بنی آدم: فاجعهای که در آستانه سال نو ۱۳۹۴ در کنار مسجدی در کابل رخ داد، خبری کوتاه که شهروندی افغان در فیس بوک خود گذاشت و زلزله ای که جامعه افغانستان را تکان داد! این خلاصه ای است از مرگ فجیع فرخنده، دختر ۲۷ ساله افغانستانی.
بعد از ظهر روز 28 اسفند ماه 1393 در حالی که مردم در کابل خود را برای فرا رسیدن سال نو آماده میکردند، دختری جوان به نام فرخنده به طرز فجیعی توسط عدهای از مردم به قتل رسید. فاجعه پس از آن رخ داد که یک دعانویس در مسجد “شاه دو شمشیره”، یکی از مساجد معروف کابل فریاد زد که زنی قرآن را به آتش کشانده است. مردان خشمگین نیز با شنیدن این فریاد خود را به فرخنده میرسانند و او را زیر ضرب و شتم قرار میدهند. در ویدئوهایی که بعدها در شبکههای اجتماعی و به ویژه فیس بوک منتشر شد، فرخنده تلاش دارد تا به ضاربان و مردان خشمگین بگوید که او دست به چنین اقدامی نزده است. سخنان فرخنده اما کارگر نمیافتد و او به شیوه ای فجیع و دردناک به قتل میرسد و سپس جنازه او در حاشیه رودخانه کابل به آتش کشیده میشود.
در یکی از اولین پستهای فیس بوک در خصوص این حادثه آمده بود :” تازه، یک خانم در ساحه شاه دو شمشیره شهر کابل قرآن کریم را آتش زد …! مردم در محل رویداد از این عمل خشمگین شده و این خانم را کُشتند و جسدش را به دریای کابل انداختند … ! هویت این خانم تا حال معلوم نیست.”
زمان کوتاهی پس از این پست و دیگر پستهای فیسبوکی بود که چندین ویدئو از خشونت بی حد و حصری که بر این زن جوان رفت، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. ویدئوهایی که نشان میداد فرخنده در حالی که صورت و دستهایش غرق خون است تلاش دارد تا از دست مردان خشمگین و خشن رها شود. ویدئوهایی که نشان میدهد مردان با سنگ، میله، چوب و مشت و لگد بر سر و تن او میکوبند. ویدئویی که نشان میداد که یک نفر با خودروی شخصیاش از روی پیکیر فرخنده رد میشود و ویدئویی که از به آتش کشیدن جنازه او در رودخانه خشک شده کابل حکایت میکرد و البته ویدئوها و تصاویری که نشان میداد عده زیادی از نیروهای نظامی که در مکان حضور پیدا کردهاند نه تنها اقدامی برای حمایت از این زن بی دفاع و در محاصره افتاده نمیکنند که حتی برخی از آنها نیز به فرخنده حمله و دست اندازی نیز میکنند.
انتشار این ویدئوها و تصاویر موجی عظیم از خشم و عصبانیت نسبت به این توحش به راه انداخت که نه تنها سال نو را در افغانستان که حتی در جامعه ایران نیز تحت تاثیر قرار داد و همچنین نشان از شکنندگی و مظلومیت جایگاه زن در جامعه افغانستان داشت.
از آنجایی که فارسی زبان مشترک میان ایرانیان و افغانستانیهاست و از آنجایی که در طی چند سال اخیر ارتباط میان جامعه ایرانیها و همزبانان افغانستانی آنها از طریق رسانهها و شبکههای جتماعی گسترش پیدا کرده است و گزارشهای زن ستیزانه در هر دو کشور مشاهده میشود، جامعه ایران نیز به خبر فرخنده واکنش گستردهی نشان داد و شبکههای اجتماعی ایرانیان نیز از بحث فرخنده غافل نشد.
اول فروردین نشست خبری نهادهای مدنی
نهادهای مدنی افغانستان اولین روز سال نوی خود را با برگزاری یک نشست خبری در خصوص فاجعه قتل فرخنده آغاز کردند. آنها در این نشست خواستار محاکمه علنی افرادی شدند که متهم به قتل فرخنده هستند. آنها همچنین از دولت افغانستان خواستند که قتل فرخنده را به صورت جدی، شفاف، علنی و سریع پیگیری کند تا حقیقت آشکار شود.
