اولین قسمت از پادکست برابری به افزایش تبعیض‌های قومی، مذهبی، جنسیتی‌ و … علیه «اقلیت‌ها» در ایران اختصاص دارد. 

در این شماره، درباره «اقلیت» و «احساس در اقلیت بودن» صحبت می‌کنیم، به وظایف گروه‌های موسوم به اکثریت در برابر اقلیت اشاره می‌کنیم و از رنج مداوم گروه‌هایی صحبت می‌کنیم که سالها زندگی‌شان در ایران تحت الشعاع جنسیت، مذهب و قومیت شان بوده است.  

در این شماره همچنین شما پیام‌ها و مصاحبه‌هایی از پدیده ثابتی سخنگوی جامعه بهاییان، مژگان نوی فعال صلح، حسین احمدی نیاز وکیل و فعال حقوق بشر، دکتر محمود امیری مقدم عصب‌شناس و بنیان‌گذار «سازمان حقوق بشر ایران»، ملیکا زر عضو شبکه همجنسگرایان و ترنسجندرهای ایران «شش رنگ»، راضیه معصومی فعال حقوق بشر اهل افغانستان از «عرصه سوم»، مهتاب از کردستان و روزا از جامعه یهودیان ایران را خواهید شنید.

در نهایت با نگاهی به قانون اساسی و نظام قانون‌گذاری در جمهوری اسلامی نقش نهادهای مانند شورای نگهبان و مجلس خبرگان قانون اساسی در افزایش تبعیض‌های قومی، مذهبی و جنسیتی در ایران را مرور می‌کنیم.

در قسمت‌ بعدی پادکست برابری به سرنوشت کنوانسیون‌های حقوق بشری در ایران می‌پردازیم. 

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید و نظراتتون رو برای ما به صورت کامنت، یا ایمیل بفرستید. 

برابری رو به امید فردایی برابر با دوستان و آشنایانتان به اشتراک بگذارید. 


 

چهل سال از تاسیس نهاد شورای نگهبان می‌گذرد و حالا این نهاد از یک جمع ۱۲ نفره که روزگاری جلسات‌شان در ساختمان مجلس برگزار می‌کردند و نهایتا چند میلیون‌تومان در سال، بودجه مصرف می‌کردند به یک تشکیلات عریض و طویل با بیش از ده ها هزار کارگزار، صدها دفتر محلی و بیش از ۱۵۰ میلیارد تومان بودجه سالانه تبدیل شده است. 

افسوس آنکه مردم ایران تا به امروز نه تنها هیچ گونه منفعتی از حضور چنین نهادی با این امکانات لایتناهی، در ساختار قانون‌گذاری کشور نداشته اند بلکه این‌ نهاد را سدی عظیم در مقابل بدیهی‌‌ترین مطالبات انسانی و شهروندی خود یافته‌اند. از همین‌رو ما معتقدیم شورای نگهبان یکی از مهمترین موانع گذار به دموکراسی در ایران است و گذار مسالمت آمیز به دموکراسی محقق نخواهد شد مگر با برچیده شدن این نهاد. 

ما در ۵ گزارش ویدیویی تلاش کرده‌ایم به موانعی که این نهاد در برابر احقاق حقوق‌ اقلیت‌ها، زنان و انتخابات ایجاد کرده‌اند بپردازیم و نشان دهیم چگونه از دل مجلس خبرگان قانون اساسی، چنین شورایی برای تامین منافع گروهی خاص، برآمد.

ادامه مطلب
مقدمه

مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت در زاهدان

و ما صحبتمون و انتظارمون در دولت دوازدهم همین بود که در هیات دولت یک وزیر و یا دو وزیر از اهل سنت باشه و وزیری از زنان هم باشه، حداقل یک زن و یک اهل سنت رو بگذارند در این دولت که جامعه اهل سنت ۳۸ ساله این خواسته‌ایه که به زمین مانده. 

- در ایران هشتاد و چند میلیون نفری، ۱۲ نفر در فرایندی غیردموکراتیک و غیرشفاف هر قانونی را که به صلاح خود یا نظام حاکم نمی‌دانند، رد می کنند.

- تبعیض سیستماتیک و نقض حقوق بشر، حذف منتقدان از ساختار نظام و تثبیت ولایت فقیه، محصول شورای نگهبان است و بعیده حتی با مرگ رهبر کنونی، تغییری ملموس در این رویه ایجاد شود. 

- رد صلاحیت گسترده شهروندان در انتخابات‌  مجلس شورای اسلامی، خبرگان رهبری و ریاست جمهوری از نمونه های بارز نقض حقوق شهروندی توسط این نهاد است.

