در سالهای اخیر سوگواره مطبوعات داشتیم نه جشنواره
رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران میانگین تیراژ مطبوعات نسبت به جمعیت کشور را ناخوشایند توصیف و تأکید کرد این وضعیت و چرایی آن باید بررسی شود.
ماشاءالله شمسالواعظین در حاشیه بیستمین نمایشگاه مطبوعات و در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، درباره وضعیت تیراژ مطبوعات امروز کشور اظهار کرد: «در حال حاضر تیراژ روزنامههای یومیه کشور به گفته معاون مطبوعاتی به نیم میلیون نسخه هم نمیرسد، معنای این موضوع این است که به نسبتِ جمعیت، سرانه مطبوعات در ایران برای مردم آماری حیرتآور را از منظر توسعهنیافتگی مطبوعات در مخاطبسازی به نمایش میگذارد.»
او افزود: «این آمار خیلی خطرناک است. باید آقایان این وضعیت و چرایی آن را بررسی کنند. باید بتوانیم بگوییم ما در غرب آسیا با توجه به اینکه کشوری کهن با ادبیات و فرهنگ ژرف هستیم و کتابها و خلاقیتهای ابداعی که در شعر و فرهنگ و رمان و همه چیز داریم، دارای بیشترین تیراژ مطبوعات هستیم، اما متاسفانه چنین چیزی اکنون وجود ندارد. در حالی که این جز از طریق گشودن بستر آزادی بیان و آزادی گردش اطلاعات میسر نخواهد شد.»
وی با اشاره به رشد کمّی نمایشگاه مطبوعات عنوان کرد: «فرد خوشبینی هستم و خوشحالم که رشد کمّی در کشور در عرصه مطبوعات در حال وقوع است.»
این مدرس ارتباطات در بخش دیگری از گفتوگو با ایسنا، از یک خوشحالی صحبت کرد که نمیتواند آن را پنهان کند و گفت: «خوشحالم از این که عنوان جشنواره مطبوعات حذف شده و جایش را نمایشگاه مطبوعات گرفته است. این عنوان هم سالمتر است و هم حرفهایتر. مطبوعات زمانی جشن میگیرند که دوران طلایی و شکوفاییشان را طی میکنند، ولی ما طی سالهای اخیر جشنواره مطبوعات نداشتیم، سوگواره مطبوعات داشتیم، یعنی هر سال سالگرد مرگ یک مطبوعه را برگزار میکردیم.»
شمسالواعظین با اشاره به اینکه «رشد کمّی در مطبوعات و رسانهها در این نمایشگاه زیاد میبینم، اما رشد کیفی نیاز به مطالعه، تحقیق، پژوهش و جمعآوری اطلاعات دارد که خیلی زمان میبرد.» اظهار کرد: «نمیدانم در یک سال اخیر با روی کار آمدن دولت روحانی چه اتفاق محتوایی و کیفی افتاده است، اما مسلما رشد کمّی عاملی است برای رشد کیفی.روزنامه نگاران ایران که از پنج سال قبل پلمب شده، از جمله خواسته های روزنامه نگاران در ایران است که در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز مورد تاکید و وعده حسن روحانی قرار گرفته بود، اما تاکنون اقدام موثری برای تحقق آن صورت نگرفته است.»
انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران سندیکای سراسری روزنامهنگاران در ایران است، که در مهرماه سال ۱۳۷۶ پس از روی کار آمدن محمد خاتمی تأسیس شد. این انجمن اما در تیرماه 87 و در زمان دولت محمود احمدی نژاد، توسط دیوان عدالت اداری به علت حکومتی «سست بودن پایههای تاسیس»، واجد انحلال اعلام شد.
نرگس محمدی : آقای روحانی! امنیتیها میخواهند نهادهای مدنی را سرکوب کنند؛ جلوی آنها را بگیرید
نرگس محمدی، نایب رییس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در نامه ای به حسن روحانی، رییس جمهور ایران توضیحاتی را در خصوص بازجویی نیروهای امنیتی از او در دادسرای شهید مقدس- اوین- در پی تشکیل پرونده ای قضایی که مدتی پیش برایش گشوده شده است، ارائه کرد.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، محمدی در این نامه محور سؤال های طرح شده توسط بازجویان را فعالیت های مدنی اش عنوان کرد؛ فعالیت هایی که به اعتقاد او با وعده های رییس جمهوری مبنی بر تحقق جامعه مدنی همخوان است.