از دیگر خواستهای این نهادها دستگیری سریع افرادی است که دراین قتل دست داشتهاند و پیگرد قانونی نیروهای پلیس افغان که در این محل حضور داشته و در انجام وظیفه خود غفلت کردند. نهادهای مدنی همچنین خواستار بازپرسی از مقامات دولتی افغان شده که در مورد این قتل غیرمسئولانه سخن گفتهاند. اشاره نهادهای جامعه مدنی افغانستان به اظهارات غیرمسولانه، ظاهرا به سخنان سیمین حسن زاده معاون وزیر فرهنگ، حشمت استاکزی سخنگوی پلیس کابل و البته اظهارات نیازی امام مسجد بود. از همین رو بود که این نهادهای مدنی از شورای علما و وزارت حج و اوقاف افغانستان نیز خواستند تا آنان نیز در مورد این موضوع ساکت نمانند و نگذارند که از دین استفاده غیر انسانی شود.
یک تشییع جنازه بیسابقه
روز دوم فرودین هزاران تن از شهروندان کابل و فعالین نهادهای مدنی کابل در مراسم تشییع جنازه فرخنده شرکت کردند. میزان مشارکتی که نشان از پویایی و مسولیت پذیری جامعه مدنی افغانستان داشت و میزان شوکی وارده به مردم افغان در پی این جنایت آشکار میساخت. در این مراسم برای اولین بار و در یک رفتار سنت شکنانه، زنان زیر تابوت فرخنده را گرفتند و اجازه ندادند تا مردی زیر تابوت فرخنده بایستد. این سنت شکنی به طور مستقل نگاهها را به سوی خود جذب کرد به گونهای که برخی از روزنامههای اروپایی از جمله روزنامه “لا استمپای” ایتالیا نیز در صفحه نخست خود تصویر زنان افغانستانی در زیر تابوت فرخنده را منعکس کرد. طرحی که مانا نیستانی، کاریکاتوریست مطرح ایرانی نیز در این خصوص کشید نیز در فضای مجازی هم میان ایرانیان و هم میان افغانستانیها مورد استقبال گسترده واقع شد.
از دیگر حواشی مهم تشییع جنازه فرخنده میتوان به ممانعت از حضور ملا محمد نیازی یکی از مطرح ترین روحانیون شهر کابل اشاره کرد. هم او که سخنان انتقاد آمیزی نسبت به دستگیری قاتلان فرخنده ایراد کرده بود. زمانی که ملا محمد قصد داشت در این تشییع جنازه شرکت کند با مخالفت مردمی رو به رو شد و ناچار محل را ترک کند.
همزمان با کابل، در هرات نیز بیش از صد تن از فعالین مدنی تجمعی را در بزرگداشت فرخنده و محکومیت خشونت برگزار کردند. آنها همچنین تابوتی را که سمبل تابوت فرخنده بود، گل آذین کرده و اطراف آن شمع روشن کردند.
فشار نهادهای مدنی، عذرخواهی و اخراج مقامهای دولتی
گرچه ماجرای تلخ و اندوهبار فرخنده در ایران تنها به پیگیری خبرها وانعکاس در شبکههای اجتماعی محدود ماند، اما انعکاس خبرها و تصاویر این حادثه در شبکههای اجتماعی افغانستان زلزلهای را در این کشور برپا کرد. برخی پستها و کامنتهای فیس بوک نه تنها شهروندان معمولی، که دامن مقامات عالی رتبه دولتی را نیز گرفت. کم نبودند افرادی که پستهایی در حمایت از این اقدام گذاشته بودند و پس از ساعاتی متوجه عمق فاجعه و تنفر عمومی شدند و پست خود را حذف کردند همچون ماجرای اخراج معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان و سخنگوی پلیس کابل به خاطر نوشتن یک کامنت و یک پست در فیسبوک.