- در ۴۰ سال گذشته نهاد انتصابی شورای نگهبان با ارائه تفسیرهایی از اسلام و قانون اساسی مقابل هر گونه تغییر در جهت دموکراتیک شدن ساختارها ایستاده است.

- به نظر می‌رسد هراس جمهوری اسلامی از نقد این شورا به دلیل نقش کلیدی آن در تثبیت ساختارهای نظام است.

- علی خامنه‌ای:‌ یکی از غلط ترین کارها در این زمینه حمله به شورای نگهبان است. 

- احمد جنتی: وقتی از او می‌پرسند چگونه می‌توان ولایت فقیه را زد، می‌گوید «در قانون اساسی ایران آنچه موجب قوام و بقای ولایت فقیه است، شورای نگهبان است، اگر بتوان این رکن را از قانون حذف کرد، ولایت فقیه هم  در یک رفراندوم از بین می‌رود.

- خواسته ما رسیدن به برابری و رفع هر گونه تبعیض از جامعه ایران است. شما به پادکست «برابری» محصول عرصه سوم گوش می‌کنید. 

- سلام من مهسا هستم

- سلام من هم مصطفی هستم و شما رو دعوت می‌کنیم به شنیدن اولین قسمت پادکست برابری با موضوع شورای نگهبان ضامن تبعیض علیه اقلیت‌ها

متن پادکست

نظر پدیده ثابتی: سخن گوی جامعه بهاییان ایران

یکی از ویژگی‌های بخصوص برخورد با بهاییان ایران، محروم کردن جوانان بهایی از تحصیلات دانشگاه و آموزش گاه های عالی بود، اونها به خوبی می‌دونستند که کسب علم در امر بهایی جایگاه خاصی داره و بهائیان ایران در سالهای قبل از انقلاب واقعا خدمات ارزنده‌ای رو در جنبه آموزش و پرورش به ایران و ایرانیان کرده بودند و با نداشتن تجهیزات موسس یکی از اولین مدارس برای دختران و بانوان بودند، برای همین امر، یعنی محرومیت از تحصیل برای اونها بسیار سخت بود. بعد از این که بهاییان از شغل‌های دولتی اخراج شدند برای کسب معاش شروع کردند به مشاغل آزاد و با رنج و سختی با هم تجارت می‌کردند ولی مسئولان ایران بازهم به اون مساله بسنده نکردند و شروع کردند با بهانه‌های مختلف، به اذیت و آزار بهائیان مثلا پلمپ مغازه بهاییان برای بهانه گرفتن، تبلیغات سو که اینها نجس هستند از اینها خرید نکنید یا عدم صدور و یا تجدید اجازه کار برای بهاییان که جلوشون سنگ بندازند. 

ابعاد دیگه‌ای از اذیت و آزار بهاییان مروبط میشه به تخریب قبرستان‌ها و نبش قبر مردگان و اجازه ندادن مسئولان که بهائيان مرده‌هاشون رو در بعضی قبرستا‌ن‌ها دفن بکنند و اون‌ها رو از یک قبرستان به قربستان دیگر می‌کشیدند. 

- هر کدوم از ما ممکنه در طول زندگیمون در موقعیت‌های قرار گرفته باشیم  و به خاطر جنسیت، قومیت‌، زبان‌، میلیت و یا رنگ پوست‌مون احساس در «اقلیت‌ بودن» رو تجربه کرده باشیم. 

- اما در اقلیت بودن لزوما به معنی کم تعداد بودن نیست، به عبارتی هر گروهی که به واسطه زبان، قومیت، مذهب، جنسیت و … در جایگاهی فرودست  نسبت به گروه مسلط در جامعه قرار گیرد، اقلیت می‌گوییم.

خاطره فرد پطروسیان؛ روزنامه نگار مسیحی:

فرد پطروسیان هستم، یکی از خاطرات خیلی بد، موقع ماه رمضون بود که صانعی می‌اومد و درباره احکام و قوانین اسلامی صحبت میکرد و یه بار گفتش که با دست خیس نباید با مسیحی‌ها، یهودی‌ها و زرتشتی‌ها دست داد چون اینها نجسند و تو این شرایط باعث باطل شدن روزه میشه یا یه همچین روزی. روز بعدش که بخش خوب این خاطره‌است یکی از همکلاسی‌هام گفت که پدرش پیغام داده که از فرد به خاطر حرف‌هایی که این آخونده زده معذرت بخواه، چون ما اصلا همچین تفکری نداریم. 

