عرصه سوم: بسیاری از ما در شرایط تعارض، عصبی میشویم. ما درباره آن به عنوان نشانهای فکر میکنیم که نشان میدهد چیزی اشتباه پیش میرود. افراد با آن کنار نمیآیند. در سازمانهای خودمختار، مقدار مشخصی از تعارض طبیعی و ضروری است. این نشان میدهد که گروه رهبری و تصمیمگیری را به اشتراک گذاشته است. آگاهی از این مسئله کمک میکند که تعارض به جای تخریب، سازنده باشد.
تعارض
(conflict ˈkɒnflɪkt/)
اسم: تعارض؛
اسم جمع: تعارض ها
یک مشاجره یا اختلاف نظر جدی، معمولا از نوع طولانی آن.
یک مبارزه مجهز طولانی
مترادف ها:
اختلاف، نزاع، اختلاف نظر، تفاوت آرا، نفاق، اصطکاک، ستیزه، خصومت، برخورد
متضاد:
توافق، صلح
تعارض چیست؟
ما میدانیم که تعارض، اختلاف نظری بین دستکم دو حزب است. آنها ممکن است متوجه شوند که اهداف متفاوتی دارند و اینکه دیگری آنها را از رسیدن به آن اهداف منع میکند.
حتی زمانی که افراد موافق هستند و اهداف مشابهی را برمیگزینند تعارض میتواند برخیزد. به این دلیل که اطلاعات به اشتراک گذاشته نمیشود. مردم بر پایه اطلاعات ناکافی عمل میکنند و ممکن است فرضهایی انجام دهند که درست نیست. کمبود اطلاعات میتواند موجب مجادله شود.
تعارض ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که افراد اقدامات یکدیگر را با دیدگاهی منفی نگاه میکنند. آنها یکدیگر را به صورت منفی قضاوت میکنند و این تبدیل به یک عادت شده است. این عادت میتواند همه اقداماتی که آنها انجام میدهند و هر واژهای که میگویند را منفی جلوه دهد؛ حتا زمانی که قضیه این طور نیست. این بیشتر نشانگر یک تعارض شخصی است.
افراد اغلب، فرضیات، ارزشها یا ایده آلهای متفاوتی دارند. این افراد بدون اینکه متوجه باشند این فرضیات را نگه میدارند. آنها میتوانند باعث قضاوتهای ناآگاهانهی افراد درباره یکدیگر شوند. زیرا این موارد بسیار بر پایه شیوه اندیشیدن و رفتار افراد بنا شدهاند و رسیدگی به آنها بسیار دشوار است. این قضاوتها در آغاز میتوانند دردناک باشند. آشکار کردن این قضاوتهای ناخودآگاه برای رسیدگی کردن به تعارض ارزشها ضروری است. زمانهایی وجود دارد که هیچ تصمیمی نمیتوان گرفت.
تعارض به همکاری منجر میشود.
به نظر میرسد که رمز کار گروهیِ مؤثر، در پیوستن به تمرینات گروهسازی نیست بلکه در این است که یاد بگیریم چگونه به تعارض رسیدگی کنیم. تعارض میتواند ناخوشایند باشد اما بخشی ضروری از همکاری است. تعارض میتواند به سازمانها کمک کند تا مؤثرتر شوند، گرایشهای لحظهای به زودی فعال میشوند و همکاری را تشویق میکنند.
این ممکن است غیر شهودی به نظر برسد. چرا تعارض، افراد را به یکدیگر نزدیکتر خواهد کرد؟ ما میتوانیم از تعریف ببینیم که تعارض بر عدم توافق دلالت دارد. چگونه اختلاف نظر میتواند کار گروهی ما را بهتر کند؟
راههای زیادی وجود دارد: اختلاف نظر و تعارض میتوانند در نقش یک هشدار دهنده برای مشکلات بزرگتر پیش رو عمل کنند؛ مانند چراغ «چک موتور» در ماشین که هشدار میدهد اگر سریع رسیدگی نشود، چیزی خراب خواهد شد. تعارض همچنین به روشن شدن راههای انجام بهتر کارها کمک میکند. ما بیشتر زمانی تعارض را تجربه میکنیم که برای رسیدن به هدف چندین راه وجود دارد. افرادی که درگیر هستند ممکن است فکر کنند آنها از دسترسی به این اهداف محروم شده اند و این میتواند باعث تعارض شود. در این مرحله تعارض ما را از راههای متفاوتی که برای حل یک مشکل وجود دارد، آگاه میکند. این فرصت بزرگی را برای نوآوری فراهم میکند.