سیمین حسنزاده، معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان درست ساعتی پس از حادثه زیر یک پست فیسبوکی در مورد قتل فرخنده نوشت: «هیچ نیرویی در برابر ایمان راسخ مردممان تاب مقاومت ندارد. با جان و دل از باورهای دینیمان پاسداری خواهیم نمود.» او سپس آیهای از قرآن را نوشته که میگوید ما (خدا) خود قرآن را نازل کردیم و از آن حفاظت میکنیم. او بعد از اینکه پستش در برابر انبوهی از انتقادها قرار گرفت، عذر خواهی کرد و در صفحه فیسبوک خود نوشت:«قلبن از آنچه اتفاق افتاد در صفحهای فیسبوکم عذرخواهی نمودم اما مورد پذیرش همگانی قرار نگرفت.»
کامنت سیمین حسن زاده در شبکه های اجتماعی افغانستان با واکنش شدید و منفی شهروندان مواجه شد و فشارها برای برکناری او و مقاومت او در عدم استعفا موجب شد تا در نهایت در روز 12 فروردین، رئیس جمهور شخصا او را از سمت خود برکنار کند.
سیمین حسن زاده اما تنها قربانی اظهار نظر فیس بوکی خود نبود، حشمت استانکزی، سخنگوی پلیس کابل نیز به چنین سرنوشتی دچار شد. او نیز در واکنش به کشتن و سوزاندن فرخنده در فیسبوکش نوشت: «این هم (فرخنده) فکر کرده بود مانند چند تن مرتد دیگر با این نوع عمل و توهین، تابعیت آمریکا و اروپا را بهدست میآورد اما قبل از رسیدن به هدف، جان خود را از دست داد. به دوستدارانش تسلیت میگویم.» یک روز پس از این پست فیسبوکی، آقای استانکزی در صفحه فیسبوکش از مردم پوزش خواست و گفته که رسانهها خبر را به گونه دیگری گزارش داده بودند، اما حالا که او «واقعیت» را میداند از این موضوع اندوهگین است.
ابراز شرمندگی آقای استانکزی اما موجب فروکش شدن اعتراض رسانه ها و شهروندان نشد و اعتراض ها انقدر ادامه پیدا کرد تا در روز چهارم فروردین وزارت کشور افغانستان او را از سمت خود برکنار کرد.
سومین چهرهای که از سوی شهروندان و جمعه مدنی افغانستان تحت فشار قرار گرفت ملا محمد نیازی، امام جماعت یکی از مساجد مهم کابل بود. او در جریان خطبه نماز جمعه گفته بود:«خواهش من از ارگانهای (نهادهای) عدلی و قضایی این است که با دقت حرکت کنند… وقتی که به مقدسترین معتقد مردم (قرآن) اهانت صورت بگیرد، مردم مکلف نیستند که بپرسند این (متهم) اعصابش جور است یا ناجور است. فکرتان باشد که این اشتباه بزرگ است و اگر دست میزنید به دستگیری مردم، شاید این مردم قیام کنند. جمع کردن این مردم باز بسیار مشکل است.»
آقای ایازی سه رو بعد در صفحه فسیبوک خود گفته که اظهارات قبلی او تحریف شده و خبرنگاران سخنان او را به درستی انتقال نداده است.
تظاهرات بزرگ کابل با فراخوانی شهروندان
روز چهارم فروردین مردم کابل که هنوز در شوک فاجعه رخ داده برای فرخنده 27 ساله بودند از طریق شبکه های اجتماعی همدیگر را دعوت به برپایی تظاهراتی بزرگ کردند. با اینکه در این روز بارانی شدید در کابل میبارید اما رسانه ها از حضور هزاران شهروند در این تظاهرات خبر دادند. تظاهر کنندگان که در برابر دادگاه عالی افغانستان تجمع کردند شعارهایی چون «عدالت، عدالت» و «ما همه فرخنده ایم» و همچنین «جهالت، جهالت، دشمن انسانیت» سر دادند.