- زندگی دراقلیت‌ چالش‌های خاص خود را داشته و دارد. «اقلیت» اسمیه برای یک گروه از مردم که معمولا تعدادشـان نسـبت بـه بقیـه کمتـره یـا بـه نظر می رسـه کمتر باشه. 

- اما این فقط معنای عددی اقلیته. اقلیت بـودن و تو اقلیت زندگـی کـردن رنجآورتـر از آن اسـت کـه صرفـا ناشـی از نداشـتن برتـری عـددی باشـد. همیـن رنـج انسـانی اسـت کـه میتوانـد مـا را نسـبت بـه زندگـی و سرنوشـت آنـان حسـاس کند، خصوصـا ا گر خود مـا در ا کثریـت باشـیم.

- در اصل کمتـر بـودن میتوانسـت مشـکل مهمـی نباشـد اگر در مقایسه با یه اکثریتی فرار نمیگرفتی و باعث بروز تبعیض نمی شد

روایت مهتاب زنی اهل کردستان: 

من مهتاب هستم ۳۸ ساله، و در شهرستان مرزی بانه از استان کردستان به دنیا آمدم و بزرگ شدم. یکی از موارد تبعیض جنسیتی خیلی واضح که برای من پیش اومد، در حیطه کاری بود و در همون استان محل زندگی خودم پیش اومد، تازه مدرک کارشناسی هنرم رو از دانشگاه نبی اکرم تبعیض گرفته بودم سال ۱۳۸۷، به دنبال یک آگهی استخدامی که تو یک روزنامه منتشر شده بود، برای جذب نیرو در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهر خودم به اونجا مراجعه کردم و خودم رو متقاضی معرفی کردم. اما اداره فرهنگ و ارشاد به من گفت که نیرویی که میخواهند استخدام کنند حتما باید مرد باشه، من چند بار به اداره مرکزی در سنندج رفتم و اون‌جا هم همین جواب رو به من دادند اما توی آگهی اصلا درج نشده بود که متقاضی الزاما باید مرد باشه، برای همین من اعلام امادگی کردم، پی‌گیری‌های زیادی که کردم جوابی نداد و بعد از چند جلسه که داشتم با مسئولان بخش هنری اداره کل در سنندج، مستقیم به من این موضوع رو گفتند و گفتند که دیگه پیگیری نکنم. ضربه بزرگی بود برای من که تازه تحصیلم رو تموم کرده بودم و این باعث شد که به مهاجرت فکر کنم. 

موضوع دومی که در سطح وسیع‌تری تبعیض جنسیتی رو به من نشون داد در زندگی مشتکرم بود که بعد از یک سری مسائل و مشکلاتی که داشتم می‌خواستم جدا بشم، به خاطر این که همسر سابق من، من رو می‌زدند اما نمی‌تونستم ازش شکایت کنم به خاطر این که وکیل به من گفته بود که باید شاهد داشته باشم که زد و خوردی بین ما دو نفر انجام شده و به همین دلیل من برای مدت کوتاهی سازش کردم، از کشور خارج شدم و سپس غیر حضوری اقدام به جدایی کردم.

- وقتـی شـما از دیگـران متمایـز هسـتید وآن دیگـران در اکثریـت هسـتند، شـما معمـولا (نه لزوما همیشه) نوعـی فشـار را از جانب آنان احسـاس میکنید. این فشـار، بیانگر این خواست مستقیم یا تلویحیه که شـما هم باید مثل آنان باشـید یـا مثـل آنان فکـر یا رفتـار کنید. 

- اتفاقا تو قانون اساسی ایران یه موردی هست اصل ۲۶ام که خیلی جالبه، میگه اگه شما جز اقلیت‌های رسمی هستید، مجازید به فعالیت‌ مذهبی و سیاسی اما به شرطی که موازین اسلامی رو رعایت کنید! خوب یعنی چی؟‌ یعنی طرف در عین حال که زرتشتی یا مسیحیه ولی باید مثل یک مسلمان معتقد فکر کنه و رفتار کنه وگرنه باهاش برخورد میشه!

- ایـن فشـار وقتـی بیشتر میشه کـه از سطح تمایز داشتن بگـذره و بـه تبعیض منجر بشه. یعنـی شـما به دلیل این که در اقلیتی از یه سری حقوقت محروم بشی یا وادار به انجام کارهایی بشی که اکثریـت، به خاطر اکثریـت بـودنشون از اون کار معافند. 