کانون مدافعان حقوق بشر یک نهاد غیردولتی است که در سال ۱۳۸۰ و توسط پنج وکیل دادگستری شکل گرفت.دفاع رایگان ازمتهمان سیاسی – عقیدتی و دفاع از خانواده آنها، تنظیم وانتشار گزارش فصلی وسالانه وضعیت حقوق بشر در ایران، ایجاد نهادهای مردمی حقوق بشری و برگزاری نشست های مطبوعاتی از مهمترین اهداف این کانون است.
با انتشار خبر احضار نرگس محمدی به دادسرا، برخی با طرح گمانه هایی از دلیل احضار او به دادسرا سخن گفتند اما اینک او با ارسال این نامه به آقای روحانی از محور اصلی بازجویی هایش سخن گفته است.
از همین رو او به آقای روحانی یادآوری کرده است که اعمال فشارهای امنیتی، روحی و روانی و اجتماعی بر فعالان مدنی می تواند به انحراف و خارج شدن شهروندان از مدار فعالیت های مدنی بیانجامد و برخی را به انفعال یا اتخاذ حرکت های تند و افراطی وادار کند.
در این نامه که در تاریخ بیستم آبان ماه ۱۳۹۳ برای رییس جمهوری ایران ارسال شده، آمده است :
جناب آقای دکتر روحانی
رییس جمهور محترم
با سلام و احترام
روز شنبه 17/8/93 به درخواست آقای صلواتی و به دستور بازپرس محترم شعبه 2 دادسرای شهید مقدس- اوین- در اختیار بازجویان نیروهای امنیتی قرار گرفتم تا به قول خودشان تحقیقات پرونده ام کامل شود. این پرونده از 24/12/92 و پس از ملاقات با خانم اشتون توسط نهادی امنیتی گشوده شد و سیر قضایی آن از اردیبهشت سال 93 تا کنون ادامه یافته است.
روز شنبه از ساعت 10 تا 4 و نیم بعد از ظهر بازجویی شدم که نکاتی را نه به لحاظ پرونده و مسایل شخصی بلکه به موجب اهمیت آن برای فعالان مدنی و دولت اعتدال یادآور می شوم.
1- حدود 45 سؤال کتبی از من پرسیده شد که همه سؤالات پیرامون فعالیت اینجانب در نهادهای مدنی بود؛ به گونه ای که حتی یک سؤال خارج از چارچوب فعالیت های مدنی ام مطرح نبود.
فعالیت های اینجانب در کانون مدافعان حقوق بشر برای ارتقاء و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، در کانون شهروندی زنان برای رفع تبعیض علیع زنان و در کارزار لگام برای کاهش آمار اعدام در کشور است که کاملاً در چارچوب قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و همه مصاحبه ها و فعالیت های من و همکارانم در این زمینه ها کاملاً علنی و آشکار است.
اما آنچه تعجب من را برانگیخت، این مسئله بود: در حالی که در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه، دولت ها به دنبال سوق دادن فعالیت های شهروندان به مدار فعالیت های مدنی هستند تا با فاصله گرفتن از این نوع فعالیت ها به حرکت های افراطی، هرج و مرج طلبانه و زیر زمینی و غیر قابل کنترل و پیش بینی روی نیاورند و در کنار دولت در جهتی هدفمند برای توسعه کشور تعریف و فعال شوند، اما رفتارهای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به خروج فعالان مدنی از این مدار می انجامد. اعمال فشارهای امنیتی، روحی و روانی و اجتماعی می تواند به انحراف و خارج کردن شهروندان از مدار فعالیت های مدنی بیانجامد و برخی را به انفعال یا اتخاذ حرکت های تند و افراطی وادار کند که خطری بس جدی است.
آقای روحانی؛
نیک مستحضرید که تحقق جامعه مدنی، مطالبه ای ملی است که از آغاز دوران اصلاحات در ایران فعالیت های مدنی و تشکیل نهادهای مدنی با الزامات خاص آن مورد توجه و پی گیری شهروندان آگاه و با شعور ایران قرار گرفته است اما متأسفانه نهادهای امنیتی در مقابل نهادهای مدنی به شدت مقاومت کرده و هزینه های زیادی را بر شهروندان و فعالان این عرصه تحمیل کرده اند.
