آیت الله احمد جنتی را شاید بتوان تنها مقام مسئول در نظام جمهوری اسلامی معرفی کرد که وقتی صاحب کرسی ای شده آن را به کس دیگری واگذار نکرده است. او دبیر مادام العمر شورای نگهبان،‌ عضو همیشگی مجلس خبرگان رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس دائمی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بوده و هست.



احمد جنتی فرزند هاشم در سال ۱۳۰۵ در روستایی به دنیا آمد که در آن مدرسه وجود نداشت. بدون درس و مدرسه از روستای لادان اصفهان، راهی مکتب خانه شد و از آنجا دروس حوزوی را شروع کرد. به نیمه های دروس سطح حوزه که رسید فکر کرد وقت مهاجرت از حوزه علمیه اصفهان به حوزه علمیه قم فرا رسیده است. با اینکه تک فرزند خانواده بود ولی پدرش با این مهاجرت مخالفت نکرد. در قم به شاگردی آیت الله خمینی پرداخت و نزد او و دیگر اساتید حوزه علمیه قم، تحصیل اش را ادامه داد.

جنتی کمتر در ردیف علمای مبارز دهه چهل و پنجاه، شناخته می‌شود. او سه بار توسط ساواک دستگیر می‌شود و برای مدت دو سال به اسدآباد همدان تبعید می‌شود. احمد جنتی در بیان فعالیت‌های انقلابی‌اش به سفرهای متعدد به شهرهای مختلف ایران برای معرفی چهره کمتر شناخته شده آیت الله خمینی میان علما اشاره می کند و می‌گوید: «این ما بودیم که به شهرستان‌ها می‌رفتیم و برای علما قصد و نیت امام (ره) را تبیین و روشن می‌ساختیم. تعداد ما اندک نبود. در ابتدا بسیاری با امام (ره) آشنایی نداشتند و باید معرفی می‌شدند مثلا این که ایشان از نظر فلسفی و عرفانی و علمی و اخلاقی چنین شخصیتی هستند. در ادامه حرکت انقلابی را توجیه می‌کردیم و در این روند فساد دستگاه حاکم، ضرورت برخورد با این دستگاه و... توضیح داده می‌شد.»





با تشکیل شورای نگهبان در سال ۱۳۵۹، با حکم آیت الله خمینی بر یکی از کرسی‌های شش گانه فقهای شورای نگهبان تکیه زد و دیگر این صندلی را به کسی واگذار نکرد. تا آیت الله خمینی زنده بود و چهره‌های مطرحی در شورای نگهبان حضور داشتند او کمتر به چشم می‌آمد و کمتر فرصت عرض اندام داشت. بیشتر وقت‌اش در قم می گذشت و امام جمعه موقت این شهر بود. اما با ترک این نهاد توسط افرادی همچون آیت الله صانعی، صافی گلپایگانی و … و با روی کار آمدن آیت الله خامنه‌ای، سکاندار اصلی شورای نگهبان شد. آیت الله جنتی با وجود کهولت سن، هنوز کرسی خود را در شورای نگهبان حفظ کرده و اخیرا در ۲۶ تیر ۹۸ برای یک سال دیگر دبیر شورای نگهبان شده است.

یک ویژگی ممتاز او را به مهره ثابت شورای نگهبان تبدیل کرد «اطاعت محض». شاید نمونه دیگری در نظام جمهوری اسلامی نتوانیم پیدا کنیم که کسی توانسته باشد ۴۰ سال تمام کرسی ریاست را حفظ کرده باشد ولی او به این مهم دست یافته است. آیت الله جنتی در خصوص این مهم می گوید: «رفتار من به گونه‌ایی نبود که موجبات نارضایتی رهبری را فراهم کند و شاید به این خاطر بوده که ضعفی و تخلفی نداشتم. من در زمان امام (ره) و زمان مقام معظم رهبری به تامین نظرات رهبری مقید بودم. در زمینه هایی که از نظرات رهبری بی اطلاع بودم جویای نظرات می‌شدم و همان در زمان امام(ره) و هم اکنون نظرات مقام معظم رهبری را در مسائل جویا می شوم به عبارت دیگر تابع امام (ره) و رهبری بودم. عمدتا در انتخابات مواردی بود که نمی دانستیم چه اقدامی انجام دهیم و کار برای ما ابهام داشت، از رهبری نظرات را جویا می شدم؛ این مسئله در خصوص موضع گیری ها نیز مطرح است. در خصوص موضع گیری ها با امام (ره) و رهبری هماهنگ بودم.»