- احسـاس اقلیـت بـودن بعضی وقتها بـه سـادگی از همیـن کلمـه «اقلیـت» شـروع میشـه. خیلی‌ها هستند که کاربـرد کلمـهی «اقلیـت» را یه جورایی توهیـن و یـا تحقیـر بـه حسـاب می‌کنند چرا؟ 

- مشخصه، چون هر وقت خواستند  اونها رو محروم کنند، حقشون رو ضایع کنند یا هر بلایی سرشون بیارن، اول بهشون گفتن شما تو اقلیتید پس؟..

روایت رزا یک ایرانی یهودی:

سلام من رزا هستم من یک ایرونی یهودی هستم، تو ایران بزرگ شدم و مدرسه رفتم و به عنوان یک یهودی من تو ایران تجربه‌های تلخ متفاوتی دارم و اصولا این تجربه‌های من شامل همه جا می‌شد، شامل مدرسه می‌شد، محل کارم، توی دانشگاه و حتی توی ساده‌ترین رابطه‌های احساسی عاطفی که با هم داشتیم دیگران دخالت می‌کردند. اگه جایی می‌فهمیدند که مذهب من یهودیه، یه جور دیگه با ما برخورد می‌کردند و یا این که تبعیض قائل می‌شدند. من تو مدرسه عادی رفتم مدرسه، و توی مدرسه عادی یعنی مدرسه مسلمونا درس خوندم. تلخ ترین قسمت ماجرا اینه که هر روز صبح، سر صف باید می‌گفتیم مرگ بر اسرائیل و اگه می‌دونستند که من یهودی ام موقعی که همه می گفتند مرگ بر اسرائیل همه به من نگاه می‌کردند و می گفتند مرگ بر اسرائیل. در واقع مرگ رو داشتند به من می‌گفتند. یا بعضی از معلم‌ها که می‌فهمیدند یهودی هستیم، اذیتمون می‌کردند و بین شاگردای دیگه با ما تبعیض قائل می‌شدند، یه خاطره تلخی دارم از محل کارم که همیشه یادم میاد. یادمه یه روز مونده به عاشورا، من اتفاقی یه لباس مشکی تنم کرده بودم یه مانتوی مشکی، تو محل کارمون ما یه همکار مذهبی داشتیم اومد سراغ من و گفتش که عه توی جهود پیش پیش رفتی پیشواز عاشورا مشکی تنت کردی؟ 

اصولا کلمه جهود کلمه خیلی زشتیه،  بیشتر وقتی می‌خواهند ما رو تحقیر کنند یا مسخره‌مون کنند تو ایران بهمون می‌گفتند «جهود»، مثلا می‌گفتند «جهوده رو ببین! عه اون جهوده!»

تازه ۱۵-۱۶ سالم شده بود و با یه پسری آشنا شدم ولی آشنایی ما همه‌اش یه هفته طول کشید چون وقتی خانواده پسر فهمیدند که من یهودی ام، به شدت مخالفت کردند و من مجبور شدم که این رابطه رو تمومش کنم.

به هر حال همه ما جوان‌های یهودی تو ایران تجربه‌های تلخی داشتیم و اصولا ما سعی نمی‌کنیم بگیم یهودی هستیم، مخفی میکنیم، به خاطر این که اینجوری راحت تریم و اذیتمون نمی‌کنند. 

خیلی بده ما تو ایران به دنیا اومدیم، اونجا بزرگ شدیم آبا و اجدادی ما تو ایران به دنیا اومدند، بزرگ شدند ولی هر کدوم از ماها تجربه تلخ تبعیض رو دیدیم، تجربه تلخ توهین رو چشیدیم و این فقط شامل من نمی‌شه، شامل همه یهودیایی میشه که تو همه جای ایران زندگی کردند. 

- شاید این ضعف ماست که نتونستیم کلمه مناسبی تو زبان فارسی جایگزین اقلیت بکنیم، اما یه نکته مهمی هم هست اونم اینکه وقتی به کسی یا گروهی میگیم اقلیـت، بلافاصله داریم وجود ا کثریـت رو هم به رخش می‌کشیم، یه جورایی خط کشی می‌کنیم اون هم از موضع قدرت. انگار مـن یـا شـمایی کـه در اکثریـت هستیم، نوعـی احسـاس برتـری داریـم. 

- دقیقا، اگـر مـا خودمـان هـم ادمهای فروتنی باشیم و احسـاس برتـری و فرادسـتی نکنیـم، ممکـنه  بـا اسـتفاده ازهمین واژه، بـه آنـان کـه در اقلیـت هسـتند، احساسـی از فرودسـتی القا کنیـم.