از تعارض فرار نکنید.
«تعارض» بخشی طبیعی از ارتباطات دموکراتیک است. در نتیجه زمانی که اتفاق میافتد شگفتزده نشوید. با سیاست و روند برای مشارکت در شرایط سخت آماده شوید.
داشتن روندهای برنامه ریزی شده به گروه شما اجازه میدهد بداند که شما منتظر تعارض هستید. این به ویژه زمانی مهم است که با افراد و شرایطی سر و کار دارید که «تعارض» را به عنوان مشکل میبینند. زمانی که مردم در یک سلسله مراتب کار میکنند، تعارض میتواند ترسناک باشد. آگاهی در پیوند با طبیعی بودن و مورد انتظار بودنِ آن به همه در گروه کمک میکند.
از تفاوت بین تعارض مخرب و سازنده آگاه باشید.
تعارض شخصی میتواند دربرگیرنده نامگذاری، بد صحبت کردن در مورد افراد و تمرکز بر پیروزی در یک مجادله به جای حل مشکل باشد. این نوع از تعارض نیاز به رسیدگی فوری دارد پیش از این که به گروه آسیب برساند.
تعارض سازنده در جهت حل مشکل است که بیشتر دربرگیرندهی دیدن راههای گوناگون برای حل مسئلهی در دست بررسی است. تعارض سازنده به همکاری و نوآوری منجر میشود. تعارض شخصی مخرب است. تعارض بر سر فرآیندها و ایدهها میتواند سازنده باشد.
تعارض بخشی طبیعی از تعامل دموکراتیک است. بیشتر بخوانید که با آن باید چگونه مواجه شوید
در برابر اصرار به حل و فصل تعارض با یک تصمیم اجرایی مقاومت کنید.
ممکن است آسانتر به نظر برسد که یک تصمیم اجرایی بگیرید و تعارضی که در گروهتان پدید آمده را حل کنید. مقاومت کنید! چیزی برای یادگیری از این کار وجود ندارد. در نهایت ممکن است این موضوع واقعا باعث افزایش تعارض شخصی شود.
به افراد اجازه ندهید که تعارض را به یک مدیر یا رده بالاتر ببرند.
اگر افراد درگیر نتوانستند تعارض را حل کنند، آنها باید به عنوان یک گروه مسئله را نزد شخص دیگری برای گرفتن راه حل ببرند. به این ترتیب همه طرفها شنیده خواهند شد و تصمیمِ گرفته شده برای همه محسوستر خواهد بود.
برای گرفتن تصمیمهای دشوار یک روش ایجاد کنید.
هر گروهی باید تصمیمات دشوار بگیرد. اندیشیدن درباره اینکه چگونه این تصمیمات در موعد مقرر گرفته میشوند میتواند فرآیند را برای همه افرادِ درگیر آسانتر کند. در ابتدای هر پروژه با گروه بشینید و معیارهای اتخاذ تصمیمهای دشوار را پیش بکشید.
اطلاعات را به اشتراک بگذارید.
هر اطلاعاتی را که به خاطر آن فردی یا گروهی به خطر نمیافتد به اشتراک بگذارید. اگر در شرایطی کار میکنید که امنیت شخصی و ایمنی یک مسئله است، این مورد میتواند بسیار مشکلساز باشد. گروه شما درباره اینکه چه نوع اطلاعاتی را به اشتراک میگذارند، تصمیماتی خواهد گرفت. بحث با یکدیگر در مورد خطرات به احساس کار در یک فضای باز کمک میکند. حتی زمانی که بعضی چیزها باید خصوصی نگه داشته شود، این مورد درست است. آنچه شما نمیخواهید انجام دهید این است که سیاستتان را دربارۀ اینکه چه چیزی را باید خصوصی نگه داشت، به صورت یک راز نگه دارید.