با قدرت گرفتن او در شورای نگهبان،  دور تازه ای از قلع و قمع مخالفان و رقبا در انتخابات شروع شد رقبایی که این بار از جریان سیاسی موسوم به چپ بودند. برخورداری از حمایت قاطع رهبری این فرصت را به او داد تا اکثر اعضای مجمع روحانیون مبارز و بعدها چهره های معروف به اصلاح طلب را از مجلس پاکسازی کند. اکثریت قریب به اتفاق چهره های اثر گذار جریان چپ (مجمع روحانیون مبارز و گروههای خط امام) در انتخابات مجلس چهارم با امضای او رد صلاحیت شدند تا مجلس یک دست راست چهارم، عملکرد غیر قانونی او را صورت قانونی بخشید و نظارت شورای نگهبان در انتخابات را به نظارت استصوابی تبدیل کند. او سال ۱۳۷۱ از امامت جمعه قم به امامت جمعه تهران رسید و سمت دبیری شورای نگهبان را از آن خود کرد.

ویژگی دومی که او را به چهره محبوب بیت رهبری تبدیل کرد، «بی تعارفی او با دوست و دشمن» بود، به‌ طوری‌که در رد صلاحیت افراد حتی به دیگر اعضای شورای نگهبان هم رحم نکرد. رد صلاحیت رضا زواره ای و حجت الاسلام عباسی فرد عضو حقوقدان شورای نگهبان نمونه‌ای از بی تعارفی‌اش با دوست و دشمن است. اگرچه تیغ رد صلاحیت‌اش بیشتر بر تن اصلاح طلبان و منتقدان حکومت نشسته ولی تعداد اصولگرایانی که با امضای او رد صلاحیت شده اند هم کم نبوده اند.

تعریف‌اش از التزام عملی به اسلام، اسلام بیت رهبری است ولاغیر. هر کس کوچکترین زاویه ای با رهبری داشته باشد، از نظر احمد جنتی، اسلام‌اش زیر سوال است. به باور احمد جنتی التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه یعنی اطاعت محض و بی چون و چرا از رهبر ایران.

شورایی که او سال‌ها بر ریاست اش تکیه زده است وظیفه تطبیق قوانین مصوب مجلس با اسلام و قانون اساسی را دارد ولی از نظر او تنها روایت آیت الله خامنه‌ای از اسلام و قانون اساسی ملاک عمل است. چرا که جایگاهی فرا قانونی و الهی برای ولی فقیه قائل است و همین اعتقاد را رمز بقایش در سیستم حکومتی می‌داند. هر گونه ورودی به نهادهای تحت امر رهبری را فقط با امضای او مجاز می داند و هیچ حقی برای مجلس قائل نیست که در این حوزه قانونی وضع یا قانونی را اصلاح کند. رد مصوبات مجلس در حوزه نهادهای تحت امر رهبری، به کرات رخ داده است. رد مصوبه مجلس ششم در واگذاری ۵ درصد از درآمدهای صدا و سیما، از محل فروش آگهی تبلیغاتی، قبل از پخش مسابقات ورزشی، به فدراسیون مرتبط به دلیل مخالفت با شرع، شاهکار شورای نگهبان به ریاست احمد جنتی در دفاع از اسلام و قانون اساسی است.





احمد جنتی پیش از آنکه با حکم آیت الله خمینی راهی شورای نگهبان شود و با دیگر اعضای شورا در اتاق مخصوص شاه در مجلس، شورای نگهبان را تشکیل دهند، ، به دستور آیت الله مطهری عضو شورای انقلاب، به خوزستان رفته بود تا هم ریاست دادگاه انقلاب این شهر را عهده دار شود و هم امامت جمعه اهواز را برعهده بگیرد بی آنکه سابقه قضاوت داشته باشد. او البته با پیروزی انقلاب در دادگاه انقلاب تهران مشغول به کار شده بود ولی هنوز اول راه بود که رئیس دادگاه انقلاب خوزستان شد. احمد جنتی در خصوص این ماموریت می گوید: «دوره ای ندیده بودم تجربه قضاوت هم نداشتم ولی اصول کلی را می دانستیم و این امر مسلم بود که افراد رژیم باید محاکمه شوند؛ این محاکمه تابع مقدار جرم آن ها بود؛ افراد رژیم سابق به صورت برخی زندان، برخی شلاق و برخی اعدام محاکمه می شدند. در برخی مسائل نیز با امام (ره) در ارتباط بودیم. برخی جاها می‌ماندیم مثلا من از حضرت امام سؤال کردم که ما چه کسانی را می‌توانیم اعدام کنیم، ایشان مطلبی فرمودند و گفتند این گونه کار کنید. خیلی وقت‌ها زیر نظر ایشان عمل می کردیم.»