روایت راضیه معصومی، وکیل و فعال حقوق بشر اهل افغانستان

من راضیه هستم و میخوام تجربه خودم رو به حیث یک افغان مهاجر در ایران با شما شریک بسازم، ما نمی‌توانستیم در اماکن عمومی با لهجه دری با دوستان و خانواده خودمان صحبت کنیم به خاطر این که از آشکار شدن هویت خود ترس و هراس داشتیم و از طرف دیگر سفر کردن ما به شهرهای مختلف ایران بسیار سخت و دشوار بود و پلیس راه بسیار آزار و اذیت می‌کرد. مخصوصا هم وطنان هزاره ما را بسیار باهاشان بد رفتاری می‌شد و بهشان گفته می‌شد که شما به هیچ شناسنامه‌ای ضرورت ندارید، شناسنامه شما به چهره‌تان است و از فاصله دور هم معلوم است که تو یک افغانی هستی. و وقتی که مسئولین مکاتب وارد صنف‌های (کلاس) درسی می‌شدند با صدای بلند خطاب می‌کردند که هر کسی که افغانی است از صنف بیرون شود باز ما با ترس و هراس از جای خود می‌خیسیتم و با نگاه‌های تحقیر آمیز هم صنفی‌های ما، بیرون از صنف می‌رفتیم  افغان بودن برای ما یک کابوس بود و تنها حکم مجرم بودن داشت. 

- تبعیـض علیـه اقلیتهـا میتونه جنبـه‌ی حقوقـی داشـته باشه و در قانون هم اومده باشه. مثلا  اصـل 115 قنـون اساسـی میگه اقلیتهـای دینـی (ماننـد مسـیحیان و یهودیـان) و حتـی مسـلمانان غیـر شـیعهی دوازده امامـی نمیتواننـد رهبـر یـا رئیـس جمهـور باشـند. در ایـن مـورد مـا بـا نوعـی تبعیض حقوقـی در مـورد افـرادی بـا عقایـد مذهبـی متفـاوت از مذهـب اکثریت روبرو هسـتیم.

- از طرفی هم ممکن در جامعه ای تبعیض حقوقی وجود نداشته باشد، اما مردمی که اکثریت دارنـد هنـوز در زندگی اجتماعی علیـه اقلیتها ا عمال تبعیض کنند. این تبعیض، همون تبعیض اجتماعی اسـت.

- اینم من اضافه کنم که اقلیتها هم مثل بقیه گروههای اجتماعی یکدست و برابر نیستند و گاهی وقت‌ها پیش میاد که 

تو خود گروههای اقلیت، اقلیتهای دیگری وجود داشته باشند که تعدادشون نسـبت بـه کل اعضای گروه کمتره و از بقیـه متمایزند و یـا مورد تبعیض قرار می گیرند. 

روایت ملیکا زر فعال حقوق همجنس‌گراها

من ملیکا زر به عنوان یک زن همجنس‌گرا در ایران با تبعیض‌ها و خشونت‌های زیادی روبرو بودم. زمانی که متوجه میشی، رفتار متفاوتی نسبت به هم سالان همجنست داری دلیل تبعیض‌ها و خشونت‌هایی که به طور روزمره باهاش مواجه می‌شی رو می‌فهمی. هویت جنسی و بیان جنسیتی متفاوت باعث می‌شه که مورد قضاوت قرار بگیری. از اماکنی که این تبعیض و قضاوت خودش رو آشکارا نشون می‌ده مدرسه است. طبق آخرین گزارش تحقیقی شش رنگ، بیش از ۵۰ درصد اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در مراکز آموزشی توسط کادر آموزش و بیش از ۳۰ درصد اونها از طرف هم سالانشون   مورد خشونت قرار می‌گیرند، من خودم این خشونت‌ها رو تجربه کردم، مورد تحقیر کادر آموزشی قرار گرفتم و در پی اون، از هم کلاسی ها  و هم مدرسه‌ای هام، خشونت و ترد شدن دیدم. به عنوان یک همجنسگرا زمانی که به چشم یک منحرف جنسی و یا بیمار با من برخورد میشد و با خانواده‌ام مطرح میشد این خشونت نمود دیگه‌ای پیدا میکرد و من همیشه نگران بودم که هویت جنسیم فاش نشه، چون در این صورت نه تنها از من حمایت و یا محافظت نمیشد، بلکه ممکن بود بود با مجازات قانونی مواجه بشم. در قوانین جمهوری اسلامی رابطه جنسی بین دو همجنس از شلاق تا اعدام مجازات داره، به همین دلیل نه جرات شکایت از کادر آموزشی و نه حتی حق اعتراض در خانواده ام رو داشتم. نداشتن پوشش دلخواهم هم از دیگر تبعیض‌هایی بود که من به عنوان یک همجنس‌گرا باهاش روبرو بودم. بیان جنسیتی متفاوت من باعث می‌شد مورد خشونت کلامی در جامعه قرار بگیرم. از گشت ارشاد تا افراد جامعه با من می‌تونستند مثل یک مجرم برخورد کنند. اما من به دلیل تبعیض‌های ناشی از قوانین جمهوری اسلامی حق و جرات اعتراض نداشتم. برای من که از دوگانه مردانه و زنانه مشروع جمهوری اسلامی خارج بودم، حجاب یک شکنجه به حساب می‌اومد اما سرپیچی از این دوگانه مشروع تبعات قانونی جدی داشت. متاسفانه هنوز هم همجنسگراها و ترنس‌های بیشماری که صدای اعتراض شون با قوانین غیر انسانی جمهوری اسلامی خاموش میشه با این تبعیض‌ها و خشونت‌ها مواجه هستند. 

