نعیمه دوستدار
نه آشنا دارد، نه پارتی، نه حقوق آنچنانی و نه امید به آینده، کجا باید حرفهایش را بزند؟ اصلا آیا کسی صدای او را میشنود؟ آیا چون فکر میکند کسی صدایش را نمیشنود باید سکوت کند؟
یک شهروند آگاه لزوما فعال حقوق بشر نیست؛ اما از مبانی حقوق بشر باخبر است و آن را میفهمد. میداند کجا این حقوق نقض میشود، اما جایی ندارد که به زیرپاگذاشتن حقوق خود و دیگران اعتراض کند. ستون ارتباط با خوانندگان روزنامهها، یک دریچه اطمینان برای گردانندگان رسانهها است، تا به بهانه فرصت دادن به مخاطبان، چهره انتقادپذیری از مسئولان نشان دهند، اما برای شهروندی که پاسخی درخور از مقامات نمی شنود، یک بلندگوست؛ یکامکان تابلکه صدایش بلندتر شنیده شود. برای منعکس کردن درددل ها و اعتراضات مردم این هفته هم به سطرهای این ستونها در مطبوعات ایران سرک کشیدهایم.
تناقضات در برنامه افزایش جمعیت كشور
یکشهروند تهرانیدرباره موضوع داغ افزایش جمعیت در ایران گفته:“وقتی مسئولین به درستی از پیرشدن جمعیت كشور در آینده و ضرورت افزایش جمعیت كشور سخن میگویند، تصمیمات اقتصادی دولت محترم كه موجب آشفتگی بازار سكه و ارز شده است، با استراتژی افزایش جمعیت تناقض دارد. زیرا در این آشفتهبازار تورم و گرانی، خانوادهها كمتر به فكر افزایش تعداد فرزندانشان میافتند.”
شهروندی هم با نام محمدیدرباره همین موضوع اظهارنظر کرده است: “بهتر است به جای اتخاذ سیاستهای تشویق افزایش جمعیت، مسئولان برای جوانان بیكار، گرانی مسكن، آمار بالای طلاق نسل جوان، تورم سرسامآور، اعتیاد و تكدیگری، ناامنی و جرم و جنایت، بیبندوباری و نمونههای بسیار دیگر در جامعه فكری بكند تا این ناهنجاریهای اجتماعی ریشهكن شود.”
خانم شهروندی دیگری به این طرح دولتی حسابی انتفاد کرده و نوشته: “یكی از كارهای عجیب و غریب دولت در روزهایی كه بیكاری جوانان تحصیلكرده، خانوادههایشان را به ستوه آورده و هزینههای دارو و درمان سر به فلك كشیده است و مستأجران به ستوه آمدهاند و نرخ ارز و سكه سیر صعودی دارد، اعلام جوایز و تسهیلات تشویقی برای افزایش جمعیت ایران است كه اگر اجرا شود، دیری نخواهد پائید كه جمعیت روستاها چنان افزایش یابد و سرریز شود كه دیگر حتی یك وجب جا برای زندگی در شهرها باقی نماند!”
یکخواننده روزنامه اطلاعاتهم میگوید: “دولت اعلام كرده است برای افزایش جمعیت كشور برای خانوادهها تشویقهایی درنظر گرفته كه از جمله اهدای سبد كالا و سكه طلا قابل ذكر است. از دولت محترم انتظار میرود قبل از اجرای این برنامه، به وعدههایی كه پیش از این داده است، مانند اهدای یك میلیون تومان به هر نوزاد ایرانی عمل كند، نه این كه همسرانی برای برخوردارشدن از وعدههای یادشده بی رویه صاحب اولاد شوند، اما بعدها ببینند نه تنها تسهیلات و امكاناتی دریافت نكردهاند، بلكه با عدهای فرزند بیكار و احتمالا سربار خانواده مواجه شدهاند!”