آیت الله جنتی اولین بار نماز جمعه را در دانشگاه اهواز می‌خواند و سپس در سال ۱۳۶۱ با ترور آیت الله اشرفی امام جمعه کرمانشاه، همزمان به این استان نیز سفر می‌کند و ریاست دادگاه انقلاب کرمانشاه و امام جمعه این شهر می‌شود. ولی کماکان پایگاه او و منطقه نفوذش خوزستان بود به همین دلیل نیز در انتخابات دوره اول و دوم مجلس خبرگان از استان خوزستان کاندیدا و به این مجلس راه می‌یابد. 

جنتی از دوره سوم حوزه انتخابیه خود را از خوزستان به تهران تغییر داده و به نمایندگی از مردم استان تهران کرسی خود را در مجلس خبرگان حفظ کند.

در دوره چهارم مجلس خبرگان وقتی آیت الله مهدوی کنی رئیس وقت مجلس خبرگان دچار کسالت شده و تداوم ریاست‌اش بر مجلس خبرگان با اما و اگر همراه می شود، آیت الله جنتی به عنوان یکی از گزینه‌های ریاست این مجلس مطرح می‌شود ولی خودش را مناسب این پست نمی‌داند و می‌گوید: «نخیر ممکن نیست من کاندیدای ریاست مجلس خبرگان شوم؛ من به درد این کار نمی خورم و به من هم گفتند گفتم من آمادگی برای این کارها ندارم. انشاالله خداوند آقای مهدوی را شفا عنایت کند.» با فوت آیت الله مهدوی کنی مدتی آیت الله هاشمی رفسنجانی و مدتی آیت الله محمد یزدی کرسی ریاست مجلس خبرگان را عهده دار شدند تا دوره پنجم مجلس خبرگان فرا رسید.

در انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان،‌ در سال ۱۳۹۴، برای اولین بار فضای انتخابات دو قطبی شد یک طرف میدان لیست اصولگرایان قرار داشتند با سرلیستی جنتی، یزدی و مصباح یزدی و طرف مقابل طرفداران آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار داشتند. لیست حامیان هاشمی رفسنجانی موفق شد ۱۴ کرسی از ۱۵ کرسی تهران در مجلس خبرگان را از آن خود کند و تنها احمد جنتی از لیست مقابل به مجلس خبرگان راه یافت ولی همان یک نفر کافی بود تا با حمایت اکثریت مجلس بر کرسی ریاست این مجلس تکیه زند. احمد جنتی دبیر مادام العمر شورای نگهبان، حالا صاحب منصب جدیدی شده بود به نام ریاست مجلس خبرگان رهبری، کسی که از روز اول تاسیس این مجلس در آن عضویت دارد و هنوز در سن ۹۳ سالگی عضو و رئیس مجلس خبرگان است.  




پایداری در پست و مقام برای احمد جنتی محدود به ریاست مادم العمرش بر شورای نگهبان یا حضورش در مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست، او بیش از سی سال است که ریاست شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی را برعهده دارد. با وجود اینکه بالاترین سمت را در این نهاد به ظاهر فرهنگی، بر عهده دارد و سالانه میلیاردها تومان از بودجه کشور (۳۴ میلیارد بودجه این نهاد در سال ۱۳۹۸ است) را تحت عنوان سازمان‌اش دریافت می کند ولی جدی ترین منتقد فضای فرهنگی کشور نیز هست، بی آنکه نقشی برای خود در شکل گیری چنین فضایی قائل باشد.

جنتی در سال ۱۳۹۴ ریاست ستاد امر به معروف را عهده دار شده بود و آن را در سال ۹۷ به صدیقی امام جمعه تهران واگذار کرد تا علاوه بر ترک امامت جمعه تهران، از این ستاد نیز کناره گیری کرده باشد.




در میان چهره هایی که در بیان با حقوق بشر سر آشتی ندارند، احمد جنتی یک شخصیت ممتاز به حساب می‌آید. جمله معروف اش که می‌گوید «پیروان سایر ادیان هستند که در زمین می چرند و فساد می کنند.» اعتراضات گسترده‌ای را به همراه داشت. خطبه هایش در نماز جمعه تهران، همواره با موردی از تهاجم به حقوق بشر همراه است.

