عرصه سوم: اعتراض به خشونتهای اخیر علیه بهائیان در ایران، برخی از مسئولین جمهوریاسلامی را به واکنش واداشته است.
از این رو جواد لاریجانی با حضور صدا و سیما به برخی از این اعتراضات پاسخ گفت اما اشارهای به این خشونتها نکرد.
علیرغم اعتراضات اخیر بهائیان به نقض سازمانیافته حقوقشهروندی آنان، محمد جواد لاریجانی برادر رئیس قوه قضاییه میگوید جمهوری اسلامی از بهائیانی که به قانون احترام گذاشتهاند، دفاع کرده است.
آقای لاریجانی این اظهارات را در پاسخ به گزارش اخیر احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران ارائه کرده است. وی می گوید احمد شهید نمی تواند بهائیت را به عنوان دین مطرح کند چون در قوانین ایران بهائیت جز اقلیتهای مذهبی به شمار نمی رود.
این در حالی است که دیان علائی، نماینده جامعه بینالمللی بهایی در ژنو هم در تشریح وضعیت بهاییان ایران در سال ۹۲ به دویچه وله گفته است در سال ۹۲ تعداد زندانیان بهایی بیشتر شده و در حال حاضر ۱۳۶ تن در زندان بسر میبرند.”ما شاهد دو حمله وحشیانه به بهائیان هم بودیم. در اواخر تابستان ۹۲ در شهر بندرعباس جسد عطاالله رضوانی را در ماشینش پیدا کردند که با ضرب گلوله کشته شده بود. یک ماه پیش هم حمله دیگری با کارد به خانواده قدرتالله مودی در بیرجند شد.”
به گفتهی آقای علائی پیگیری پلیس و دستگاه قضائی در بندرعباس و بیرجند هنوز به جائی نرسیده وعاملین کشتار و حملات پیدا نشده است. وی تأکید میکند نشانههایی وجود دارد که بخشی از دولتمردان ایرانی پشت این حملات بودهاند. وی افزوده: “وضعیت بهاییان پس از روی کارآمدن روحانی تغییری نکرد و منشور حقوق شهروندی آقای روحانی هم فقط اشارهای میکند به اقلیتهای شناخته شده و بهاییان که نامش در قانون اساسی برده نشده مد نظر نیست.”
برخوردهای خشونتبار با بهائیان منجر به نگارش و ارسالی شد که میتوان گفت در نوع خویش بیسابقه بوده است. پانصد فعال بهائی با ارسال نامهای برای مراجع تقلید شیعه، از برخوردهای صورت گرفته با این اقلیت شکایت کردند و از آنان خواستند تا این خشونتها را محکوم کنند.
در این نامه ابتدا اشارهای به اتفاقات رخ داده اخیر از جمله قتل یک شهروند بهایی در بندرعباس و مضروب شدن دو شهروند دیگر در بیرجند با ضربات چاقو شده است.
روز دوشنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۲ سه نفر از هموطنان بهایی در شهر بیرجند و در منزل شخصی خود مورد حمله و یورش فرد ناشناسی که صورت خود را پوشانیده بود، قرار گرفتند. پدر خانواده “قدرتالله مودی” از ناحیه شکم و پهلو، همسر او “طوبی سبزهجو” از ناحیه گردن و دختر خانواده “اعظم مودی” که دانشجوی موسسه علمی بهاییان است، با ضربات چاقو و یا خنجر به شدت مجروح گردیدند، به طوریکه پدر و مادر از شدت خونریزی بیهوش شد. ضارب نیز پس از مضروب ساختن، از صحنه گریخته و بر اساس این گزارشها تا کنون تعقیب و بازداشت نشده است.
فعالان بهائی خطاب به مراجع تقلید نوشتهاند:” ما ناظر و مشتاق پیگیریها وعدالتخواهی علی گونه شما حضرات آیات عظام ، مراجع عالیقدر و فضلا و علمای اعلام در ارتباط با حفظ جان ، مال و ناموس هموطنان غیر مسلمانتان هستیم همانگونه که وقتی در حوزه حکومت علی بر یک بانوی یهودی ظلمی رفت ، فریاد زد : “اگر در این غصه جان ببازیم عجیب نیست. ما یقین داریم شما بزرگواران در آینده ای نزدیک این مظالم وارده به هموطنان بهایی و سایر دگراندیشان ایرانی را محکوم نموده و با درایت و عدالتخواهی از تمام توان خود در جهت کنترل تعصبات کور مذهبی ، استفاده خواهید کرد.”
پیرو این نامه، دو نامه دیگر نیز در محکوم کردن حادثه بیرجند منتشر شد. ابتدا زندانیان سیاسی زندان گوهردشت (رجایی شهر) بیانیهای در محکومیت این اتفاق صادر و سپس تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی نامه ای را خطاب به سران جمهوریاسلامی منتشر کردند.
زندانیان سیاسی گوهردشت نوشتند: “این گونه ترورها و وحشتآفرینیها که بیگمان از سوی افراد و یا گروههایی ترتیب داده میشود که هدفی جز ایجاد ارعاب و وحشت برای دگراندیشان ندارند، نباید از سوی دستگاههای مسئول نادیده انگاشته شود و یا با سهلانگاری روبرو گردد، به خصوص درحال حاضر که بحث از تدوین منشور حقوق شهروندی و رعایت حقوق تمامی شهروندان این کشور در میان است، پیگیری، معرفی و به مجازات رساندن تمامی کسانی که در این فجایع دست داشتهاند، میتواند معیاری برای در اثبات این مدعا باشد.”
در نامهی دیگری نیز که به امضای فعالان سیاسی و مدنی از جمله نسرین ستوده، محمد ملکی و محمد نوری زاد رسیده خطاب به رییس قوه قضائیه نوشته شده است: “ما امضاء کنندگان این نامه، خواستار بسط رویکرد حقوقی و قضائی بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصول هشتم و چهاردهم) هستیم. رویکردی که در آن نسبت به افراد غیر مسلمان وظیفه عمل به اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی را داریم و ضمن اظهار تاثر شدید از این گونه اعمال، خواستار رفع خشونتی هستیم، که با تنگتر شدن تنگ نظری ها ممکن است دامنگیر سایر هم میهنانمان گردد.”
نمایندهی جامعه بینالمللی بهایی در ژنو نیز از امضای این نامه استقبال کرده و گفته است که نگارش این نامه چند روز پیش از فرا رسیدن عید نوروز به جامعه بهاییان امید داده است.
اما مدتها بود که اخباری از بروز خشونت علیه بهائیان شنیده نمیشد. پیشتر خبر از محدودیتها و محرومیتهای تحصیلی، شغلی، تخریب گورستان و در مجموع نبود حقوق شهروندیشان بود. اما پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی شاهد اخبار مختلفی از رفتارهای خشونتبار علیه بهائیان هستیم. آیا این پدیده پیشتر نیز استمرار داشته ولی اخبار آن امکان انتشار نداشته و شرایط کنونی اجازه انتشار این اخبار را داده است یا این خشونتها پدیدهای جدید در دوران دولت جدید است؟