عرصه سوم: هشتم مارس روز جهانی زن فرا رسیده و یک بار دیگر نگاه ها به جایگاه زنان در جامعه، حقوق حقه آنها و تبعیض ها و ستم هایی که در سرتاسر جهان متوجه زنان بوده و هست متمرکز شده است. در ایران نیز امسال همانند تمامی سال های گذشته همچنان زنان با مشکلات بی شماری در جامعه مواجه هستند، قوانین ناکارآمد و تبعیض آمیز، فرهنگ مرد سالار، نگاه های جنسیتی سیستماتیک، باورهای غلط مذهبی و انتظارات متفاوت مذهبیون از نقش آفرینی زنان در جامعه همه و همه گوشه ای از وضعیت نابسامان زنان در جامعه ایران است.
نمونه واضح این تبعیض ها در سال جاری را می توان در رد صلاحیت تمامی زنان کاندیدای مجلس خبرگان مشاهده کرد که همگی با تیغ نظارت استصوابی قلع و قمع شدند تا یکی از مهم ترین نهادهای تصمیم گیری در کشور از حضور زنان محروم بماند. در مجلس شورای اسلامی نیز زنان با حضور گسترده خود در عرصه انتخابات باز هم سعی کردند تا توانایی های شان را به جامعه و حکومت القا کنند اما باز هم ابزار نظارت استصوابی سد راه اکثر آنان شد.
با وجود اینها اما اقبال مردمی به زنان کاندیدایی که توانسته بودند از سد شورای نگهبان عبور کرده و وارد کارزار انتخاباتی شوند چشم گیر بود به گونه ای که می توان گفت تا همین جا و قبل از برگزاری دور دوم انتخابات، مجلس دهم رکورد دار حضور زنان در این نهاد قانون گذار خواهد بود. اتفاقی که می توان آن را حاصل خواست زنان، توجه حداقلی احزاب و جریان های سیاسی به جایگاه زنان، کمپین های گسترده فعالین زن و البته اقبال عمومی مردم به کاندیداهای زن دانست.
جدای از برتری عددی زنان در مجلس دهم نسبت به دوره های گذشته، تنوع فکری و گرایش های سیاسی و اجتماعی زنان حاضر در مجلس دهم می تواند روزنه امیدی باشد برای فعالان زن در ایران. البت باید منتظر ماند و دید که این نمایندگان پس از حضور در مجلس و عضویت در فراکسیون ها و کمیسیون ها تا چه حد پایبندی خود به مطالبات زنان را نشان خواهند داد.
واقعیت این است که حالا دیگر امثال فاطمه رهبر و آلیا و … در مجلس حضور ندارند تا هر روز با ارائه طرح ها و لوایح ضد زن مانعی باشند مقابل رشد و پیشرفت زنان، بلکه بر عکس به نظر می رسد مجلس آینده شاهد حضور زنان جوانی است که دغدغه های نسل خود را می شناسد با آن ها هم گام است.
در این میان اما باید توجه داشت که کماکان نمایندگان زن ستیزی هم چون نادر قاضی پور در مجلس حضور دارند و بالاتر از امثال او، شورای نگهبانی دیده می شود که یک تنه می تواند هر رشته ای را پنبه کند. ولی تجربه نشان داده است آن جا که خواست عمومی جامعه در کنار همت نمایندگان مجلس با حمایت دولت همراه شود می توان به عبور از سد شورای نگهبان هم امیدوار بود. این امیدواری البته زمانی به نتیجه منتج خواهد شد که از یک سو کمپین های زنان فعالانه تر از گذشته با مسائل زنان برخورد کرده و پیگیرانه نمایندگان خود در مجلس را دنبال کرده و پرچم مطالبه محوری را افراشته نگاه دارند و از سوی دیگر دولت نیز از شعار دادن پرهیز کرده و وارد میدان عمل شود چرا که در غیر این صورت همین اندک امیدی که می توان به تغییرات قانونی در حوزه زنان داشت باید به فراموشی سپرد.
در مجموع می توان گفت از سال آینده زنان این شانس را دارند تا در مجلسی همراه تر، گام های اساسی تری برای رفع تبعیض های قانونی! و غیر قانونی علیه خود بردارند چرا که علاوه بر زنان حاضر در مجلس دهم، در میان نمایندگان جدید مجلس کم نیستند مردانی که پتانسیل همراهی با زنان را در مواجهه با مطالبات آن ها داشته و دارند و مطمئنا نقش جامعه مدنی، تشکل ها و نهاد های و شخصیت های تاثیر گذار در کشور در این راه پر رنگ تر از گذشته خواهد بود