آنطور که در رسانه ها آمده حداقل یکبار در جریان انتخابات مجلس ششم، با شکایت مصطفی تاجزاده رئیس وقت ستاد انتخابات کشور روبرو شده و یکبار وقتی اتهام دریافت کمک میلیاردی از عربستان را به سران جنبش سبز وارد کرد با شکایت مهدی کروبی روبرو شد ولی نه تنها به هیچ کدام از این شکایت ها رسیدگی نشد بلکه شاکیان اش به زندان و حصر خانگی محکوم شدند. تاریخ نشان داده که او مصونیت قضایی مطلق دارد و کسی نمی تواند او را به محکمه ای بکشاند. حال آنکه قانون اساسی همه مردم و حاکمان جمهوری اسلامی را در برابر قانون برابر دانسته است.

جنتی معتقد است هر قاضی عادلی اگر مسئولیت محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی را عهده دار می شد برای آنها حکم اعدام صادر می‌کرد. او در این خصوص می‌گوید: «در هیچ کشوری با افرادی که در مقابل نظام می‌ایستند (نه در مقابل رئیس جمهور یا وزیر یا قاضی بلکه در مقابل نظام ایستادند) این گونه رفتار نمی‌شود؛ بنابراین منت سرشان گذاشتند و به هر دلیل که هر اسمی رویش بگذارند از جمله به دلیل لطف و مهربانی اسلامی تخفیف قائل شدند. و الا هر جای دیگر این ها را درجا اعدام می‌کردند. زمانی که ما در دادگاه انقلاب فعالیت می کردیم، بعضی را شک می‌کردیم که باید اعدام کنیم یا نه امام (ره) می‌فرمودند در خصوص کسی که جرم او مسلم است نباید معطلش کرد؛ زمانی که موسولینی را به دادگاه آوردند قاضی پرسید اسمت چیست جواب که داد دستور اعدام او را صادر کردند چرا که جرم وی مسلم بود؛ تنها نیاز به شناسایی بود که فرد را اشتباهی نیاورده باشند. نظر امام این گونه بود. این گونه باید همان موقع اعدام می شدند اما نشدند.»




احمد جنتی همواره یکی از پنج مهره کلیدی جمهوری اسلامی بوده و کنار رهبر، روسای قوای سه گانه می‌نشسته است. او که کارش را از ریاست دادگاه انقلاب خوزستان شروع کرده، ۴۰ سال است حضور مستمر در قدرت دارد. جنتی همواره به طور همزمان چندین مسئولیت مهم داشته و دارد. اهم پست های اجرایی او به این شرح است:

  • رئیس مجلس خبرگان (دوره پنجم) و عضو مجلس خبرگان از روز اول تاکنون
  • دبیر شورای نگهبان از سال ۱۳۷۱ تاکنون و عضو شورای نگهبان از روز اول تاکنون
  • عضو حقوقی و حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام از روز اول تاکنون
  • عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
  • رئیس سازمان تبلیغات اسلامی
  • دبیر شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
  • نماینده آیت الله خمینی و خامنه ای در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان
  • امام جمعه اهواز، کرمانشاه، قم و تهران
  • عضو شورای پشتیبانی جنگ
  • رئیس دادگاه انقلاب خوزستان و کرمانشاه
  • عضو شورای بازنگری قانون اساسی
  • عضو هیات موسس جامعه الزهرا (حوزه علمیه دختران)
  • رئیس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر
  • نماینده رهبر ایران در کمک رسانی به مردم بوسنی و هرزگوین



پدر همسرش آیت الله مظاهری از علمای اصفهان بود. علی جنتی پسر آیت الله جنتی مدعی است محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران مدتی در اصفهان شاگرد آیت الله مظاهری بوده است.

همسر اول آیت الله جنتی، صدیقه مظاهری، در سال ۱۳۹۴ به دلیل کهولت سن درگذشت. آیت الله جنتی از او چهار پسر داشت که اولی عضو سازمان مجاهدین خلق بود و پس از مدتها زندگی مخفی در سال ۱۳۶۱ کشته شد (اعدام شد.) سایت انتخاب در بیان این ماجرا می نویسد: «محمدحسین جنتی فرزند آیت‌الله جنتی است که از سالهای پیش از انقلاب به عضویت سازمان مجاهدین خلق در آمد. وی به همراه این سازمان به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت؛ او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی پس از مواضع خصمانه این سازمان منافق علیه نظام اسلامی، از آنان جدا نشد و به مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی پرداخت؛ از آنجا که پس از اعلان جنگ مسلحانه سازمان منافقین علیه جمهوری اسلامی، برخورد با آنان در دستور کار قرار گرفته بود، برخورد با افرادی مانند محمدحسین جنتی نیز از همین موارد بود؛ اما، آیت‌الله جنتی هیچ دخالتی در این امر نکرد تا نظام به وظیفه خود عمل کند؛ در نتیجه فرزند وی در درگیری با پاسداران انقلاب اسلامی کشته شد و حضرت آیت‌الله از بابت این برخورد نظام انقلابی، خم به ابرو نیاورد. حتی گفته می‌شود که فرزند ایشان، نه در درگیری، که با حکم دادگاه به اعدام محکوم شده و ایشان نیز سکوت کرده اند؛ و همچنین از برخی افراد روایت شده که آیت الله جنتی نذر کرده بوده که اگر پسرش حسین جنتی که فراری است و روند انقلاب را قبول ندارد دستگیر یا اعدام شود ۴۰ روز روزه شکر بگیرد»