هر چند باید اذعان کرد که فعالان مدنی نیز به درستی و بر اساس فهم تاریخی و با تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی ایران بر سر انتخاب مشی عقلانی و کار آمد خود یعنی فعالیت در چاچوب مدنی و مسالمت آمیز و پرهیز کامل از خشونت مقاومت جانانه ای کرده اند.
ملت ایران به خوبی به خاطر دارند که یکی از شعارها و وعده های جنابعالی، تحقق و احیای جامعه مدنی بوده که چندی است با دخالت نهادهای امنیتی، حرکت آرام و تازه جان گرفته نهادهای مدنی با تهدید، بازداشت و سرکوب نهادهای امنیتی مواجه شده است.
2- برخی از سؤالات مطرح شده از اینجانب بابت حضور در اغتشاشات بود. زمانی که من معترضانه خواستم تا موارد آن را مشخص کنند، بازجویان به تجمع فعالان مدنی در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی در اعتراض به اسید پاشی ها و توجه دادن نمایندگان مجلس به این موضوع و همچنین تحصن خواهران و برادران کرد و سنی مان در مقابل زندان قزل حصار و دراویش گنابادی اشاره کردند. در این زمینه سؤال های کتبی از من پرسیده شد.
همان گونه که جنابعالی نیز مطلع هستید، اسید پاشی های زنجیره ای در شهر اصفهان قریب به دو ماه پیش اتفاق افتاده که هنوز اقدام جدی و روشنی علیه اسید پاش ها صورت نگرفته است و این در حالی است که نهادهای مختلفی از حکومت، مسئول پی گیری این قضیه شده اند.
حال جای طرح این سؤال است که چرا نهادهای امنیتی به جای بازجویی و بازداشت عاملان و آمران اسید پاشی، معترضان به این جنایت هولناک علیه زنان این سرزمین را نشانه رفته اند؟ آیا در این قضیه در هر صورت، زنان قربانیان خشونت اند؛ گاه در مقام قربانی اسید پاشی و گاه در مقام معترضان به اسید پاشی؟
بدیهی است که جامعه مدنی الزاماتی دارد و اعتراض های مدنی و مسالمت آمیز را نمی توان اغتشاش نامید. به کار بردن واژه اغتشاش و ایراد اتهام هایی در این زمینه علیه اعتراض های بسیار متمدنانه و مسالمت آمیز مردم مقابل اقدامی بسیار ناجوانمردانه و خشونت بار چون اسید پاشی را نمی توان اقدامی بی طرفانه از سوی نهادهای امنیتی تلقی کرد.
جناب آقای رییس جمهور؛
هدف از نگارش این نامه ذکر آنچه بر من حقیر رفته نیست بلکه یاد آوری این نکته است که شما وعده هایی به ملت داده اید و ملت عهدی با شما بسته اند. شما موظف به اجرای قانون اساسی هستید و مردم نظاره گر هستند و خواسته های خود را مطالبه می کنند. ملت ایران با تدبیر و شعور گامی به جلو نهاده و با ایمان بر سر میثاق خود ایستاده اند و شما بر اساس سوگند و انجام وظیفه تان می بایست با اقتدار و پی گیرانه به دنبال تحقق قانون و وعده هایتان باشید. یکی از وعده های شما تحقق جامعه مدنی است که متأسفانه نهادهای امنیتی و به ویژه نهاد امنیتی دولت، امکان تثبیت و گسترش فعالیت های مدنی را نمی دهند. گویی این نهادها فعالیت مدنی را مترادف با فعالیت ضد امنیتی فرض کرده و قصد دارند تا اندک رمق باز مانده این نهادها را که از طوفان دولت سابق، جان به در برده است را بگیرند.
آقای رییس جمهور؛ جنابعالی و وزرای محترم دولت تان می توانید نقش تعیین کننده ای در تداوم سرکوب یا جان گرفتن دوباره این نهادهای مدنی داشته باشید.
