“مادران صلح ایران” نام نهادی است که این روزها به صدای زنان و کودکان بی دفاع غزه تبدیل شده است. صدایی از گلوی جامعه مدنی ایران و متفاوت از صدایی که از تریبون های رسمی جمهوری اسلامی درباره شهروندان فلسطینی شنیده می شود.
این نهاد شکل گرفته از زنانی است که در بیانیه اعلام موجودیت خویش گفته اند:”ما جمعی از مادران ایران زمینیم: با قومیت ها و مذاهب مختلف؛ … معتقدیم که دستگیری و حبس و تعرض به معلمان، دانشجویان، پرستاران، روزنامه نگاران، نویسندگان، روحانیون، کارگران و همچنین فعالان جنبش زنان به بهانه های مختلف همان رفتاری است که قدرت های سلطه طلب خارجی را به بهانه نقض حقوق بشر، اما در اصل همچون کوسه های بوی خون شنیده، به سودای حمله به کشورمان یا اعمال تحریم های گوناگون می کشاند. ما مادران صلح و امیدیم و برای دستیابی به امنیت، آزادی و عدالت که همانا حقوق بشر است، برای خود و فرزندان مان تلاش خواهیم کرد و برای رسیدن به این اهداف به سوی تمامی مادران ایران دست یاری دراز می کنیم “.
مادران صلح این روزها سخت مشغولند تا صدای اعتراض خویش به قربانی شدن زنان و کودکان فلسطینی را منعکس کنند. آنها چندی پیش تجمع بزرگی را مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل در تهران برپا کردند و نماینده این سازمان را ناچار شد تا در جمع آنان حضور یابد و اعتراض آنان را بشنود. آنان پس از آن تجمع به سفارت فلسطین مراجعه کردند تا همدردی رسمی خویش را به سفیر فلسطین اعلام کنند.
مادران صلح سیزدهم آبان ۱۳۸۶ با انتشار بیانیهای در نشست مطبوعاتی کانون مدافعان حقوق بشر اعلام موجودیت کردند.سارا اسانلو، شهلا انتصاری، ژاله بورازی، زهره تنکابنی، ناهید توسلی، ناهید جعفری، فخری شادفر، احترام شادفر ، گوهر شمیرانی، فریبا شویدی، شهلا فرجاد، لیلی فرهادپور، زهره کریم نیا، مینو مرتاضی، فرزانه محجوب ، خدیجه مقدم، رضوان مقدم و آذر هاشمی نژاد از موسسان این نهاد طرفدار صلح بودند. زنانی که شعارشان “به امید پیروزی، نه در جنگ، که بر جنگ” است.
بنا بر یک روایت، مادران صلح شاخه ای از کمپین یک میلیون امضاء است. هنگامی که تعدادی از اعضای «کمیته مادران» کمپین یک میلیون امضاء به تدریج متوجه شدند که می توانند از توان و ظرفیت حمایت گری و عطوفت مادرانه خود برای اعضای دیگر جنبش های اجتماعی از جمله جنبش دانشجویی، جنبش سندیکایی، جنبش معلمان و… استفاده کنند.
مادران صلح در هز زمینه ای فعالند. از تلاش برای جلوگیری از اعدام گرفته تا اعتراض به زندانی شدن فعالان مدنی، از حمایت از حقوق زنان و اقلیت ها تا اعتراض به کشتار مردم بی دفاع و غیر نظامی و تخریب محیط زیست. هنگامی خطر حمله نظامی ایران را تهدید می کرد 521 مادر صلح نامه ای برای مسئولان کشور نوشتند و از آنان خواستند که تلاش کنند تا جنگی به پا نشود. فهرست منتشر شده از نام این مادران نشان می داد که آنان از قشرهای گوناگون جامعه بودند.مادران نوشتند:”“ما نگرانیم. ما روزهای تلخ جنگ را فراموش نکردهایم و هنوز داغ عزیزانمان را در سینه داریم و رنج معلولان و آسیب دیدگان را بردوش و هر روز نام شهیدانمان، که بر کوچه و خیابان نقش بسته است، از برابر دیدگانمان رژه می روند. ما میخواهیم ازاین پس نام فرزندانمان را بر لوحهای افتخار در عرصههای علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی ببینیم. ما نمیخواهیم بلای خانمانسوز جنگ دگر بار زندگی ما را به آتش بکشد و یا تحریم های شدید روند زندگی مان را فلج سازد.“
مادران صلح نقش مهمی نیز در بیان آثار تحریم های اقتصادی بر زندگی مردم داشته اند. گزارشی که از نشست آنان در سال گذشته به مناسبت روز جهانی صلح منتشر شده به نمونه ساده ای اشاره می کند.”بحران اقتصادی گرانی کاغذ نشر قاچاق کتابها و لغو مجوز در چاپهای دوم به بعد عملا این حوزه فرهنگ را ناخواسته فلج نموده است. به سبب سختی معیشت مردم و فقر اقتصادی کالای فرهنگی در او لویت آخر قرار می گیرد آنها که عاشقانه عمری را به نشر کتاب و ترجمه آن مبادرت کرده اند این روزها به سختی سر پا مانده اند.” در این میان پیشنهاد یک مادر صلح شنیدنی است و آن بانو شهلا فروزان فر بود که پیشنهاد کرد هنرمندان حوزه هنر و سینما و ادبیات که در تحریم نیستند برای ارز آوری تلاشی شایسته نمایند.
عملکرد صلح خواهانه مادران صلح در منطقه نیز بازتاب داشته و برخی از مادران در مناطق جنگ زده در سوریه و کردستان عراق نیز به الگو برداری از این رفتار مدنی برخاسته اند. از این رو بدنبال افزایش حملات به غرب کردستان و خصوصا شدت گرفتن حمله داعش به کوبانی،جمعی از فعالان زن و مادران صلح در “سنه” با در دست گرفتن برگههایی که روی آن نوشته شده بود ” کوبانی تنها نیست ” حمایت خود را از کوبانی اعلام کرد .