عروس اش، فاطمه سروری، همسر حسین جنتی نیز عضو سازمان مجاهدین بود که پس از کشته شدن شوهرش از ایران گریخت و تا رده های بالای سازمان پیش رفت تا نهایتا در عملیات «مرصاد» یا «فروغ جاویدان» کشته شد. تنها نوه‌‌ای که از این پسرش برایش باقی مانده بود محسن بود که چند سال پیش به عنوان بسیجی فعال در گشت امر به معروف در سن جوانی کشته شد.

آیت الله جنتی در خصوص اعدام پسرش حسین می‌گوید: «ما به اسلام و انقلاب و نظام بیش از فرزند علاقه مند هستیم؛ فرزندی که راه خود را از ما جدا می‌کند طبیعی است که...»

پسر دیگرش علی، همواره بعد از انقلاب سمتی سیاسی برعهده داشته است. او شباهتی به پدر ندارد و علاقه‌اش به آیت الله هاشمی چهره‌ای تکنوکرات از او ساخته است. در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به سفیر ایران در کویت شد. او با انتخاب حسن روحانی و تایید مجلس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده گرفت ولی سه سال بعد مجبور به استعفا شد، استعفایی که بی ارتباط با انتقاد روحانیون از جمله پدرش از وضعیت فرهنگی کشور نبود هرچند او می گوید: «من فقط به ایشان (احمد جنتی) اطلاع دادم.».

دیگر پسرش «محمد» سالهاست در سازمان تبلیغات اسلامی کار می کند و به رتق و فتق امور پدر در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مشغول است. او متخصص برق است.

چهارمین پسرش «حسن» اما هیچ شباهتی به پدر و برادران اش ندارد. نه به سیاست مشغول است و نه به علوم حوزوی. او رشته نجاری را پیشه کرده و در زادگاه پدر به این حرفه مشغول است.

احمد جنتی در سن ۹۱ سالگی و پس از فوت همسر اول اش، مجدد ازدواج کرد. علی جنتی پسرش در این خصوص می گوید: «بعد از فوت مادر،‌ ازدواج کرده‌اند. چون سن ایشان بالاست و نیاز به مراقبت دارند. بعد از فوت والده، من یا برادرم باید شب‌ها در کنار ایشان می‌ماندیم یا ایشان را به منزل خودمان دعوت می‌کردیم که شب‌ها تنها نباشند و امکان مراقبت از ایشان فراهم شود. این وضعیت نمی‌توانست ادامه پیدا کند. باید فردی دائما از ایشان مراقبت می‌کرد. از این منظر معتقدم کار درستی انجام دادند.»

محمد حسن صادقی مقدم عضو حقوقدان شورای نگهبان در خصوص سبک زندگی آیت الله جنتی می گوید: «ایشان اهل نوافل روز و شب و.. هستند، اهل شنا هستند و آنچه كه ما می‌بینیم ایشان منزلشان پشت دفتر كارشان است. یك منزل قدیمی سرایداری است. همان در و پنجره‌های قدیمی و خانه كهنه ساخت كه خیلی ساده است و تجملی در آن دیده نمی‌شود زندگی می‌كنند. ساعت ۸ ایشان سركار هستند چه جلسه داشته باشند و چه نداشته باشند. نماز ظهر را می‌خوانند كه با این ساعت حدود ساعت ۱ می شود و بعد تشریف می برند منزل استراحت و ناهار و دوباره بعد از ظهر می آیند سركار، حدود ساعت ۳-۴ بعد از ظهر تا نماز مغرب را می‌خوانند و بعد به منزل می‌روند. و در واقع همیشه در دسترس هستند. پنجشنبه و جمعه هم در دسترس هستند. در موقع انتخابات نیز شبانه روزی كار می كنند و روزهای تعطیل هم وقت می گذارند.»