عرصه سوم-نعیمه دوستدار: اول شایعه بود. بعد شد متن واقعیت. چنان باور نکردنی به نظر میرسید که خیلیها حاضر به قبولش نبودند. بعد که خبرها رسید و گزارشها منتشر شد و عکس و صدای قربانیان دیده و شنیده شد، همه شوکه شدند. میگفتند در اصفهان، به چند زن و دختر که بر سر تعدادشان هنوز هم مناقشه است، اسید پاشیدهاند.
چه تفاوتی میکرد چند نفر؟ چهار یا هشت یا دوازده نفر؟ پرسشها که بالا گرفت، سیاست رسمی راه انکار را در پیش گرفت. در پاسخ به این ادعا که مخاطب این اسیدپاشیها زنان و دختران بدحجاب بودهاند، اعلام شد که انگیزه اسیدپاش احتمالا شخصی بوده است، اما جامعه مدنی دیگر نمیتوانست سکوت کند. در خاطره جمعی ایرانیان بود که چند سال قبل مردی به بهانه از میان برداشتن زنان «فاسد»، عدهای از زنان را در مشهد (شهر دیگری در ایران) میکشت. اما مهمتر از این خاطره، پیامهایی بود که از تریبونهای رسمی مخابره میشد. در همان روزهایی که ترس و وحشت و خشم نسبت به این اسیدپاشیها در جامعه جریان مییافت، مجلس ایران در حال تصویب طرحی بود به نام «طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر».
«امر به معروف و نهی از منکر» (دعوت کردن به کار خوب و باز داشتن از کار بد) یکی از «فروع» دین اسلام است، به معنی بخشی از اصول اساسی اما نسبتا فرعی برای قرار گرفتن فرد در زمره مسلمانان. اما در ایران که قوانین برگرفته از اسلام است، این فرع تبدیل به اصل شده است. در طول سالیان پس از انقلاب همواره بر این شعار تاکید شده و نه تنها خود حکومت مجری آن بوده است؛ که تک تک افراد را تشویق میکند تا برای مبارزه با آنچه منکر خوانده میشود و ترویج آنچه معروف است، دست به عمل بزنند اما از تمام مظاهر بدی و خوبی تنها به «ظاهر» بپردازند، وارد حریم خصوصی افراد شوند و به پوشش و ظاهر، به سبک زندگی و اعتقادات یکدیگر کار داشته باشند.
در طرحی که در مجلس در حال تصویب است، امر به معروف و نهي از منكر ناظر به رفتاری است كه علني بوده و بدون تجسس مشخص باشد و بر این اساس پوشش زنان که همواره پاشنه آشیل و مرکز حساسیت گروههای تندروی جامعه بوده و برای آن راهپیمایی و تجمع برگزار میکنند، یکی از آشکارترین مظاهر دخالت کسانی است که خود را آمر به معروف میخوانند و میخواهند حتی شده با اعمال خشونت با آن برخورد کنند.
همزمان، سخنان امام جمعه اصفهان در لزوم استفاده از «چوب تر» در برخورد با بدحجابان، تردیدها را در مورد سیاسی بودن انگیزه این عمل بیشتر میکرد. او گفته بود: «در برخورد با بدحجابان باید از حد لسانی فراتر رفت و چوب تر را باید برای آنها بالا برد».
واقعیت این است که در جامعه ایران، جدا کردن رفتارهایی اینچنین از رفتار سیاسی ممکن نیست؛ دولت و دین در هم آمیختهاند: عمل شهروندان سیاسی تلقی میشود و دولت نیز عملکرد خود را دینی میداند.
با این حال، شدت و خشونت اسیدپاشیها در اصفهان چنان افکار عمومی را جریجهدار کرده که در واکنش به آن تجمعات اعتراضی و کمپینهای حقیقی و مجازی مختلفی برگزار شده است؛ اما واکنش رسمی حکومت غیر از ابراز تاسف و تلاش برای بیارتباط جلوه دادن این موضوع با مسائل اعتقادی و سیاسی، به دستگیر کردن بزهکاران و برخورد با تجمعات اعتراضی و پرتاب گاز اشکآور و دستگیری فعالان ختم شده و البته تاکید مداوم بر این ادعا که مرتبط دانستن این اتفاقها با انگیزههای مذهبی و سیاسی، دسیسه خارجیهاست!
خیزش جامعه مدنی و تکرار سرکوب
با وجود همه انکارها و تردیدها، جامعه مدنی ایران توانست تنها در ظرف چند روز چند برنامه و تجمع طراحی کند که البته همه آنها با واکنش و سرکوب مواجه شدند. نخست در اصفهان و در مقابل دادگستری این شهر که خبرها حاکی از حضور گسترده مردم و شعارهایی در محکومتی اسیدپاشی و خشونت علیه زنان بود. بیش از دو هزار نفر در تجمع اصفهان حضور داشتند و در فیلمهایی که شهروندان روی شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک منتشر کردند این شعارها به گوش میخورد: «نیروی انتظامی چشمان خواهرم کو؟»، «روحانی، روحانی ما امنیت نداریم»، «اصفهان شهر ماست، امنیت حق ماست»، «زاینده رود خشک شده، اسیدپاشی مد شده»، «مرگ بر اسید پاش».