- حالا یه سوال مهم وجود داره، آیا چیزی به اسم حقوق اقلیتها وجود داره؟ آیا اصلا تاکید کردن روی حقوق اقلیت‌ها باعث بهتر شدن شرایط زندگیشون میشه یا فقط تمایز اونها رو با اکثریت بیشتر میکنه؟ 

- حقوق اقلیت معمولا بـه اون دسته از قوانین و مقرراتی میگن که برای حمایت قانونی از گروههای اقلیت وضع شـده یا بایـد بشه.. ایـن قوانیـن و مقـررات هم معمولا وضع میشن تا نیازهـای خـاص ایـن گروههـا را بـرآورده کنه نـه این که بخواد اونا رو به اکثریـت تبدیل کنه. این حقوق مبنای بین‌المللی هم داره و مثلا کشـورها، تا زمانی کـه عضـو سـازمان ملـل باشـند، رسـما یـا عرفـا ناچارن که این حقوق رو رعایت کنند وگرنه مورد مواخـذ‌ه ی رسـمی و یا عرفی قرار میگیرند و تو جامعه‌ی جهانی بی اعتبار میشن.

- خوب با این فرمول پس هزینه هـای این بی اعتبـاری ها رو اکثریـت و اقلیت بـا هـم می‌دن

- دقیقا.

نظر پدیده ثابتی، سخنگوی جامعه بهاییان 

ما در سالهای متوالی شاهد این بودیم که سازمان ملل متحد، ماموریت گزارش گر رو برای ایران تمدید کرده و علتش نقض گسترده حقوق بشر در ایران است. یکی از مسايل مهمی که در تحقیقات این گزارش گر ویژه بهش اشاره شده ظلم و پایمالی حقوق انسانی تعداد زیادی از اقلیت‌های مذهبی و عقیدتی است. جامعه بهایی یکی از بزرگترین اقلیت‌های مذهبی در ایران است که از بدو پیدایشش این جامعه مورد ظلم قرار گرفته، ولی بعد از انقلاب اسلامی ایران، اذیت و آزار بهاییان به صورت سازمان یافته و گسترده‌ای پیاده شد که تمام ابعاد زندگی بهاییان رو تحت فشار قرار داد. از انقلاب ۵۷ بیشتر از ۲۰۰ شهروند بهایی به دست دولت ایران کشته شدند، هزاران نفر را دستگیر و زندانی کردند تعداد زیادی از اونها شکنجه شدند، اموال و دارایی‌هاشون مصادره شد و از شغل‌های دولتی و شخصی خودشون اخراج شدند. 

- حالا که بحث سازمان ملل اومد وسط باید به این هم اشاره کنیم که در حقوق بین الملل، اقلیت‌ها یک سری حقوق فردی دارن و یک سری حقوق جمعی. تبلور حقوق فردی‌ رو ما تو اعلامیـه جهانـی حقـوق بشـر می بینیم در صورتی که حقوق جمعی اقلیت‌ها رو باید تو «اعلامیـه حقـوق اشـخاص متعلـق بـه اقلیـت هـای ملـی یـا قومـی، دینـی و زبانـی» کـه سـازمان ملـل در سـال 199۲ صـادر کـرده دنبال کرد.

