عرصه سوم: نگار حائری دانشآموخته حقوق و زندانی سابق سیاسی روز سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۹۴ مجددا بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش سحام نیوز و به نقل از منابع معتبر این وبسایت «از دادسرای شهید مقدس با نگار حائری تماس گرفتند و از وی خواستند با حضور در دادسرا به دو سوال پاسخ دهد که خانم حائری با حضور در دادسرا بازداشت شده است.»
حائری پس از آزادی از زندان قرچک در چندین نوبت درباره وضعیت ناگوار این زندان با رسانه ها مصاحبه کرده بود و به نظر میرسد بازداشت وی بی ارتباط با افشاگریهایی که در مورد زندان قرچک انجام داده نباشد.
نگار حائری که ۸ ماه در بازداشت بود، ششم اسفندماه سال گذشته با قرار وثیقه ای به مبلغ دومیلیارد تومان از زندان قرچک ورامین آزاد شد. او متهم شده بود که به خانواده زندانیان سیاسی، مشاوره حقوقی داده است. پروانه وکالت وی نیز در بازداشت قبلی، برای مدت ۱۰ سال تعلیق شده بود.
وی دو هفته پس از آزادی در مصاحبه با روزآنلاین گفته بود: «غذای زندان(قرچک ورامین) غیرقابل خوردن است ولی آدمها به مرورعادت میکنند چون مجبورند. اجبار آدمها را خیلی عوض میکند. خود من وقتی وارد شدم اصلا غذا نمیخوردم. یکماه اصلا غذا نمیخوردم و ۷ کیلو لاغر شدم. ولی وقتی مجبورشوی، میخوری. همین غذا هم خیلی کم است، اینقدر کم که آدم سیر نمیشود. زندانیان یک سری ترک موادی هستند، اشتهای آنها به همین دلیل بیشتر میشود ولی غذا نیست که بخورند. من خواهش میکردم، میگفتم به اینها قرص بدهید بخورند کسی که میخواهد اعتیاد ترک کند به او دارو میدهند. اما اینها دارویی میدادند که زندانیان عین مرده میافتادند. بیهوش میشدند. میوه فقط ماهی ۲ بار میآید که ۱۵ هزار تومان است. این برای زندانیان خیلی زیاد است نمیتوانند بخرند. باور کن من هم از زندانیان خجالت میکشیدم که میوه بخرم و بخورم… اینجا (زندان قرچک ورامین) مثل اوین نیست. من اوین بودهام. اوین درمقابل اینجا مثل خوابگاه دانشجویی است که آدم ارتباطی با بیرون ندارد و ارتباطش با بیرون قطع شده است. درمقابل اینها، زندانیان اوین هیچ مشکلی ندارند، خانوادههایشان هرچیزی از لباس و کتاب میآورند و به آنها میدهند. بزرگترین حسن اوین این است که بچهها خودشان غذا درست میکنند. اوین هراتفاقی میافتد، خبری میشود ولی درقرچک زندانیان عادی هستند که به آنها میگویند متهمان اجتماعی و هیچ کسی یادی از اینها نمیکند. اگر من و امثال من اینجا نمیآمدیم و از آنجا بیرون نمیآمدیم کسی نمیفهمید قرچک کجا است و چگونه است. یا چه آدمهایی توی قرچک زندگی میکنند. ۲۷۰ نفر باید از ۸ سرویس بهداشتی استفاده کنند شما ببینید اوضاع نظافت آنجا چگونه میشود. این ۲۸۰ نفر باید از ۸ حمام استفاده کنند که عموما آب آنجا سرد است. من دیروز که توی خانه رفتم حمام و آمدم بیرون حالم بد شد. گفتند چی شده؟ گفتم انگارعادت ندارم به آب گرم. آب گرم حد نصاب دارد درقرچک باید ۲۰ تا ۳۰ نفر جمع شوند بروند از پرسنل خواهش کنند که ما ۳۰ نفر میخواهیم برویم حمام امکان دارد زنگ بزنید آب را گرم کنند؟ و آنها اگر دلشان بخواهد زنگ میزنند تاسیسات و آب گرم میشود. آب آنجا شور است و این زندانیان استطاعت خریدن آب معدنی که قیمتاش ۸۰۰ تومان است را ندارند و ازهمان آب شور استفاده میکنند. زندانیان آنجا واقعا به لحاظ غذایی در مضیقه هستند. غذا غیرقابل خوردن است و نپخته. حتی نمیگذارند آن کیفیت پایین غذای آنجا بپزد. من بارها و بارها به مسئولان زندان گفتم ولی هیچ ترتیب اثری ندادند. شبها عمدتا لوبیا یا عدسی میدهند که عمدتا توی آن سنگ و سوسک است. من این را به چشم خودم دیدهام ولی زندانیان میخورند. سوسک را میاندازند کنار و ادامه میدهند به خوردن چون مجبورند. کسی به ملاقاتشان نمیآید، این آدمها، فراموش شده هستند.»