اكبر عابدی اشلقی هم شهروند دیگری است که درباره همین موضوع به مسئولان انتقاد کرده: “این كه مسئولان دولت محترم مدعی هستند تصمیمات دولتمردان در 20 سال قبل غلط بوده است كه بر لزوم كنترل جمعیت اصرار داشتهاند، چه تضمینی وجود دارد كه 20 سال بعد هم مسئولان آینده كشور به تصمیم امروز دولتمردان ایراد نگیرند كه موجب انفجار جمعیت و مشكلات بسیاری برای ملت شده است؟ آن هم در شرایطی كه منابع كشاورزی و امكانات رفاهی مردم در سالهای آینده باید متناسب با نیازهای آن دوران باشد تا مشكلاتی گریبانگیر مردم نشود.”
یا آشنا نداری یا پول خرج نمیكنی!
یکشهروند حقوقدان هم به موضوع فساد اداری در ایران اشاره کرده وریشه این مسئله را در رفاه عمومی دیده و گفته است: “در پاسخ خوانندهای كه از اظهارات برخی از مسئولان، مبنی بر اینكه فساد اداری در همه كشورها وجود دارد متعجب و متأسف شده بود، باید گفت در هر كشور به میزانی كه رفاه عمومی پایین میرود، فقر و نداری افزایش مییابد كه من در سالهای اقامت در كشورهای بلوكهای غرب و شرق، این موضوع را به عینه دیدم. در اروپای شرقی قبل از فروپاشی شوروی سابق، هر وقت كار یك نفر در ادارهای متوقف میماند، به او میگفتند یا در آن اداره دوست و فامیل ندارد و یا حاضر نشده است برای كارش پول خرج كند، كه متأسفانه این وضع كمابیش در ادارات ما هم دیده میشود! حال آنكه ملت ایران برای آن انقلاب كرده كه پارتیبازی و فساد از ادارات رخت بربندد و سلامت اداری و آرامش خاطر مراجعان و حق و عدالت جای آن را بگیرد.”
در تلفن به خط ارتباطی روزنامه اطلاعات از تبریز، شهروندی به روش رسانهای حکومت ایران در انعکاس مسائل اشاره کرده و آن را به موضوعات روز کشورکشانده: “در روزنامه اطلاعات نوشته شده بود كه ایران از حقوق بومیان كانادا دفاع میكند. كسی هست كه بگوید از حقوق بازنشستگان خودمان چه كسی دفاع میكند؟”
تلفنی دیگر به خط ارتباطیهمین روزنامه، باز هم به همین مسئله پرداخته: “صدا و سیما اخبار اقتصادی همه جای دنیا را به طور كامل پخش میكند، ولی اخبار اقتصادی ایران را اعلام نمیكند. الآن من نرخ بیكاری در اسپانیا، ایتالیا و خیلی از كشورها را میدانم ولی از نرخ بیكاری كشور خودمان اطلاعی ندارم!”
زیر شکنجه گرانی
گرانی آنقدر بر مردم فشار میآورد که حجم زیادی از اعتراضهای آنها مربوط به این موضوع است. به عنوان مثال، مخاطبی که خود را مصرفكننده لبنیات معرفی کرده میگوید: “پیشنهاد میكنم همانطور كه جدول تغییرات روزانه سكهو ارز در جراید چاپ میشود، جدول قیمت لبنیات هم به چاپ برسد، به عنوان مثال معلوم شود قیمت كره 25 گرمی پاك 400 تومان شده است!”
فقطلبنیات نیست که گران شده؛ رب گوجهفرنگی هم گرانتر از قبل است و صدای محمد عسگری از کرج را درآورده: “گویا فقط اسم دلار و سكه بد در رفته است! قیمت رب گوجهفرنگی از هزار و 500 تومان به 3 هزار و 500 تومان رسیده است. مسئولان به فكر ارزاق اصلی مردم باشند.”
علی اكبر فرقانی از تهران برای روزنامه جمهوری اسلامی نامه نوشته: “مردم زیر بار گرانی درحال شكنجه شدن هستند. عدم رسیدگی به مشكلات معیشتی مردم و ضعفهای موجود، موجب شده قدرت خرید مردم كاهش یابد. برخی از مسئولان یا از حال و روز مردم عادی بیاطلاع هستند، یا اینكه خود را به بیخیالی زدهاند. كمر حقوق بگیران و اقشار ضعیف و كم درآمد جامعه زیر چرخ گرانی خم میشود. دفاع از حقوق مردم وظیفه نمایندگان در خانه ملت است كه امیدواریم به خوبی وظایف خود را در مقابل این گرانیها و رسالتی كه دارند به نحو شایستهای انجام دهند. رفع گرانی و نگرانی از مردم وظیفهای حساس و سنگین است.”