- بله همون طور که گفتی «اعلامیـه حقـوق اشـخاص متعلـق بـه اقلیت هـای ملی یا قومی، دینی و زبانـی» تو 9 ماده به حقوق جمعـی اقلیتهـا اشـاره کرده:‌  

اول • بقا و حفظ هویت اقلیتها و ترویج آن

دوم • رفتار بر مبنای فرهنگ خود 

سوم • مشارکت بدون تبعیض در امور عمومی 

چهارم • مشارکت در تصمیم گیریهای مربوط به خود اقلیتها 

پنجم • رعایت اقلیتها در برنامه‌ریزیهای ملی 

ششم• یادگیری و آموزش به زبان مادری 

هفتم • تشکیل انجمن و برقراری ارتباط

روایت مژگان نوی فعال صلح در اسرائیل

من خوب یادمه وقتی به عنوان یک بچه از ایران مهاجرت کردیم به اسرائیل، نه تنها بچه‌ها، بلکه معلم‌ها، از من می‌پرسدند که آیا خونه‌ها تو ایران کاهگلی هستند، تو خونه کاهگلی زندگی می‌کردی؟ آسانسور به عمرم دیدم یا نه. همچین سوالاتی که خیلی واضح بود یک کشور عقب افتاده و مردم بسیار عقب افتاده‌ای در نظر دارند و تصور میکنند این در حالیه که تهران اون موقع، بسیار پیشرفته تر از تلاویو و یا هر شهر دیگری در اسرائیل. یعنی مردم اینجا به چشم برتری به دیگرانی که از خاورمیانه که اصلشون از خاورمیانه است نگاه میکنند. معنی دیگه این نگاه برتری، اینه که تقریبا یا بسیار کم آثاری از ادبیات فارسی به عبری وجود داره. من فکر میکنم به این دلیل من شروع کردم به ترجمه ادبیات فارسی به عبری که مردم بفهمند ما از یک کشور عقب افتاده نیومدیم بلکه از یکی از بزرگترین تمدن‌های دنیا (آومدیم)

- حالا از قوانین بین المللی گفتیم، بیاییم سری بزنیم به چند تا از اصول قانون اساسی و ببینیم  قانون گذار چقدر تلاش کرده به دغدغه‌های اقوام و مذاهب و جنسیت‌های مختلف اهمیت بده! 

- مثلا اصل دوازدهم قانون اساسی میگه «دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است» و از همین اول راه رو برای دیگر مذاهب و ادیان الی الابد می بنده!

- یا تو اصل سیزدهم فقط ‎‎‎‎‎ایرانیان‏ زرتشتی‏، کلیمی‏ و مسیحی‏ به عنوان اقلیتهای‏ دینی‏ مجاز معرفی می‌شوند و عملا پیروان دیگر مذاهب همچون بهاییان، مندائیان، ایزدیان و یارسان ها از بخش اعظمی از حقوق اجتماعی و سیاسی خود محروم می‌شوند. 

-  آره نمونه اینجوری کم نداریم مثلا تو اصل بیستم قانون اساسی اومده :«همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند» و به همین سادگی اقلیت‌های جنسیتی  از دایره ملت خارج می‌شن.

نظر محمود امیری مقدم پزشک و فعال حقوق بشر

قانون اساسی جمهوری اسلامی و کلا نظام جمهوری اسلامی بر اساس تبعیض نهاد شده، برای مثال قدرت سیاسی و قضایی منحصر به مردهای شیعه دوازده امامی است. در قانون اساسی آمده. یعنی اینکه فقط با توجه به قوانین، زنان که نیمی از جمعیت هستند، دیگر مسلمانان، جدا از مسلمانان شیعه دوازده امامی، مثلا سنی‌ها و افرادی که به دیگر ادیان باور دارند از یک سری از پست‌های قدرت و در نتیجه تاثیرگذاری در سیاست محرومند. البته انحصار طلبی یکی از ویژگی‌های همه دیکتاتوری‌هاست که حمایت مردم رو پشت‌شون ندارند و سعی می‌کنند که قدرت در اختیار جمع محدودی باشه که به اون نظام وفادارند و در جمهوری اسلامی این صدق نمیکنه ولی این رو نمی‌تونند به راحتی در قانون بگنجانند. 

به همین یک قسمتی از جمعیت رو بر اساس تعلق مذهبی یا بر اساس جنسیت در قدرت شامل نمی‌کنند و اگر به عملکردشون نگاه کنیم می بینیم که برای نظام جمهوری اسلامی اون چیزی که مهم است وفادار بودن به نظام و قبول کردن رهبری و اون ایدئولوژی است. 