یک روز قبل از این تظاهرات بزرگ، صدها تن از شهروندان کابل باز هم از طریق شبکه های اجتماعی در محل به قتل رسیدن فرخنده حضور پیدا کردند و نام خیابانی را که در آن فرخنده به قتل رسید را به خیابان “شهید فرخنده” تغییر دادند و نهال درختی را به یاد او کاشتند.
شهادت فرخنده نقطه عطف بود
روز هشتم فرودین مجلس نمایندگان افغانستان وزیر ارشاد، حج و اوقاف افغانستان را به منظور پاسخگویی در رابطه به مرگ فرخنده دختر جوان افغان و وضعیت مساجد و اماکن مذهبی در این کشور، فرا خواند. بیشتر سئوالهای مجلس نمایندگان افغانستان مربوط به قتل فرخنده، عدم نظارت لازم دولت بر فعالیت امامان مساجد و تعویذ نویسان متمرکز بود.
نمایندگان با اعتراض به وضعیت کنونی امامان مساجد در افغانستان، گفتند که تعداد از این افراد از نظر مالی و جانی مصونیت ندارند و عدم مصونیت این افراد باعث شده که شماری از این امامان مساجد با یک تلفن که از افراد گروه طالبان دریافت میکنند، شیوه گفتار خود را تغییر میدهند. فیض محمد عثمانی، وزیر ارشاد، حج و اوقاف افغانستان در پاسخ به نمایندگان مجلس افغانستان گفت: «شهادت فرخنده یک نقطه عطف شد و ما را بیدار کرد.» آقای عثمانی گفت: «باید با اطلاعرسانی ذهن مردم روشن شود. مردم باید بدانند تعویذ نویسی که در تابستان در آفتاب سوزان و زمستان در سرمای طاقت فرسا زندگی میکند و خود قادر به تغییر وضعیت خود نیست، چطور میتواند وضعیت اقتصادی دیگران را تغییر بدهد، بورس تحصیلی بگیرد و ستاره دو عاشق را کنار هم بیاورد تا با هم بخوانند.»
او گفت که این افراد مرکب از باندهای است که برای آنان تبلیغ میکنند و از مردم خواست که فریب این افراد را نخورند. آقای عثمانی گفت: «برداشت ما از آنچه بر سر فرخنده آمده این است که فرخنده قربانی دعوت و مبارزه با منکرات شده است و سوزاندن قران توسط او کاملا دروغ است.» به گفته آقای عثمانی، بررسی و شواهدی مبنی بر سوختانده شدن قران وجود ندارد و فرخنده با تعویذ نویسان غیرمسئول مشاجره کرده بود و گفته بود که اعمال که آنان انجام میدهند، مشروع نیست.
خیابان “شهید فرخنده”
روز سیزدهم فروردین شورای عالی امنیت ملی افغانستان تصمیم گرفت تا خیابانی که مقابل مسجد «شاه دو شمشیره» را به نام «شهید فرخنده» نامگذاری شود. این نامگذاری اما در واقع تائید اقدامی بود که در جریان راهپیمایی خودجوش سوم فروردین و توسط مردم کابل صورت گرفت و آنها خود چنین نامی را برای این خیابان در نظر گرفتند. در واقع اقدام شورای عالی امنیت ملی افغانستان تائید و احترام به نظر شهروندان کابل بود.
فرخنده ای دیگر …
وبسایت بی بی سی فارسی روز پنجم فروردین خبر داد که مادری در ولایت غور، در مرکز افغانستان نام دخترش را که در شهر فیروز کوه، مرکز این ولایت به دنیا آمد، فرخنده گذاشته است. غنچه گل، مادر و سعدالدین، پدر این دختر گفتند که «به نام فرخنده افتخار میکنند.» در این مراسم شماری از فرهنگیان و فعالان مدنی غور نیز شرکت کردند.
پدر این نوزاد می گوید :«جنایتکاران فرخنده را در کابل به شهادت رساندند. حال که دختر من به دنیا آمده نامش را فرخنده گذاشتیم که (این نام) از بین نرود و همیشه زنده باشد.»
بازنشر از عرصه سوم