یك بازنشسته از قم هم به حقوق کم خودش اشاره کرده که در مقابل گرانیها دیگر از پس هزینههای زندگی بر نمیآید: “با حقوق چهارصد هزار تومانی، شما بگویید با داشتن داماد و … چطور امورات زندگی را بگذرانیم. ای كاش مسئولان نسبت به ترمیم حقوق ما بازنگری كنند.”
یك مادر دردمند از شهریار کرج اینها را به روزنامه اطلاعات گفته است:”با عدهای از خانمها برای مراسم مولودی در منزلی جمع شده بودیم و بیاغراق تمامی آنها از بیتفاوتی دولت محترم نسبت به افزایش قیمتها و فشاری كه به دلیل آن بر مردم وارد میآید گلایه داشتند و خواستار اقدامات قاطع دولت برای رفع مشكلات معیشتی مردم بودند. باور كنید به دلیل گرانیها، مدتی است كه صبحانه را از غذای روزانه فرزندان كوچكم در منزل قطع كردهام و طوری آنان را از خواب بیدار میكنم كه فقط وعده غذای ناهار را بخورند. مسئولان آنقدر نگویند در تحریم هستیم و مشكلات معیشتی مردم هم به همین دلیل است از این كه میبینم برخی از افراد آنقدر بریز و بپاش میكنند و آن وقت بچههایم سالی یكبار هم طعم میوه را نمیچشند، دلم برایشان به درد میآید و میسوزد.”
یک شهروند قمی هم با تلفن به خط ارتباطی اطلاعات از دلارهایی كه صرف واردات كالاهای لوكس میشود انتقاد کرده و پرسیده است: “چرا مسئولان ذیربط برای محدودساختن واردات، قوانین سفت و سخت تصویب و اجرا نمیكنند تا سیر و نخود و لوبیا هم وارد كشور نشود؟ دلارهایی كه باید صرف تأمین دارو و نیازهای اولیه مردم شود، متأسفانه به مصرف واردات كالاهای لوكس میرسد كه با آنها میتوان در شهرهای درجه 3 و 4 كشور كارخانه ساخت و اشتغال ایجاد كرد.”
گرانی و هدفمندی یارانهها
اعلام اینکه ممکن است فاز دوم هدفمندی یارانهها فعلا اجرا نخواهد شد، واکنشهایی را در میان محاطبان روزنامهها برانگیخته. نمونهاش یک نفر که باتلفن به خط ارتباطیاطلاعات، از اجرا نشدن فاز دوم هدفمندی یارانهها تشکر کرده: “از مسئولان بابت اجرا نشدن فاز دوم هدفمندسازی یارانهها تشكر میكنیم. گرانی طلا و ارز و كالاهای اساسی بهترین روش بالا بردن هزینهها بود و بدون دادن هیچ یارانه اضافهای، به این گرانیها دامن زده شد، بهطوری كه طی دو سه ماه اخیر برابر با چند دوره ریاستجمهوری بر قیمتها افزوده شد!”
یك شهروند رودباری هم ترویج كمفروشی را ارمغان اجرای نادرست قانون هدفمندی یارانه ها میداند و به روزنامه جمهوری اسلامی میگوید: “وقتی برای خرید اجناس مختلف وارد بازار میشوید، متوجه خواهید شد كه مقدار، حجم، وزن و یا كیفیت همه كالاهای مورد نیاز مردم كم شده و بر قیمت آن افزوده شده است و این از نتایج اجرای نادرست طرح هدفمندی یارانهها میباشد. البته همه میدانند هنگامی كه این طرح شروع شد، چند ماهی دولت به شركتهای تولیدی به صورت دستوری اجازه افزایش قیمتها را نداد و شركتهای تولیدی بهناچار یا شاید با چراغ سبز دولت قیمتها را ثابت نگه داشته و از مقدار، وزن، حجم و یا كیفیت كالاهای تولیدی خود كم كردند. چه كسی جوابگوی ترویج این عمل كمفروشی است؟ “