- یا مثلا اصل شصت و چهارم قانون اساسی، که حق افزایش تعداد نمایندگان اقلیت‌ها رو ازشون سلب کرده، حقی که در نسخه پیشین قانون اساسی وجود داشت اما تو سال ۶۸ از قانون حذف شد. 

- تو اصل قبلی گفته شده بود که  «در صورت افزايش جمعيت هر يك از اقليت‏‌ها پس از هر ده سال به ازاي هر يكصد و پنجاه هزار نفر اضافي يك نماينده اضافي خواهند داشت».

 البته سوال اساسی تر اینه که اصولا امکان چنین افزایش جمعیتی برای اقلیت‌های مذهبی در ایران وجود داره؟

- البته این موارد تبعیض محدود به قانون اساسی نیست، مثلا تبصره یک ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی! خواسته به اقلیت‌های مذهبی، لطف بکنه و اون ها رو از التزام به اسلام معاف کرده ولی ولی ولی! گفته نمایندگان اقلیت‌ها باید در دین خود ثابت العقیده باشند! یعنی در جمهوری اسلامی یک مسیحی یا یهودی یا زرتشتی هم اگر از نظر ج.ا در باورهای دینی‌شان ثابت العقیده نباشد حقی برای کاندیداتوری ندارند! A- حالا همه اینها رو گفتیم تا به این سوال اساسی و مهم برسیم، چه کسان و جریاناتی و با چه انگیزه‌هایی مانع از تغییر قوانین تبعیض آمیز می‌شوند؟ و اصلا چرا رعایت حقوق اقلیت‌ها در ایران با مقاومت مواجه می شده؟ 

نظر حسین احمدی نیاز وکیل و فعال حقوق بشر:

با در نظر گرفتن اصل چهارم قانون اساسی که تصریحا اعلام می‌دارد کلیه قوانین و مقرارت مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری و فرهنگی و نظامی و سیاسی و … باید بر اساس موازین اسلامی باشد این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است نویسندگان قانون اساسی در سال ۱۳۵۸ اولین کسانی بودند که مانع از تغییر قوانین تبعیض آمیز در ایران شدند، اینها کسانی بودند که پایه گذار شورای نگهبان بودند که از سال ۱۳۵۸ تا به امروز این نهاد یعنی شورای نگهبان قانون اساسی در سه حوزه تفسیر قانون اساسی، نظارت بر انتخابات در قالب نظارت استصوابی، نظارت بر قوانین و مقررات از دو جهت عدم انطباق آن با شرع اسلام و دیگری عدم انطباق آن با قانون اساسی موجب شده اند که به طور کامل قوانین تبعیض آمیز در ایران وجود داشته باشه و مانع تصویب قوانین دموکراتیک و انسانی در ایران بشند. عملکرد این نهاد یعنی شورای نگهبان که از قدرت فراقانونی برخوردار است و پشتوانه اصلی رهبر ایران تلقی می‌شود توسط این نهاد شکل می‌گیرد. شورای نگهبان قانون اساسی در حال حاضر به علت اینکه آخرین نهاد برای تصویب قوانین محسوب می‌شه و ما فاقد دادگاه قانون اساسی هستیم که از منظر برخورد با تصمیمات شورای نگهبان اقدام بکنه، بنابراین، این نهاد ۱۲ نفره عالی ترین مقام سیاسی، قانونی یا تقنینی در ایران برای برقراری قوانین تبعیض آمیز در ایران محسوب می‌شود. 

- خوب به پایان اولین قسمت از پادکست … رسیدیم، امیدواریم که تا اینجای کار از گوش دادن به برابری لذت برده باشید! ازتون دعوت میکنیم تا با ما تماس بگیرید و نظرات و ایده‌هاتون رو با ما به اشتراک بگذارید. 

منابع

۱- اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران https://bit.ly/2ZCkk0z

۲- متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر https://bit.ly/3fENKjZ

۳- متن کامل اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های ملی یا قومی، دینی و زبانی https://bit.ly/3eDTTv

۴- اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران https://bit.ly/395aRBP

۵- اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران https://bit.ly/394dROZ

۶- اصل ۲۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران https://bit.ly/2ZBuzSD

۷- اصل ۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  https://bit.ly/2BbCGMu 

۸-  تبصره یک ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس https://bit.ly/2CiHsYU

۹- تزهایی در باره چالش‌های تبعیض اتنیکی در ایران  https://www.radiozamaneh.com/440744

۱۰- کتابچه «مساله اقلیت»  https://www.arsehsevom.org/masale-aghaliatha/