تصمیم گیری را به اشتراک بگذارید.
تا جای ممکن تصمیمگیری را شفاف کنید. به افراد گروهتان اجازه دهید بدانند که چرا و چگونه تصمیمات مشکل گرفته میشوند. این کار اعتماد پدید میآورد.
نیت را خوب فرض کنید.
تعارض مخرب راهی بسیار عالی برای بی اثر کردن سازمان شماست از راه
اعتماد به مردم و فرض اینکه آنها به سمت هدف مشترک در حال تلاش هستند، میتواند مشکل باشد. این امر به ویژه زمانی مهم است که اعتماد به فرد اشتباه میتواند فاجعه بار باشد. با این حال برای مؤثر بودن، مردمی که با یکدیگر همکاری میکنند باید فرض کنند که همه آنها برای بهترین منافع و هدف گروه تلاش میکنند.
بی اعتمادی منجر به تعارض مخرب است. تعارض مخرب راهی بسیار عالی برای بی اثر کردن سازمان شماست. بی اعتماد کردن افراد به یکدیگر بهترین راه برای از بین بردن یک گروه است. برای افرادی که به لحاظ ایدئولوژیک با هم مخالف اند چندان غیر معمول نیست که برای ایجاد جنگ داخلی تلاش کنند. مراقب شایعهها باشید. مراقب حملات شخصی باشید. مراقب اظهارات ظالمانه که باعث عصبانیت شما میشود، باشید. هرچه شما بیشتر عصبانی باشید بیشتر نیاز دارید که از خودتان بپرسید: «آیا این واقعا حقیقت است؟ آیا واقعا آن شخص این حرف را زد؟ آیا این واقعا اتفاق افتاد؟»
فرض کنید افرادی که با آنها کار میکنید اهداف شما را به اشتراک میگذارند. این کار را بکنید زیرا گفتگوهای شفافی درباره آن اهداف داشتهاید. این کار را بکنید زیرا شما با همه درباره روندتان برای برخورد با تعارض صحبت کرده اید.
برای برخورد با تعارض تنها یک سیاست نداشته باشید، درباره آن گفتگو کنید.
سیاستی که در یک سندی در جایی پنهان شده، واقعا سیاست نیست، بخشی از متن است. شما نمیتوانید به اینکه افراد همه سیاستهای یک سازمان را خوانده اند وابسته باشید. شما باید آنها را زنده کنید. برای انجام این کار آنها را به طور منظم مورد بحث قرار دهید. آنها را بر روی دیوار نشان دهید. به صورت هفتگی کاریکاتور ارسال کنید. هر کاری که میتوانید انجام دهید تا دستورالعملهای برخورد با تعارض را طبیعی کنید.
انتظار نداشته باشید که موافقتها آسان باشند.
اگر شما میخواهید جنبش یا سازمانی قوی بسازید انتظار نداشته باشید که روند، آسان یا سریع باشد. انتظار احساسات را داشته باشید. انتظار بحثهای دشوار را داشته باشید. انتظار اختلاف نظر را داشته باشید. خود را آماده کنید. به خودتان بگویید که عدم توافق با بیاحترامی یکی نیست. به خودتان یادآوری کنید که همهی شما با یکدیگر برای حل مشکل تلاش میکنید. زمانی که احساساتی میشوید، یک نفس عمیق بکشید. به خودتان یادآوری کنید که تعارض به نوآوری منجر میشود.
فراموش نکنید: تعامل دموکراتیک سرشار از تعارض است.
روش آن همین است. نترسید.
چکیده: راز کار گروهی مؤثر، یاد گرفتن چگونگی تعامل با تعارض است. تعارض میتواند ناخوشایند و ناراحت کننده باشد، ولی بخشی ضروری از همکاری است.