همزمان، تعدادی از فعالان زنان در تهران به مقابل مجلس شورای اسلام رفتند تا به تصویب قوانینی که به خوشنت بیشتر علیه زنان منجر میشود اعتراض کنند. نرگس ستوده، مهدیه گلرو، نرگس محمدی، محمد نوریزاد و پیمان عارف از چهرههایی بودند که در این تجمع حضور داشتند. نرگس محمدی، فعال حقوق بشر که در تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی در روز سی ام مهرماه حضور داشت، به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفت که این تجمع با ضرب و شتم و بازداشت تعدادی از شهروندان ساعت ۱۲/۳۰ظهر خاتمه یافته است.
نرگس محمدی هدف این تجمع را چنین بیان کرده است:«قصد ما از این تجمع، اعتراض به برخی از طرح های نمایندگان مجلس بود که بدن و روح زنان را نشانه گرفته است. طرح های مانند طرح «حمایت از آمران امر به معروف و ناهیان از منکر» و طرح «صیانت از عفاف و حجاب» دارای موارد و واژه هایی است که هر کدامشان در جامعه ایران می تواند مورد سواستفاده قرار بگیرد و دستمایه خشونت شود.»
این تجمع اما بدون عواقب نبود: گزراشها از ایران حاکی از آن است که شرکتکنندگانی که عکس آنها در سایتها منتشر شده، تلفنی تهدید شدهاند و ماموران با هجوم به خانه مهدیه گلرو و بازرسی منزل او را دستگیر کردهاند .
روز شنبه، سوم آبان هم با انتشار فراخوانهایی برای برگزاری تجمع اعتراضی و اعتصاب آموزشی، فضای تهران در مقایل وزارت کشور امنیتی شد و نیروهای ویژه پلیس که در سرتاسر خیابان فاطمی و مقابل وزارت کشور مستقر شده بودند، امکان ایجاد تجمع را از بین بردند. در ادامه نیز خبر رسید که نسرین ستوده که پس از پایان تحصنش در مقابل کانون وکلای دادگستری، برای پیوستن به این تجمع به مقابل وزارت کشور رفته بود، برای مدیت بازداشت شده است و حضور سنگین نیروهای امنیتی در خیابانها در طول روز یکشنبه نیز ادامه داشته است.
اما این تنها واکنش مقامهای رسمی نبوده است. هرچند حسن روحانی خواهان پیگیری پرونده اسید پاشی به زنان شد، از سوی جناحهای دیگر حاکمیت، برخورد با رسانههایی که تصاویر تجمع مردمی در اصفهان و تهران را منتشر کرده بودند شدت یافت.
آریا جعفری، عکاس و مسئول بخش عکس خبرگزاری ایسنا در اصفهان که از تجمع اعتراضی مردم اصفهان در روز چهارشنبه گذشته عکسهایی منتشر کرده بود بازداشت شد و وسایل شخصی او نیز تفتیش و توقیف شد.
خبرگزاری مهر عکسهای تجمع اعتراضی علیه اسید پاشی را از وبسایت خود حذف کرد و در حالی که خبرگزاری فارس، از رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خواهان برخورد با رسانههایی شد که «اسید پاشی کرده و با امنیت و آرامش ملی بازی دوگانه انجام میدهند»، رئیس قوه قضائیه ایران نیز از عملکرد برخی رسانهها در ماجرای اسید پاشی که موضوع را به امر به معروف و نهی از منکر مرتبط کردند، ابراز تاسف کرد و این اقدام رسانهای را ظلم فاحش به نظام و متدینین، معتقدین و متفکرین خواند.
صادق آملی لاریجانی پیش از ظهر یکشنبه، چهارم آبان در همایش ملی امر به معروف و نهی از منکر، با اشاره به پرونده اسیدپاشی در اصفهان گفت: «چرا باید فضا را آلوده کنید در حالی که اکنون در مورد امر به معروف و نهی از منکر طرحی هم در مجلس مطرح است. حالا اگر غربیها به این فضا دامن بزنند مقتضای ذات آنهاست چون ضد انقلابند اما برای برخی رسانهها متاسفم که موضوع را به امر به معروف وصل کردند.»
از میان بیشمار واکنشهای محافظهکاران اشاره به واکنش شهلا میرگلوبیات، عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی خالی از لطف نیست که اسیدپاشی در اصفهان را «سناریوی جدید خود غربیها» دانسته و گفته است سند این موضوع نیز همزمانی این توطئه با بررسی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس است.
اسیدپاشیها اما، حتی اگر برآمده از تصمیم خودسرانه یک شخص یا گروه باشد، هدفمند و دارای پیامی آشکار است: سوژه، آزادی زنان است و هدف، به حاشیه راندن و کنترل آنها. جرم اسدپاشان را نمیتوان با هیچ استدلالی شخصی و محدود قلمداد کرد، آنها با پاشیدن اسید به صورت زنان، هویت انسانی زنان را نشانه رفتهاند و گفتمانی را تایید میکنند که در آن حضور زن در اجتماع نه تنها محدود نیست، که مطلوب هم نیست. ایجاد فضای رعب و وحشت برای حضور اجتماعی زنان، در کنار ترویج خشونت آشکار نسبت به آنان، بخشی از پروژهای است که حاکمیت در ایران دنبال میکند، ادامهای بر داستان تفکیک جنسیتی، فرزند آوری بیشتر، محدودیت اشتغال و تحصیل، در جامعهای که زنان هویت پدرسالار آن را به چالش کشیدهاند. اسیدپاش اما برادر بزرگتری است که برای دست بلند کردن روی خواهر، اجازه از نگاه تاییدگر پدر گرفته است.