سال نو تحصیلی با دانش آموزان مهاجر افغان در مشهد
مرکز آموزشی انجمن حامی – انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده – واقع در منطقه طلاب شهر مشهد، هر ساله میزبان آموزش کودکان بازمانده از تحصیل مهاجر افغان در این شهر است.
وبسایت این انجمن با انتشار گزارشی کوتاه و تصاویری در خصوص فعالیت های این مرکز اینگونه می نویسد : این مرکز امسال هم مانند سالهای گذشته، در ابتدای شروع سال جدید فعالیتهایی از جمله انجام مراسم بازگشایی مدرسه، انجام ثبت نام دانش آموزان، برگزاری جلسه اولیا و مربیان، ثبت نام زنان و دختران بازمانده از تحصیل در دورههای نهضت سوادآموزی در سه دوره سوادآموزی ۱ ، سوادآموزی ۲ و دوره پایانی، تهیهی یونیفرم برای دانش آموزان، تدارک سرویس ایاب و ذهاب برای دانش آموزان، رسیدگی به وضعیت بهداشت و سلامت دانش آموزان، انجام طرح برنامه چاشت دانشآموزان برای بهبود تغذیهشان، خدمات رسانی در ابعاد مختلف به دانش آموزان و خانوادههای آنها توسط واحد مددکاری، هوشمند سازی کلاسهای پایه ششم با هدف ارتقای فرآیند یادگیری دانشآموزان با وسایل هوشمند و مدرن و برگزاری مراسم عید غدیر خم انجام داده است.
امسال قبل از بازگشایی مدرسه با همکاری و پشتیبانی خیرین همیشه همراه ؛ کلیه کلاس های درس رنگ آمیزی شد و یکی از کلاس ها نیز با وسایل و تجهیزات هوشمند تکمیل شد تا دانش آموزان کلاس ششم بتوانند سر فصل های آموزشی خود را با استفاده از امکانات ایجاد شده بهتر بیاموزند.
انجمن حامی از سال ۱۹۸۹ و با هدف حمایت از زنان و کودکان پناهنده و به صورت مستقل راه اندازی شده است. این انجمن با تمرکز فعالیت ها درجامعه زنان ؛ کودکان و جوانان مهاجر و پناهنده مقیم ایران ؛ تلاش نمود تا با ارتقاء توانایی های ذاتی این افراد ؛ موقعیت آنها را در چیره شدن بر محدودیتهای موجود افزایش داده و نقش شایسته ای در بازسازی نه تنها زندگی خود بلکه جامعه و کشور شان به عهده گیرند.
حامی در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ از طرف سازمان ملل، مقام مشورتی خاص این سازمان بین المللی را دریافت کرد. این موقعیت به حامی این امکان را می دهد تا در فعالیت های مرتبط به حوزه تخصصی خود با دفاتر آژانس های سازمان ملل و دیگر اعضای رسمی این شورا همکاری نماید و یا مورد مشورت قرار گیرد.
وقتی استادان دانشگاه هم رفتگر می شوند
به گزارش پایگاه خبری استان کهگیلویه و بویراحمد گروهی از استادان دانشگاه، خبرنگاران، فرهنگیان و پزشکان استان کهگیلویه و بویراحمد با تشکیل یک گروه، محوطه گردشگری سد شاه قاسم را پاکسازی کردند.
گروه رفتگران طبیعت استان در بیست و یکمین برنامه خود محوطه گردشگری جنب سد شاه قاسم را پاکسازی کردند. این گروه خودجوش و متشکل از برخی دانشجویان، اساتید دانشگاه، خبرنگاران، فرهنگیان و پزشکان است. این گروه تاکنون در بسیاری از مناطق گردشگری و تفریحی استان نظیر آبشار یاسوج، سدشاه قاسم، تنگ گنجه ای، کوه گل برنامه های خود را اجرا کرده است.
شعار اصلی این گروه غیر دولتی و پاسدار محیط زیست، زباله کمتر زندگی بهتر است و به دنبال فرهنگ سازی برای تولید زباله کمتر از سوی مردم هستند. واحد خبر صدا وسیما با حضور در این مکان گردشگری، از فعالیت این گروه گزارش تهیه کردند. در پایان این برنامه، اعضای گروه اقدام به حمل زباله های جمع آوری شده با خودروهای شخصی کردند.