، تصاویری که به همراه این مفاهیم در ذهنمان ظاهر می شوند چهره هایی از چند انسان هستند. همیشه به مهاتما گاندی، دکتر مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا می اندیشیم و در کنار آن تحولات ناشی از فعالیت چنان افرادی را سریع و «یک شبه» می انگاریم. به این ذهنیت عادت کرده ایم که تحولات را می توان به سرعت میسر ساخت و تنها ظرف چند سال به طور کامل درک و تجربه کرد. آنچه این میان فراموش می کنیم این حقیقت است که گاندی دهه ها کوشید که هندوستان را از زیر سلطه استعمار آزاد کند، که تلاش دکتر کینگ تجسم قرن ها محرومیت از حقوق شهروندی رنگین پوستان بود و ماندلا 27 سال در سلول زندانی در «جزیره روبن» در حبس به سر برد. تلاش این انسان ها و آنچه برای نیل به هدف مورد نظرشان انجام دادند به خوبی ثبت و ضبط شده است. اما دست آخر، آنچه که در ذهن ها ماندگار شد و آنچه باعث شد که این افراد را در دل عزیز بداریم و یادشان را ارج نهیم، نتیجه تلاشهایشان بوده است.
امروز نتایج کوشش های چنان افرادی برای ما کاملاً ملموس است: هند استقلال خود را یافت، در ایالات متحده آمریکا قانون حقوق مدنی جدیدی نگاشتند و اهالی آفریقای جنوبی از شر آپارتاید رها شدند.
کار پروفسور ماتای نیز ادامه دارد. از سال 1977 که او فعالیتش را آغاز کرد و جنبش «کمربند سبز» را بنیان گذاشت، که حرکتی برای کاشت میلیون ها اصله درخت در کشور کنیا بود. جنبش درختکاری «کمربند سبز» با هدف تأمین هیزم برای پخت و پز زنان روستایی، علوفه برای دامها و محیط زیستی سالمتر پیگیری شد و تا به امروز بیش از 47 میلیون اصله درخت در چهارچوب این جنبش کاشته شده و بسیاری دیگر نیز هر روزه کاشته می شوند.
کارهای ماتای، اما، به درختکاری در کنیا محدود نشد. او و جنبشی که راه اندازی کرد تمرکز خود را بر روی حقوق زنان، توانمند سازی شهروندان، آگاهی زیست محیطی، سواد آموزی، پایداری منابع طبیعی، برابری، عدالت و شیوه درست حکومت قرار دادند. و مجموعه فعالیت ها ی او مرزهای میهن ماتای و اطرافیانش را در نوردید. وب سایت جنبش کمربند سبز تنها به برشمردن بخشی از کارهای اجرایی او، در دیگر نقاط جهان، اکتفا می کند:
در سال 2005، ده دولت آفریقای مرکزی وانگاری ماتای را به عنوان سفیر حسن نیت در امر جنگل حوزه رود کنگو منصوب کردند، او درهمان سال سمت ریاست شورای اتحادیه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آفریقا (ECOSOCC) را نیز پذیرفت.
درسال 2006 پروفسور ماتای مبتکر تأسیس گروه زنان نوبل شد و برای طرفداری و بسط عدالت، برابری و صلح در جهان این گروه را، به همراه پنج زن دیگر برنده جایزه صلح نوبل، بنیان گذاشت.
در سال 2006 پروفسور ماتای به برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) ملحق شد و برنامه ای برای کاشت یک میلیارد اصله درخت در سراسر جهان را پایه گذاری کرد. هدف این برنامه، ظرف کمتر از یک سال محقق شد؛ و هم اکنون تعداد درخت های کاشته شده به رقم 14 میلیارد اصله رسیده است.
در سال 2007 پروفسور ماتای (به همراه پال مارتین، نخست وزیر پیشین کانادا) به سمت مدیریت مشترک صندوق جنگل حوزه رود کنگو، طرحی پیشنهادی از دولت های بریتانیا و نروژ، برگزیده شد. در سال 2009 او توسط بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، به عنوان سفیر صلح این سازمان معرفی شد.
در سال 2010، پروفسور ماتای به عضویت هیئت امنای «شرکت تحصیلات زیست محیطی جنگل کارورا» درآمد. وی همان سال، با همکاری دانشگاه نایروبی، مؤسسه مطالعات صلح و محیط زیست وانگاری ماتای (WMI) را تأسیس کرد. این مؤسسه پژوهش های دانشگاهی – برای نمونه در زمینه استفاده از اراضی، جنگلداری، کشاورزی، چالش های مربوط به منابع طبیعی و مطالعات صلح – و رویکرد جنبش «کمربند سبز» و اعضای آن را در یک نقطه گرد می آورد.
باید توجه داشت که فهرست دستاوردهای وانگاری ماتای بسیار طولانی تر از این چند مورد است و دامنه تأثیر کارهایش مسحور کننده. به تمامی موارد فوق این حقیقت را نیز اضافه کنید که او به عنوان یک «زن» فعالیت کرد – زنی از یک کشور فقر زده، جایی که فشار مرد سالاری می توانست هر زن دیگری را از پافشاری بر حقوق خود و یاری رساندن به جهانیان باز دارد. شاید از همین روست که وانگاری ماتای در میان همه فعالان مدنی و حقوق بشر جایگاه ویژه خود را دارد.
امروز، شاید پروفسور ماتای ما را ترک کرده باشد، اما آرمان های او، راه حل های او برای مشکلاتی که پیش روی ما قرار دارد و، نیز، حجم کارهایش – که باعث غنی تر شدن زندگی همه ما در سراسر جهان شده – همه و همه برای ما به یادگار مانده است؛ و اکنون نوبت ماست که راه او را ادامه دهیم.
«ما نمی توانیم خسته شویم یا اینکه کوتاه بیاییم. وظیفه ما در قبال نسل های کنونی و آینده بشر و نیز انواع دیگر موجودات این است که برخیزیم و به راه افتیم!»
– پروفسور ماتای