عرصه سوم-درصحن: پژمان تهوری: انتخابی شدن شهردار، که این روزها ذهن اعضای شوراها را به خود مشغول کرده، یک روش پذیرفته شده در سطح دنیاست. در بسیاری از شهرهای دنیا، شهرداران، با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند و البته در بسیاری نیز کماکان شوراها مسول انتخاب شهردار هستند. اداره شهر چه با سیستم «شهردار-شورا» که هر دو با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند و چه با سیستم «شورا-شهردار» که در آن شوراها جایگاهی بالاتر و مقام تعیین کننده شهردار را عهده دار است، وقتی مطلوب قلمداد می شوند که در مقام دولت محلی، شهر را با رای و نظر مردم اداره می کنند. اما سیستم اول در قیاس با سیستم دوم، طرفداران بیشتری دارد، چراکه شهردار عالی ترین مقام محلی و موثرترین شخصیت در اجرای تصمیمات پارلمان محلی است، از این رو تکیه بر این کرسی با رای مستقیم مردم، سطح پاسخگویی را افزایش می دهد.
دولت ایران پس از تجربه سیستم «دولت-شهردار» که در آن شهرداران منتصب وزارت کشور بودند و پس از پشت سرگذاشتن چهار دوره شوراها و تجربه سیستم شورا-شهردار، امروز به این نتیجه رسیده است که نه سیستم قبلی و نه سیستم موجود (خصوصا در کلان شهرها) کارآمد نیست، از این رو در پیش نویس لایحه قانون مدیریت شهری که مراحل تصویب در دولت را پشت سر می گذارد، به سیستم شهردار-شورا روی آورده، تا شهرداران با رای مستقیم مردم انتخاب شوند.
در ماده ۳۲ پیش نویس این قانون آمده است: «…شهرداران در شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر جمعیت، با رای مستقیم مردم و همزمان با انتخابات شوراها، برای مدت چهار سال انتخاب می شوند.» این پیش نویس قبل از تصویب نهایی توسط هیات دولت و تقدیم به مجلس شورای اسلامی، به شوراهای کلانشهرها ارسال شده تا با نظر آنها، تکمیل، اصلاح و تصویب شود. به نظر نمی رسد این لایحه قبل از انتخابات دوره پنجم شوراها که در تاریخ ۲۹ اردیبهشت سال آینده همزمان به انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود، تصویب شود ولی احتمال دارد این بخش از لایحه بصورت طرحی فوریتی به تصویب برسد، چراکه طرفدارانی در مجلس دارد.
مزایای انتخابی شدن شهردار
۱- پاسخگو شدن شهردار
تجربه چهار دوره شوراها در ایران، خصوصا در کلان شهرها نشان می دهد که شهرداران، نه تنها تمایلی به پاسخگویی به مردم نشان نمی دهند، بلکه خود را در برابر شوراها نیز، مقید به پاسخگویی نمی دانند. قدرت اجرایی، موقعیت سیاسی و بودجه کلان، نشان داده که آنها را در موقعیت عالی ترین مقام محلی، به پرهیز از پاسخگویی سوق می دهد. بسیاری از شهرداران در کلانشهرها با تطمیع اعضای شوراها، به جای پاسخگویی، شوراها را با خود همراه می کنند. واگذاری املاک نجومی به برخی از اعضای شورای شهر تهران و زد و بند اعضای شوراها و مدیران شهرداری در تبریز نمونه های افشا شده از تطمیع اعضای شوراها توسط شهرداران است.
۲- بی اعتنایی به مطالبات مردم
شهرداران در سیستم شورا-شهردار، به دلیل عدم وابستگی به آراء مردم، بیش از آنکه خود را مسئول تامین مطالبات شهروندان بدانند، در تلاشاند تا شوراها و وزارت کشور را با خود همسو و با سوء استفاده از موقعیت مدیریت محلی میکوشند، منافع سیاسی خود و جریان همسو در شوراها و دولت را دنبال کنند. در چنین سیستمی، شهردار حفظ موقعیت خود در شهرداری را نه وابسته به آراء مردم، بلکه وابسته به رابطه سیاسی و مالی خود با اکثریت اعضای شورا میداند. از این رو است که تامین هزینه های راهپیمایی اربعین بر حل معضل آلودگی هوا، ترافیک، حاشیه نشینی و … ارجحیت پیدا می کند و نه تنها با اعتراض اعضای شورا روبرو نمی شوند، بلکه همراهی شورا را نیز با خود حس می کند.
۳- دسترسی به اطلاعات
تجربه مجلس و شوراها نشان داده که دسترسی به اطلاعات در نهادهای انتخابی به مراتب بیشتر از نهادهای انتصابی است. مشروح مذاکرات نهادهای انتخابی همچون مجلس و شوراها به سهولت در اختیار رسانهها قرار میگیرد، حال آنکه معلوم نیست در نهادهای انتصابی همچون شورای نگهبان و شهرداریها چه میگذرد. از این رو، میتوان گفت نظارت پذیری بر نهادهای انتخابی در کشورهای شبه دموکراتیک، بسیار بیشتر از نهادهای انتصابی است. لذا هرچه به سمت انتخابی شدن، نهادهای غیر انتخابی حرکت کنیم، مسیر دموکراتیزاسیون را بیشتر پیمودهایم.
۴- افزایش کارآمدی شوراها
اختلاف نظرها و نزاعهای موجود در شوراها در پروسه انتخاب شهردار، در بسیاری از شهرها سبب بروز مشکلاتی متعدد شده است. در برخی شهرها همچون خرمشهر، عدم تفاهم اعضاء، سبب انحلال شورا و در پارهای دیگر، اختلافات به دوقطبی شدن شوراها و برتری یافتن تمایلات سیاسی بر ایفای وظیفه نمایندگی منجر شده است. حال آنکه انتخابی شدن شهردار سبب می شود تا اعضای شورا بدون ورود به نزاعهای سیاسی موجود، در مقام ناظر، عملکرد شهردار را موشکافانهتر مورد بررسی قرار دهد و در صورت مشاهده تخلف و فساد، قاطعانهتر برخورد کند. چراکه خود شهردار را انتخاب نکرده تا در موعد استیضاح، احساس کند بر ناصحیح بودن انتخاب خود مهر تایید میزند.
از این رو، انتخابی شدن شهردار، گامی بلند برای پاسخگو کردن، نظارت پذیری، شفافیت و جریان آزاد اطلاعات بعنوان اصول و ارزشهای دموکراسی است. انتخابی کردن شهردار یعنی افزودن نهادی دیگر به نهادهای انتخابی و کاملتر شدن پازل دموکراسی است که باید مغتنم شمرد.